إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

مقالات

  • شریعت اسلام برای مراعات مصالح بندگان در دنیا و آخرت وضع شده است و در بسیاری از جاها انسان‌ها را به عدالت و احسان از جمله عدالت اجتماعی امر کرده است. 

    عدالت یک ادراک جامع عقلی نیست که با آن میزان عدل یا ظلم در یک چیز را مشخص کنیم؛ بلکه احکامی است عملی که به اصلاح امت اعم از افراد و نهادها می‌اندیشد. خدای متعال فرموده است: 

    وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَلاَ تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلاَ تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ [ القصص: ٧٧].

  • اشاره: «دکتر مصطفی(محمّد) دانایی‌فر» زایچه‌ی ٣ تیرماه ١٣٤٨ گنبد کاووس، دارای کارشناسی ارشد و دکتری علوم سیاسی است. وی دو کتاب «تسامح و مدارای درون دینی در اندیشه‌ی سیاسی امام ابوحنیفه» و «بررسی تطبیقی اندیشه‌های علی عبدالرازق و سید قطب در خصوص خلافت و حکومت در اسلام» را در کارنامه‌ی علمی-پژوهشی خود دارد. دکتر دانایی‌فر از سال ١٣٧٥ عضویت جماعت دعوت و اصلاح درآمده و  عضو فعلی شورای مرکزی این تشکّل مدنی ایرانیان اهل سنّت است. گفت‌وگو با ایشان را درباب چیستی و چگونگی بیداری اسلامی با هم می‌خوانیم.

    نویسنده:
    دکتر مصطفی(محمّد) دانایی‌فر
  • پیش از پرداختن به موضوع بیداری اسلامی باید گفت در بحث از این پدیده و تعیین ماهیت آن نوعی ابهام وجود دارد؛ وقتی اصطلاح بیداری اسلامی را به کار می‌بریم، با پدیده‌ای روبرو هستیم که از دهه‌های نخست قرن بیستم و مشخصاً با پیدایش جماعت اخوان‌المسلمین از سال ١٩٢٨ ظهور کرد. همان جریانی که در اواخر قرن ١٩ میلادی ریشه دارد و به دست جمال‌الدین افغانی[اسدآبادی] و محمد عبده ساخته شد. نوعی بیداری اسلامی معاصر هم وجود دارد که پس از رنگ باختن ملی‌گرایی عربی آغاز شد؛ یعنی پس از شکست سخت سال ١٩۶٧ که در قرن بیستم به اوج خود رسید و سپس روند نزولی‌اش را آغاز کرد. 

  • خانواده اولین و درعین حال مهمّ‌ترین نهاد اجتماعی است که فرد در آن متولّد می‌شود. به طور کلی باید بگوییم خانواده یک واحد اجتماعی است که با ازدواج مرد و زن که دارای اهداف و منافع مشترکی هستند و زیر یک سقف زندگی می‌کنند، شکل می‌گیرد. فرزندان باعث تکمیل خانواده می‌شوند. اسلام خانواده را با ازدواج شرعی زن و مرد به رسمیت می‌شناسد که دارای شخصیت مدنی، حقوقی و معنوی هستند.

     ارکان و مبانی خانواده 

    ارکان همان پایه‌های اصلی و اساسی هستند که خانواده روی آن بنا شده‌است که عبارتند از:

    ١ـ نظام زوجیت از ارکان عالم خلقت و از آیات و نشانه‌های الهی است. 

  • مواجهه با آموزه‌ی دترمینیسم تکنولوژیک

     

    (1)

    خلاصه‌ی جلسه‌ی قبل

    در جلسه‌ی قبل گفتم که چندگانگی فرهنگی تنها ارزش مشخص طرح فکری – فلسفی آیدی است. او معتقد است این ارزش را از پدیدارشناسی و پساپدیدارشناسی به ارث برده که بر تحقق چندگانه‌ی امور و اشیا تأکید می‌کند. یعنی اگر در سطح خرد، یک شکل در بسترهای مختلف معناهای متفاوتی دارد در سطح فرهنگی هم می‌توان نسبت‌ میان انسان و فرهنگ‌ را مبتنی بر بسترهای مختلف، متفاوت دید. این رویکرد، شبیه رویکرد گشتالتی به امور است که گسترشی گسترده در سده‌ی بیستم یافت. آیدی هنگامی‌که به مفهوم تکثرفرهنگی و مصادیق آن می‌اندیشد نوعی خاص از این تکثر را مطمح نظر خود قرار می‌دهد.

  • (١)

     در جلسۀ قبل – جلسۀ ششم – توضیح دادم که آیدی مدعی است نگاهی پدیدارشناسانه و به تعبیر درست‌تر پساپدیدارشناسانه به تکنولوژی دارد. پدیدارشناسی هم‌بستگی نزدیکی میان انسان و جهان می‌بیند به‌طوری که هیچ‌یک از این دو بدون دیگری قابل تعریف نیست. در پدیدارشناسی این‌که ما چه چیز را تجربه می‌کنیم (جهان) با شیوۀ تجربۀ جهان و کنش شناختی ما با جهان در ارتباط مستقیم قرار دارد. اگر پدیدارشناسی به نسبت ما با جهان عطف توجه نشان می‌دهد نمی‌تواند از حضور برجستۀ ابزار به‌عنوان واسطه و رابطۀ انسان و جهان به‌سادگی گذر کند. ابزار همیشه و همه‌جا در زندگی انسان وجود داشته است

  • (١)

    در جلسۀ قبل، فصل سوم کتاب تکنولوژِی و زیست‌جهان را مورد توجه قرار دادم. در این فصل آیدی سه پروژۀ فلسفی – پدیدارشناسانه را که در آن‌ها ابزار نقشی جدی دارند به طور خلاصه به بحث می‌گذارد. این سه طرح، یکی چکش هایدگر است و دیگری گالیلۀ هوسرل و دیگری پرکلاه مرلوپونتی. 

    گفتم که هستی و زمان (١٩٢٧) مهم‌ترین نماد دورۀ اول زندگی فکری هایدگر و پرسش از تکنولوژی یکی از نمادهای مهم مرحلۀ دوم زندگی فلسفی اوست. در این میان، «ابزار» موضوع بخشی از رسالۀ اول و محور اصلی رسالۀ دوم محسوب می‌شود. این دو اثر البته به دو دورۀ زندگی فکری – فلسفی هایدگر تعلق دارند.

  • نیازهای اساسی، دسته ای از نیازهاست که چنانچه برآورده نشود، زندگی فرد به مشکل دچار می‌شود. والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که در بسیاری از مواقع می‌توانند با ارضای به موقع و بهنگام نیازهای فرزندانشان، زمینه‌ی بروز رفتارهای نابهنجار را در آنان از بین ببرند و اگر این اتفاق بیفتد، در بسیاری از موارد، به تنبیه نیاز نخواهند داشت.

    برخی از نیازهای اساسی فرزندانمان عبارت اند از:

     الف) نیازهای جسمانی

     نیازهای جسمانی برای ادامه‌ی حیات ضروری است؛ همچون خوراک، پوشاک و مسکن در منابع دینی ما از این نیازها به نفقه یاد شده که تأمین نفقه کودک بر ولی او واجب است.

  • «شما بگویید با کدام روحیه، انگیزه، چشم انداز برنامه ریزی شده توسط شماها سر کلاس درس بی‌دغدغه حاضر شوم و مُر قوانین و بخشنامه‌های پی در پی، بی پشتوانه و زیرساخت را اجرا کنم؟»

    هرچند از قدیم گفتند؛ درد گفتن به مردم بی‌درد، خود دردی است، لیکن در لابه لای همدردی‌ها شاید همنوایی پیدا گشت و مرهمی بر زخم کهنه درون گذاشت.
    آنچه می‌نگارم تحلیل یا یک یادداشت پژوهشی و علمی نیست. دلنوشته‌ای از یک معلم است که تدریس از پایتخت کشور تا روستاهای محروم نقطه صفر مرزی را در کارنامه‌ی سابقه‌ی کاری خود دارد.

  • اشاره: خانواده یکی از هفت نهاد اجتماعی است که خشت بنای جامعه را تشکیل می‌دهد. خانواده و خانه، مهد پرورش انسان و مأمنی آرام برای بالیدن و سکونت و محلّی برای تمرین مودّت و مهرورزی و در یک کلمه «انسان‌شدن» است. در جهت بازشناسی مشکلات خانواده و آسیب‌شناسی آن، پرسش‌هایی را با کمال آذری(۱۳۴۸روستای بیوران سفلی سردشت) معلّم و مشاور بازنشسته و دارنده‌ی کارشناسی مشاوره(تبریز) و کارشناسی ارشد مشاوره‌ی خانواده(قزوین)  و مدرّس دوره‌ی مهارت‌های زندگی و آموزش خانواده، در میان نهاده‌ایم، امید که طالبان را سودمند افتد.