مجید اعزازی
ــــــــــــــــــــــ
گروه اجتماعی؛ وقتی ابر خردل فرود آمد بر سر «سردشت» زندگی پایان یافت. تاول جنگ نشست روی دست، روی سینه، روی ریه؛ سینه سوخت. نفس کشیدن عذاب شد و دیدن، یک رویا. تاریکی آمد سراغ زندگی. شیون حبس شد در قفس سینه که تاول مجال برون آمدن نمی داد. آوار خردل نشانی از تاول کاشت برهستی. نشانی که تا امروز باقی است. سینه می سوزد هنوز؛ در سرما، در گرد و غبار، در تکاپوی زندگی. ریه آرامش می خواهد. عزلت پیشه می کند، زندگی خفه می شود در حصار تنگ یک اتاق. درد پنهان است در سینه سوخته.
محمد درخشان_ ارومیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. دوری از قرآن
برادر! اولین و مهمترین آفتی که این روزها دامنگیر ما شده است دوری از قرآن و نداشتن بینش قرآنی است.
شما نیک میدانید که بود و نبود اسلام و مشرروعیت آن به این کتاب مقدس بستگی دارد. کتابی که حاوی مطالبی دربارهی آغاز و انجام جهان، آفرینندهی هستی، علل و عوامل پیشرفت و توسعه و یا سقوط و پستی جامعه و انسان است. در برگیرندهی موضوعات و مساءلی است که هیچگاه بشر با تلاش و کوشش ذهنی و عقلی خویش به آنها، نخواهد رسید.
آفتهایی که در ارتباط با قرآن دامنگیر نسل پیشتاز خواهند شد عبارتند از:
نویسنده:سعدالدین صدیقی (استاد دانشکده شریعت خنج و اوز)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقدمه:
تغییر و فرار از یکنواختی، تجدید و پرهیز از جمود، حرکت و دوری از ماندن، خصالی است که ریشه در فطرت انسانی دارد. تغییر، تجدید و حرکت صفاتی است که افقی دلانگیز را در ذهن تداعی میکند و زندگی را حیات و پویایی میبخشد.
این خصلت، امروزه با "سرعت" که شاخصهی مهم دنیای معاصر ما گشته است موافق افتاده است. انسانها همه چیز را در حال تغییر و دگرگونی میبینند، ماندن و سکون نشانه عقبماندگی، سستی و رکود است. روان انسان در چنین وضعیتی به هر چه ثابت و محدود هست پشت داده، روی خوش نشان نمیدهد.
احمد شهدادی:
موضوع بحث، آفاق ترجمه متون قدسی و دینی است. سامرست موآم در اپیگراف کتاب«بر لبه تیغ» از «اوپانیشادها» نقل میکند: «بر لبه تیغ گذرکردن دشوار است؛ بدین سان دانایان میگویند که راه رستگاری دشوار است».
ترجمه به طور کلی و ترجمه متون مقدس به طور خاص، مصداق روشن چنین سخنی است. به واقع کار دشوار ترجمه متون دینی در هر زبان، گونهای گذرکردن بر لبه تیغ است. در مبحث ترجمه متون مقدس چند نکته مهم و بنیادین را تحت عنوان «افق» طرح میکنیم.
اشاره: متن زیر، سخنرانی دکتر محسن کدیور از نویسندگان و محققان حوزه دین و فلسفه است. متن برگرفته از جلسات بحثی است که در منزل عبدالله نوری و به مناسبت خواندن دعای کمیل به صورت ماهیانه برگزار میشود و معمولا محلی برای بحث و ارائه تحلیل از وضعیت جاری کشور است. موضوع اسلام و حقوق بشر ، از یک سو برای بسیاری از جمله سنتگرایان مسلمان (شیعه یا سنی)چندان قابل فهم نیست و در مقابل آن معمولا به حالت نفی میایستند ولی برای اصلاح طلبان مسلمان(شیعه و سنی) نه تنها قابل قبول بلکه ضروری بشمار میرود.
مژگان ایلانلو
ــــــــــــــــــــــ
«اکنون دیگر اضطراب و بیقراری نوجوانی جایش را به آرامش داده است و میدانم حقیقت بزرگتر از آن است که در جیب کوچک من جا بگیرد؛ معطل هم نمانده است که توسط کسی بالکل کشف و لاجرم ضبط شود.»
