إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

فرهنگ و اجتماع

  • امروز سالگرد وفات جناب ماموستا احمدیان است؛ عالمی کم‌نظیر، زمان شناس، فروتن و خدمتگزار که نامش در تاریخ فرهنگ ایران و کردستان جاودان خواهد ماند!
      سال‌های آغازین دهه هفتاد شمسی و در زمانی که حس غریبی و رنجیدگی از زندگی در این کشور، بر روانم سنگینی می‌کرد و انبوه تجارب ناخوشایند قومی-مذهبی، روحیه‌ای مرکب از یأس و انزوا بر درونم حاکم کرده بود، در یکی از کتابفروشی‌ها کتابی توجّهم را به خود جلب کرد: «سیمای صادق فاروق اعظم»!
    عنوانی که با ناباوری و شگفتی بارها مرورش کردم و آن را شربت‌وار نوشیدم!

    نویسنده:
    جلیل بهرامی‌نیا
  • مردمان امروزی

    23 خرداد 1399

    مردمان امروز عجب مردمان عجیبی هستند..!

    البتّه مردم هر روز این‌گونه بوده‌اند!

    به خدا ایمان ندارند چون او را نمی‌بینند 

    و کرونا را هم باور ندارند چرا که با چشم سر نمی‌بینند!

    به گمانم چندین و چند هزار انسان کشته شده به وسیله‌ی کرونا نشانه‌ی خوبی برای اثبات حضورش باشد ...! اینطور نیست؟!

    امّا نه، انگار که این مردمان با هیچ نشانه‌ای متوجه نمی‌شوند. 

    چه، اینان با دیدن این همه آیه‌ی قدرت و عظمت و شکوه و جلال در هستی، به وجود خدای لایزال پی نبرده‌اند!

  • یاد یار دیرین

    21 خرداد 1399

    «استاد ماموستا ملا محمّد کوهی» بدون تردید یکی از برجسته‌ترین طلبه‌های مدارس علوم دینی اورامانات در دهه‌ی ۶۰ شمسی بود. جوانی با فیزیک بدنی مناسب و بسیار خوش‌سیما، با محاسنی آراسته به آرامش، طلبه‌ای مستعدّ، مدرّسی بزرگ در عنفوان جوانی، مفسّر و روشنگر تفسیر «في ظلال القرآن» شهید سید قطب که در آن زمان ترجمه‌ی فارسی نداشت، برای دیگر دوستان طلبه‌اش در مدرسه‌ی علوم دینی امام محمّد غزالی پاوه که با مدیریت شخصیت خوشنام اهل سنّت ایران و چهره‌ی ماندگار جماعت دعوت و اصلاح «ماموستا ملا احمد بهرامی حفظه الله تعالی»، اداره می‌شد.

  • چرا من؟

    20 خرداد 1399

    همیشه از خودم می پرسم چرا بعضی از انسان‌ها در زندگی هنگام روبرو شدن با مشکل یا حادثه‌ای به سرعت بر آن مسلط می‌شوند در حالی‌که عده‌ای دیگر در این شرایط کاملا به هم می‌ریزند؟


  • برگ‌های سبز گیلان با ناله‌ی بوف شوم خزان گشت
    آن‌گاه که روی پاهای نا‌آرام و موّاج دریا با دلهره به خواب رفته بودی
    رؤیای آن‌‌شب، هراس از فرداهایت بود
    آن‌گاه که نور ماه صورت زیبایت را نوازش می‌داد
    آینه‌ای از ترس در دلت منعکس گشت و سایه‌ای از اضطراب، میان خطوط معصوم چهره‌ات به وضوح دیده می‌شد
    آن‌گاه که آلوچه‌های رسیده‌ی جنگل وقت چیدنش بود
    آن‌گاه که بوی دل‌آویز شالیزار برنج و عطر باغ‌های بهار نارنج
    شقایق گل همیشه عاشق را مست کرده ‌بود
    بی‌پروا از بی‌مهری ها…

  • مدّتی است که آتش، امان از جنگلهای زاگرس بریده است و با اندوه بسیار باید گفت که تمرکز بر کرونا و برخی مسائل جانبی دیگر که اشارتی هم به آنها خواهم داشت سبب شده است که آتش بدون برخورد با مقاومتی چندان، پروژه ناتمام سالهای گذشته‌اش را با سرعتی بی‌بدیل به پیش ببرد. آنچه که تاکنون دیده‌ایم تلاش برخی اشخاص فداکار و انجمن‌های مردم‌نهاد منطقه‌ای برای مهار آتش است که تعداد کم افراد و دستان خالی آنان مانع شده است زحمتشان به نتیجه‌ای ملموس برسد؛

  • عجیب است، نمی‌دانم چرا وقتی زمان انجام دادن کاری ‌است به آن بی‌توجهی شده و به فراموشی سپرده می‌شود. همچون کودکان مشغول بازی می‌شویم، امّا در آینده‌ای نه چندان دور با پشیمانی(ای کاش و ای کاش) سر‌ می‌دهیم.

    این روز‌‌ها اگر سری به ارتفاعات و کوه‌های اسالم تالش بزنیم با زیبایی شگفت‌انگیزی روبرو می‌شویم که در نوع خود دلربا و کم‌نظیر است، شقایق‌ها در دل سبزه‌زار سر بلند کرده و به مهمانان سلام می‌کنند.

  • در زمان شیوع کرونا لازم است در هنگام تحرّک و اختلاط با دیگران حتماً بر صورت خود ماسک بزنیم. این کار برای همه‌ی مردم الزامی بوده، در برخی جاها به اجبار و در برخی جاها با اکراه مراعات می‌شود.
    از قدیم مردم درباره‌ی بستن دهان سخن گفته‌اند، یعنی گذاشتن ماسک بر آن تا سخن حق نگویند. این کار "فرض کفایه" بود به ویژه نسبت به افراد زبان‌دراز و جسور؛ تا جایی که برخی از کشورهای عربی برای جرمی به نام "زبان‌درازی" قانونی مصوّب کرده بودند.

  • این نبرد که بین مسلمانان با قوم خون‌خوار مغول در‌گرفت، در تاریخ، به ‌نبرد «عین جالوت» معروف شد و بسیار سرنوشت‌ساز و تعیین‌کننده بود. این نبرد خونین در ۲۵ ماه رمضان و در سال ۶۵۸ هجری «برابر با ۱۲۶۰» میلادی میان مسلمانان مملوک به فرماندهی ملک سیف الدّین قدوز یا قطز، چهارمین سلطان ممالیک بحری مصر و لشکر جرّار مغولان به فرماندهی کتبوغ از فرماندهان هلاکوخان با سیصد هزار جنگجو

  • سلاّخی رومینا اشرفی بار دیگر از مسأله‌ی خشونت علیه زنان به مثابه‌ی معضلی مستمر و لاینحل رونمایی کرد.
     رومینا قربانی نهایت قساوت و خشونت مردانه علیه زنانگی خود شد، اما پربیراه است اگر بگوییم تعدّی علیه زنان تنها در صوری نظیر تجاوز به عنف، ضرب و جرح خلاصه می‌شود.
    هر گونه رابطه‌ی آمرانه که به تحمیل اراده‌ی طرف قدرتمند‌‌تر منجر شود، قسمی خشونت است و شایسته‌ی سرزنش، و شور‌بختانه مستعدّ ارتقا به انواع عالی‌تر آن است.