إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

مقالات


  • عبدالکریم سروش

    درباره‌ی مثنوی مولانا بسیار سخن گفته و شنیده‌ایم. کتاب ارجمند مثنوی که یکی از افتخارات زبان فارسی و کشورما است، تاکنون از دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است، اما در این‌جا قصد دارم از خرمن سبز مولانا، گلی با رنگ و بویی دیگر بچینم. این‌بار درباره‌ی «گلستان مثنوی یا گلستان معنوی» سخن خواهم گفت.

  • نویسنده‌: محمد مجتهدشبستری

    آیت‌الله جعفر سبحانی
    پس از سلام و تحیات، در آخرین روزهای سال 1387 اظهارات جناب عالی را پیرامون سخنرانی این جانب در دانشگاه صنعتی اصفهان که از سوی خبرگزاریهای وابسته به دولت با آب و تاب فراوان به صورتی بسیار گسترده منتشر شد، خواندم. از آن سخنان هم متعجب و هم متأسف شدم. تعجب من از آن است که می‌بینم یک استاد علوم اسلامی که بیش از شصت سال در علوم اسلامی زحمت کشیده، با سر و صدای فراوان مطالبی نگاشته که از هر گونه نقد علمی تهی است ولی مجموعه‌ای از دعاوی و نسبت‌های خلاف واقع است.

  • گفت‌وگو با دکتر عبدالکریم سروش
    متین غفاریان

    دکتر عبدالکریم سروش، روشنفکر برجسته‌ی دینی، بیشتر به واسطه آثار و آرای دین‌شناسانه‌اش شناخته شده است. این در حالی است که او یکی از فعال‌ترین افراد در معرفی رشته فلسفه‌ی علم در دانشگاه‌های ایران بوده است. این بخش از کارنامه‌ی او در سایه مانده است و پرونده‌ی ماهنامه‌ی اندیشه‌ی کارگزاران درباره‌ی سنت تحلیلی بهانه‌ای شد تا با ایشان در این‌باره گفت‌وگو کنیم.

  • بیان باورها و اظهار نظرهای فیلسوفان در رابطه با « مبدأ و معاد، وحی و نبوت، نصوص و متون دینی و پیوند میان علم و دین و...» قدمتی دیرینه دارد و در هرعصری با اهداف و ادبیات خاصی و با برخورداری از پشتوانه‌های پیدا و پنهان و اسباب و انگیزه‌های درونی و برونی خودنمایی نموده و ذهن بسیاری را به خود مشغول ساخته است.

    نویسنده:
    عبدالعزیز سلیمی
  • اخلاق نقد

    22 فروردین 1388

    جستاری در معرفی برخی از مسؤولیتهای عمومی یک منتقد

    نویسنده:
    هەژار ئەمین
  • احسان حسین‌زاده‌

    می‌خواهید از شنبه ورزش کنید، از شنبه رژیم بگیرید، از شنبه زبان انگلیسی‌تان را تقویت کنید، سراغ کتاب‌های نخوانده و خاک گرفته کتابخانه بروید، همین شنبه به یکی از دوستان قدیمی‌سری بزنید اما... این کار را نمی‌کنید. دلتان می‌خواهد این کارها را انجام بدهید اما انرژی و انگیزه لازم برای انجام کار و شور و اشتیاق کافی برای برداشتن قدم اول را ندارید. انگار منتظرید تا یک نفر بیاید و شما را کشف کند، به شما انگیزه بدهد و تشویق‌تان کند. چرا منتظرید؟ چه کسی بهتر از خودتان؟ پیشقدم شوید، به خودتان انگیزه بدهید و قدم اول را با شور و شوق و انرژی بردارید؛ شک نکنید که موفق خواهید شد.

  • نویسنده‌: رضوان السید
    مترجم: مجید مرادی

    مسئله تمدن و روابط بین‌تمدن‌ها
    از دیدگاه روشنفکران عرب در قرن بیستم
    روشنفکران جدید مسلمان به تمدن خود به عنوان چیزی که زمان آن گذشته و دوره‌اش به سرآمده، می‌نگرند. در حالی که به تمدن دیگری، اروپایی، و سپس غربی، به عنوان واقعیتی تحقق یافته و موجود که چشم‌ها و دل‌ها را غافلگیر کرده، نظر می‌افکنند. این نگاه دوگانه را می‌توان در ایده رفاعة الطهطاوی (1801-1873) و خیرالدین التونسی (1822-1889) درباره‌ی منافع عمومی و تشکلات مشاهده کرد. بر این اساس، این دو امر –که یکی هدف ارزشی-اجتماعی و سیاسی دارد، و دیگری نهادی و سازمانی –پیشرفت تمدنی و بین‌المللی اروپا را تمایز داده‌اند و مسلمانان باید برای خروج از دایره انحطاط و تقلید این دو را اقتباس کنند و بپذیرند. به این ترتیب، انحطاط، عمر تمدن اسلامی را به سر آورده و دنباله‌روی ا زتمدنِ موجود، نتیجه منطقی آن است.

  • نویسنده‌: رضوان السید
    مترجم: مجید مرادی

    هویت‌باوری در جهان‌بینی اندیشه‌ی اسلامی معاصر
    چهار چشم‌انداز یا چهار برخورد فرهنگی-عربی را که سه تا از آنها طی قرن بیستم در مصر رخ‌داده است، برگزیده‌ام تا ایده‌ای را که در باب ماهیت عقیدتی اندیشه‌ی اسلامی معاصر ارائه داده و آن را اندیشه‌ی تشخص و هویت نامیده‌ام، روشن کنم و رابطه‌ی هویت‌باوری با جهان‌بینی و دیگر ظرفیت‌هایی را که چشم‌انداز دهه‌ی نود قرن بیستم به روی آن گشوده بود، نشان دهم.

  • نوروزتان پیروز

    01 فروردین 1388

    حامد بهرامی


    نوروز فرا می‌رسد

    من و تو تا می‌توانیم نفس‌‌های عمیقی می‌کشیم

    چشمانمان را بر این پیکر زمین آراسته شده می‌گشاییم

    گلها را دسته شده از کودک گل فروش می‌گیریم و با کلی ادا و ناز در لیوانی یا گلدانی می‌نهیم و روی طاقچه یا روی تلویزیون قرار می‌دهیم