این سخن تأمل برانگیز محمدمنصور هاشمی، نویسنده کتاب « دیناندیشان متجدد» که در پیشگفتار کتاب آمده است، به اندازه کافی برای آغاز جذابیت دارد و به خواننده نوید میدهد که با اثری خواندنی مواجه خواهد شد. کتابی که قصد دارد به یکی از مهمترین دغدغههای فکری هم نسلان او بپردازد؛ دغدغه شناخت اندیشههای پرچمداران روشنفکران دینی در ایران زمین. بیهوده نیست که کتاب در طول یک سال به چاپ دوم میرسد و در این کسادی بازار و بیحوصلگی مخاطبان، نوید دهنده اخبار خوشی است.
مصاحبهکننده: همشهری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رسانهها- سعید ابوطالب،عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، میگوید: ما هم باید مثل کشورهای دیگر دنیا در مورد ماهواره، راهی میان آزادی تمام و ممنوعیت مطلق پیدا کنیم.
سعید ابوطالب یکی از جوانترین و شلوغترین نمایندههای مجلس است؛ کسی که به لطف چند ماه گیر کردن در دست آمریکاییها در عراق، یکباره معروف شد و بلافاصله از این معروفیت استفاده کرد و به عنوان نماینده تهرانیها به مجلس هفتم رفت و الان یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس است.
نویسنده: صلاحالدین احمدزاده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خانواده در گذر زمان
تا اواسط قرن 19 تصوّر عمومی ازخانواده، خانوادهای گسترده بود این نوع خانواده باتمام تفاوتهایش درمناطق مختلف جهان، دارای دو ویژگی ثابت بود: اول آن که شامل سه نسل و حتی بیشتر بود که با هم در زیر یک سقف و بر محور یک فعالیت تولیدی،جهتِ مصرفْ زندگی میکردند.دوم، تمرکز قدرت در دست پدر خانواده و انتقال آن به پسر ارشد بود و میتوان گفت از زمان اسکان بشر و شکلگیری شهرها و تمدن این نوع خانواده وجود داشته است «اعزازی، 1382».
مدارا و تأکید بر آموزش در ساختار دعوت اسلامی
● مقدمه:
بر مبنای بینش اسلامی خداوند خالق هستی است و تدبیر امور هستی هم منحصر به خواست اوست؛ چنانکه میفرماید:
(ألا لَهُ الخَلْقُ والأمْرُ) اعراف/۵۴
او انسان را از زمین و برای آبادانی آن آفریده است:
(هو أنْشَأَکُمْ مِنَ الأرْضِ واسْتَعْمَرَکُمْ فِیها) هود/۶۱
محمد درخشان_ ارومیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یادت هست آن روزها که به لطف خدا من و تو، ندای آن کس را که ما را به سوی خدا فراخواند شنیدیم و گفتیم: «رَبَّنا إِنَّنا سَمِعنا مُنادِیاً ینادِی لِلإیمان أن آمِنُوا بِرَبِّکُم فَآمَنَّا». یادت هست که با چه حال و هوایی تخم ایمان را در دلهایمان کاشتیم؟! در حالیکه اقوام و خویشان و دوستان و آشنایان به دیدهی تعجب و استهزاء به ما مینگریستند و حتی عدهای هم با ما قطع رابطه نموده، پیوندها را بریدند، من و تو نه با پا، که با سر در این راه دویدیم و در یک معاملهی بزرگ و سنگین، رضای دوست را به قیمت بیتوجهی به جلوههای فریبندهی دنیا، خریدیم؟! نمیدانم به یاد میآوری آنگاه که در این راه گام نهادیم، نه تنها آداب و سلوک، بلکه عواطف و احساساتمان نیز سر تا پا تغییر کرد؟ دیگر نمیتوانستیم مثل دیگران، زمان را تلف کنیم، روزها و شبها در ساعات مختلف، با دیگران در مجالس جورواجور، وقتکشی کنیم؛ بخندیم، فیلم نگاه کنیم، فیلم بازی کنیم، حرف بزنیم و غیبت کنیم و در هر چیزی که نه به ما مربوط است و نه برایمان مفید، دخالت کنیم؟! یادت هست آن روزها، از گرما و سرما، از برف و باران، از گرانی و ارزانی، از اثاثیه و کالا و از نیازهای حیوانی سخن نمیگفتیم؟! و آنچه ورد زبان و خوراک روحمان بود، ایمان بود! ایمانی که مایهی آرامش جان، روشنی بخش دیدگان و بیدار کنندهی خفتگان است؟!
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل