الكسی ناوالنی چگونه جامعه روسیه را تحت تاثیر خود قرار داد؟
فرهنگ سیاسی روسیه و روابط با ایران در گفتوگو با دكتر جهانگیر كرمی
آرش نراقی مفاهیمی را برساخته است. “سنت گرایی انتقادی” را طرح کرده و بر اساس آن، گفتگویی معقول میان دینداران و منتقدان را طلب میکند. از “روایت رؤیا”، “معضله هرمنوتیکی”، “صدق در کلام باری” سخن میگوید تا مواجهه با وحی را روشمند کرده و از خُردههای ناروا بر آن مانع شود. “سطوح مختلف اخلاق” را در نظر میآوَرَد تا احکام نامقبول گذشتگان به نام دین بر جامعه حاکم نشوند و رغبت دینی را نستانند. “مدارا و مدنیت” را پیش میکشد، از “حقِ نا حق بودن” سخن میگوید، “رواداری” را برساخته و بدان توصیه میکند تا منش دینی در جامعه کنونی را مقبول و معقول کند. وی از حقوق مغفول ماندهی طایفهای سخن میگوید که گاه مورد خشم و غضب قرار گرفتهاند و به نام دین از حقوق انسانی خود باز ماندهاند. منظومهی نراقی میتواند به کار ما آید، شاید گرهی از کار بگشاید؛ شاید مرام نیکِ دینی را به تصویر کشد و از آن دستگیری کند.
هنوز نمیدانم این گرایشی که دارم درباره آن مینویسم چقدر جدی است؛ اما همین که دربارهاش حرف زده میشود، نشان از آغاز روندی دارد که ممکن است پا بگیرد و روی وضعیت آموزش و پرورش نسل جوان ما در شهرها تأثیر بگذارد.
کدامین جام و پیغام صبوحی مستتان کردهست شاد چنین میشنگید، میخوانید …خوشا، دیگر خوشا حال شما، اما سپهر پیر بدعهدست و بیمهرست، میدانید؟ (با بهرهای آزادانه از اخوان ثالث) بهراستی، کدامین جام و پیغام صبوحی چنین قدرتِ حاکم بر ایرانِ امروز را مست کردهست، و آن را در بیقرارترین و تهاجمیترین حالت خود قرار داده است تا هیچ بایستهی عقلانی و اخلاقیای را در برابر مانیفست نوینِ «خواستِ قدرت» خویش برنتابد و بیمحابا با مردمان و نخبگان آن بکند که میکند؟
در هر حال مخالفت با مجازات اعدام یك گرایش رو به رشد است. در ایران نیز مخالفان قابل توجهی به ویژه در افراد تحصیلكردهتر دارد. هر چند معتقدم كه هنوز اكثریت مطلق مردم از این مجازات دفاع میكنند، ولی اگر فرآیند گفتوگوی آزاد و جدی وجود داشت...
گفتوگو با دكتر محمد دهقانی درباره ترجمه كتاب «فردریش نیچه، زندگینامهای فلسفی» نوشته جولیان یانگ
اصطلاح نسل زد را زیاد از گوشه و کنار میشنویم، این واژه در ادبیات عمومی به افرادی گفته میشود که متولد اواخر دهه نود میلادی و تا پیش از سال ۲۰۱۰ هستند، آنها اساسا نسلی شدند که بیش از اسلاف خود فناوری را پیرامون جهان زیستیشان و در تمام ابعادش تجربه کردهاند...
پس از ظهور دولت مشروطه بهتدریج برخی شورشهای عشایری و طایفهای فروکش و با ظهور مارکسیسم و سازمانهای مارکسیستی در ایران پدیده جدیدی در ذیل عنوان قومگرایی در کشور ظهور کرد. نخستین نشانههای ظهور قومگرایی ابتدا در سایه نیروهای شوروی در آذربایجان و مهاباد بروز کرد و کشور در دهههای بعد گاه و بیگاه نیز با تشدید فعالیت سازمانهای چریکی مارکسیست و حزب توده و نیز سازمانهای محلی مارکسیست شاهد فعالیت و حتی جنگ مسلحانه و در نتیجه تحمیل هزینههای انسانی و سیاسی و اقتصادی ناشی از قومگرایی بوده است؛
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل