إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

مقالات

  • نویسنده‌: زهرا ابراهیمی‌زاده *

    چکیده:
    هدف در این بررسی این است که دو اندیشه هابرماس را بیان کنیم. ابتدا در مورد تعریف مشروعیت از دیدگاه هابرماس، سپس بیان منابع مشروعیت که در اینجا پنج مورد به عنوان منابع مشروعیت قید گردیده است. بعد بررسی عقلانیت از نظر هابرماس بیان می‌شود. همچنین مسأله‌ی‌ بحران مشروعیت از دیدگاه هابرماس می‌گوییم. بررسی دیدگاه‌های هابرماس درباره مارکس می‌باشد که دراین میان به بیان نظریه کنش ارتباطی وی نیز می‌پردازیم. سپس قضیه‌ی اساسی عقلانیت در کار ‌هابرماس را بیان می‌کنیم. دراین چکیده یک بیان اجمالی جهت تعیین چارچوب کلی ذکر گردیده که جزئیات بیشتر را در مقدمه خواهیم گفت.

  • دین در عصر علم

    04 خرداد 1389

    نویسنده‌: ایان باربور
    ترجمه: ابوالفضل حقیری

    مقدمه
    جایگاه دین در عصر علم کدام است؟ امروزه چگونه می توان به خدا باور داشت؟ کدام نگرش به خدا با فهم علمی از جهان سازگار است؟ یافته‌های علم معاصر به کدام شیوه‌ها باید بر اندیشه‌های ما در باره سرشت بشری اثر بگذارند؟ چگونه می توان در آن نوع جهانی که علم عیان می‌سازد، به جستجوی معنا و هدفی در زندگی پرداخت؟

  • نویسنده‌: استاد محمد قطب
    ترجمه‌: هادی خسروشاهی

    در فصول‌ «فرد و جامعه‌» و «جنایت‌ و مجازات‌» و«مشکله‌ جنسی‌» و «ارزش‌های‌ برجسته‌» درباره ‌پاره‌ای‌ از عقاید «فروید» سخن‌ گفته‌ایم‌ و در اینجا نظریات‌ او و اشکالات‌ ما بر آنها را فقط‌ به‌ طور عموم‌، در معرض‌ارزیابی‌ می‌گذاریم‌.

  • نویسنده‌: یحیی سهرابی

    با سلام و عرض خسته نباشید خدمت برادران زحمتکش در پایگاه‌ اطلاع‌رسانی اصلاح، بنده در یادداشت قبلی پنجره‌ای را گشودم که امیدست در راه خدمت خالصانه به مردم محروم و خسته‌دل ما مدّ نظر کارگزاران مسیر مبارک دعوت و اصلاح قرار گیرد. راه برون‌رفت از نخبه‌گرایی و اقبال به آحاد مردم به‌عنوان اکثریت جامعه همانا رجوع مستقیم به میان مردم و مشاهده‌ی دردها و گرفتاریهای آنان است. چه راست است که گفته‌اند شنیدن کی بود مانند دیدن.

  • نوشته‌ی: سیّدعزیر حسنی- بانه

    بسیاری از افراد هنگامی که با مشکلات فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و.. مواجه می‌شوند رویکرد بسیار نامناسبی را بر می‌گزینند که به فرار و شانه خالی کردن از مسئولیت شباهت دارد تا راهکار و برنامه‌ای درست و [شاید] با این توجیهات شاید بتوان خود را قانع نمود؛ اما نمی‌توان عقلانیت فعال بشری را سیراب گرداند و پاسخی مناسب به خواست‌های آنان داد.



  • اهمیت موضوع:
    در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه که ایران هم یکی از آنهاست، هرگاه از توسعه و پیشرفت سخنی به میان می‌آید، اصولاً به لحاظ ویژگی‌‌‌ها وپارامترهای انسانی، پراکندگی جمعیتی ونیز بافت روستایی این قبیل از کشورها، اساساً مباحث مربوط به توسعه از اهمیت شایان توجهی برخوردار است.

  • نویسنده‌: میثم محمدی

    به حقیقت باید گفت زمانی که تحقیقی کلی در باب مفاهیم سیاسی نظری-عملی (به خصوص در مورد موضوعاتی نظیر دموکراسی، مردم‌سالاری و ...) در بطن مذهبی همچون اسلام صورت می‌پذیرد، به هیچ روی گذر از مفهوم، موقعیت و رهیافت نهایی «معتزله» نتوانیم نمود.

  •  بسیار طبیعی است حزب و جریانی که در معرض سرکوب قرار می‌گیرد، بیش از هر چیز بر ضرورت حاکمیت مردم‌سالاری و آزادی تأکید ورزد. در مقابل نظام سیاسی مستبد حاکم بر تونس (که توسعه‌ی ضددینی را دنبال می‌کردند و آن را دستاویز و بهانه سرکوب آزادی‌ها قرار داده بود) جریان اسلام‌گرا به این نتیجه رسید که برای حاکمیت بخشیدن به ارزش‌ها و آموزه‌های اسلامی در این کشور راهی جز تثبیت مردم‌سالاری و به رسمیت شناخته‌شدن آزادی‌های عمومی وجود ندارد. راشد الغنوشی

    نویسنده:
    راشد الغنوشی
  • چکیده: نویسنده، پس از بیان رویکردهاى گوناگون قرآن پژوهان غیر مسلمان نسبت به قرآن با عناوین: رویکرد تاریخى، زبان‌شناسانه‌، متنى، معنایى یا معنى‌شناسانه‌ و اسطوره‏اى، به معرفى ایزوتسو به عنوان قرآن‌پژوهی که با رویکرد زبان‏شناختى به مطالعه قرآن روى آورده پرداخته است. زندگى، مسافرت‌هاى علمى، عضویت در مجامع علمى، آثار و تألیفات ایزوتسو، عناوینى است که در این مقاله مطرح شده است. در پایان نویسنده به توضیح نوع کار ایزوتسو راجع به قرآن و منابع فکرى وى و فشرده دیدگاه او نسبت به نظام‏مندى مفاهیم قرآن مى‏پردازد. 

  •   آیا حقوق افراد و حاکمیت مردمی می‌‌تواند در ایمان ریشه داشته باشد؟
    چند قرن پیش اگر یک حقوقدان مسلمان تصمیم می‌گرفت رساله‌ای در مورد اسلام و حکومت بنویسد، آن را با تمایزگذاری میان سه نوع نظام سیاسی آغاز می‌کرد. اولین نظام را طبیعی می‌نامید -مانند وضعیت بدوی طبیعت، دنیایی نامتمدن و پرآشوب که قدرتمندترین افراد ظالمانه بر سایرین حکومت می‌کردند. به جای قانون، رسوم حکمفرما بود و به جای دولت، بزرگان قبیله که تنها مادامی که قوی‌ترین بودند مورد پیروی قرار می‌گرفتند.