إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

فرهنگ و اجتماع

  • قدمت این گهواره‌ی کروی شکل، خیلی بیشتر از عمر ساکنانش است هزاران نسل و رنگ و زبان و نژاد و دین و مکتب‌های فکری و فرهنگی و دینی را در خود پرورش داده و چون مادری مهربان آنان را نوازش کرده سپس در نهایت آنان را در دامن خود آرام می‌نماید.

     نوع نگاه به جهان و سبک زندگی، مسیر حرکت انسان را تعیین می‌کند انسان‌ها در طول تاریخ دو نگاه متفاوت از خود بروز داده‌اند.

     بعضی گمان می‌کنند که زندگی تنها مختصّ این‌جاست و بعد از مرگ پایان می‌پذیرد و کارنامه سفرش صادر می‌شود

  • نوشته کلود ب. ژ چندی پیش که مصاحبه دکتر بهرام الهی دربارۀ نوع‌دوستی را خواندم، جملۀ زیر به خصوص توجهم را جلب کرد: «کسی که خواهان سیرکمال معنوی است باید نوع‌دوستی را عملاً در برنامۀ معنوی خود قرار دهد». از سال‌ها پیش که به پیشرفت معنوی خود علاقه‌مند شده بودم احساس می‌کردم که سعی در کمک به دیگران عملی مطابق با رضایت مبدأ و اخلاقیات است. اما تازه متوجه شده‌ام که اهمیت این کار را در حد «باید» و «برنامه معنوي» درک نکرده‌ام. بنابراین تصمیم گرفتم با دقت بیشتری روی این موضوع تمرکز کنم و به همین دلیل دو سؤال برایم پیش آمد: چرا؟ و چگونه؟

    نویسنده:
    کلود ب. ژ
  • - اگر انسان پس از مرگ نابود می‌شد خودکشی راه حل مقبولی برای رهایی از تنگناهای دنیایی بود.

    -درد و رنج‌های دنیا هر چند بزرگ و مهم باشد در مقایسه با عذاب آخرت ناچیز است. 

    -کسی که خودکشی کرده است در روز قیامت به او دستور می‌دهند تا صحنه‌ را بازسازی کندو با همان حالت وارد آتش می‌شود و در آن می‌ماند. 

    -صله‌ی رحم و دیدار با خویشان و آشنایان و تعامل مثبت با مسلمانان شرط برقراری روابط اجتماعی سالم است و از اضطراب و افسردگی جلوگیری می‌کند.

    خودکشی نشان‌دهنده‌ی تنگناهای دنیا و فرار از زندگی و ناتوانی در رویارویی با بحران‌های شدید زندگی است. عوامل این بحران که انسان را به خودکشی وادار می‌کند متفاوت است؛ رسوایی، فقر شدید، ستم، احساس ناتوانی در برابر ستم و سرکوب از مهم‌ترین عوامل این پدیده هستند.

  • دکتر ریسونی: عادی‌سازی روابط با صهیونیست‌ها حرام است و عالمی که آن را تأیید می‌کند از اوامر ولی امر و اربابش اطاعت می‌کند.

    دکتر احمد ریسونی رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان اصطلاح عادی‌سازی را تعبیر جدیدی توصیف کرد که مفهومش آن است که اعراب از اقدامات رژیم صهیونیستی از قبیل اشغال و تجاوز و آواره کردن مردم فلسطین و دیگر جنایات بی‌شمار چشم‌پوشی کنند و موجودیت صهیونیست‌ها را بپذیرند. 

    دکتر ریسونی که جانشین شیخ یوسف قرضاوی در اتحادیه جهانی علمای مسلمان است خاطر نشان کرد کسی که خود را عالم می‌داند و عادی‌سازی را توجیه را می‌کند خواست و اراده‌ی ولی امر و ولی نعمت و ارباب خود را اجرا می‌کند. 

  • هنوز در شوک فقدان نخبه‌ی فقید، مرحوم مهندس مهراب امرا بودیم، که خبر تلخ دیگری واصل شد. مولوی ملک محمد ملازهی، از علما و معتمدین خوشنام و سرشناس بلوچستان درگذشت. إن القلب لیحزن وإن العین لتدمع وإنا علی فراقهما لمحزونون ... ولا نقول الا ما یرضي ربنا .. إنا لله وإنا إلیه راجعون. 

    روانشاد مهندس امرا از کنشگران پیشرو فرهنگی اجتماعی بلوچستان بود. او در کنار خدمت به ادبیات زبان مادری، در قالب سرودن شعر و مشاركت در انتشار ترجمه‌ی قرآن مجید به زبان بلوچی، در بزنگاه سوانح و مصایب مردمش، در قامت یک امدادگر خستگی‌ناپذیر در کارزارهای خیریه و امدادی ایفای نقش می‌کرد.

    نویسنده:
    لقمان ستوده
  •  «سخنان ما اجسادی خاموشند. زمانی که در راه حقّانیّت آنها بمیریم و با خون خود آبیاریشان کنیم، آن وقت است زنده به پا می‌خیزند و در میان زندگان به حیات خود ادامه می‌دهند.» 

    این نمونه‌ای از سخنان نورانی سیّد است که بوی جان افزایشان ٣٢ کتابی را که در حیات کوتاه خود نگاشت عطرآگین نموده‌اند و همان‌طور که می‌خواست زنده ماندند، سیّد پس از آنکه خونبهای این اصول، مبادی وسخنانش را که با روح خود بدان ایمان داشت پرداخت، با سربلندی و اطمینان خاطر، به طرف چوبه‌ی دار قدم برداشت تا شکوهمندش سازد و قاتلانش را ناتوان گرداند.

  • مهندس مهراب امرا را از نيمه‌ى دوم دهه‌ى هفتاد، زمانى كه دانشجوى رشته‌ى مهندسى مكانيك در مقطع كارشناسى در زاهدان بود، مى‌شناختم؛ نخستين آشنايى خاطرم نيست، ولى به درستى خاطرم هست پس از شكل‌گيرى رابطه‌ى اوليه، بسيار زود به دوستى ژرفى تبديل شد و ما گاه و بيگاه در مناسبات رسمى و غيررسمى همديگر را مى‌ديديم. آنچه بسيار روشن در ذهن‌ام جاى گرفته، پويايى و كوشندگى و جاذبه‌ى شخصيتى اوست. در دانشگاه و بيرون از دانشگاه در فعاليت‌هاى مختلف نقش اثرگذارى داشت.

  • ٢٦مرداد ماه سالروز شهادت حضرت عمر بن خطاب (رض) است.این واقعه اگرچه در سالنامه‌ها کمتر ذکر شده است امّا یاد این ابرمرد تاریخ هرگز از اذهان و خاطره‌ها محو نخواهد شد. هرچند موضوع بحث ما شهادت حضرت عمر (رض) است امّا ذکر این واقعه بدون اشاره به مناقب و ابعاد شخصیتی آن بزرگوار ناقص است. 

    حضرت عمر (رض) فرزند نفیل بن عبدالعزی اهل مکّه و سه سال بعد از واقعه‌ی عام‌الفیل متولد شد. دوران نوجوانی و جوانی را در شهر مکّه در خانواده‌ای متشخص که از ثروتمندان نامی شهر بود سپری کرد. او مانند هر نوجوانی می‌بایست در امر معیشت خانواده نقشی را بعهده می‌گرفت که او برای پدرش چوپانی شتران را در منطقه‌‎ی «ضجنان» بعهده داشت تا به خانواده‌اش در این امر هم کمک کند. 

  • با این که افکار اولیه‌ی این مقاله از مدتی پیش در ذهنم وجود داشت اما من در انتشار آن درنگ کردم نه به خاطر نگرانی از افشای اعتقادم؛ بلکه به خاطر فضای عمومی جهان عرب که با نقد سازنده و طرح پرسش‌های اساسی میانه‌ای ندارد. 

    اسلام‌گرایان به موازات کم رنگ شدن موج تغییر در منطقه و سیطره‌ی دوباره‌ی نظامیان بر اریکه‌ی قدرت، از جهات گوناگون با سیاست‌های امنیتی شدید مواجهند. در چنین فضایی انسان از فهم این دعوت برای بازنگری و بازبینی بیم دارد گویی نوعی فرار از مسؤولیت و تعصب‌ورزی است که بسیاری از جریان‌ها به آن گرفتارند.

  • تصور کنیم جماعت اخوان‌المسلمین مصر در دهه‌ی پنجاه یا شصت به قدرت رسیده بود چه سیاست‌های اقتصادی را دنبال می‌کرد؟ آیا شیوه‌ی سوسیالیستی را در پیش نمی‌گرفت؟ یا به اصطلاح مصطفی سباعی مراقب عام اخوان سوریه در سال ١٩٦٠«سوسیالیزم اسلامی» را به جای نیولیبرالیسم که محمد مرسی در دوره‌ی کوتاه زمامداری خود در پیش گرفته بود دنبال نمی‌کرد؟

    در این مقاله می‌خواهیم الگوی تفسیری برای سیاست‌های اقتصادی اجتماعی یک جماعت ایدئولوژیک را بیان کنیم که نقش مهمی در تاریخ مصر مدرن ایفا کرده است