بیهیچ تردید آثار ادبی از تراوشات ذهنی صاحبان ایده در میآید، ذهنیت انتقادی روشنگرانه میتواند مکاسب مفیدی را به جامعه انسانی عرضه کند اما یک ادیب میتواند جازم هم باشد و با توجه به پایبندی به یک ایدئولوژی هر آنچه دارد در جهت توجیه و تعمیق همان ایدئولوژی نماید. ایدئولوژی در چرایی بایدها و نبایدها آرمان خود را سرفراز و دیگر آرمانها را مطرود میبیند. نویسندهی سر سپرده به ایدئولوژی کم نه به ورطه افراط و تفریط میغلتد و ممکن است بسیاری از آرمانهای انسانی را فدایی همان ایدئولوژی نماید.
اختلافنظر در حلقه کیان
جرقه اولیه انتشار روزنامه جامعه در جلسات چهارشنبههای ماهنامه کیان زده شد. در این جلسات تعدادی از مولدان اندیشه دینی دور هم جمع میشدند و بحث میکردند. تا جایی که به یاد دارم آرش نراقی، ابراهیم سلطانی (که بعد از رفتن من به جامعه سردبیر کیان شد)، حجاریان، دکتر سروش، محسن کدیور، هادی سمتی، مصطفی تاجزاده، اکبر گنجی، حسین قاضیان، علیرضا علویتبار، حمیدرضا جلاییپور، رضا تهرانی و گاهی هم محسن سازگارا اعضای حلقه کیان بودند. به این جلسات میهمان هم دعوت میکردیم کسانی مثل مجتهدشبستری، ملکیان، احمد و محمود صدری وقتی به ایران میآمدند و خانم مهرانگیزکار و سایر نخبگان میهمان مباحث ما بودند.
منظور از این سخن؛ ایراد و انتقاد نیست. قصد تنها ادای مسئولیتی است سنگین؛ با بیانی صرفاً علمی و با احتراز از آنچه کمترین حساسیت را برانگیزد. تکلیفی است اسلامی که این سخن؛ به نظر تمام صاحبنظران و دستاندرکاران تهیهی قانون قصاص برسد. پس حتّی از اشاره به این ماده و آن تبصره؛ و این نقص و آن ایراد؛ حذر میکنم؛ که شاید مطبوعات بخواهند و بتوانند؛ به وظیفه اسلامی خود قیام، و آنرا چاپ کنند.
صلاحالدّین بهرامی
این بحث مبتنی بر پیشفرضی است که بر اساس آن، انسان موجودی است متشکل از نیرویی بالقوه به نام «اراده» و ابزارهایی برای بالفعل نمودن این قوه که شامل محیط فیزیولوژی خود (بدن) و محیط طبیعی خارج از خود میشود. اراده انسان با عطف به متعلقش به فعلیت میرسد و تحقق مییابد؛ یعنی بسته به کاربرد اراده در بعدی از زندگی – چه روانی و مادی – ارادهاش در آن مسیر محقق میشود.
صلاحالدین بهرامی
اخلاق؛ بدانگونه که تابحال با آن مواجه بودهایم، از اساس منتفی است و خوب و بد بودن جز انقطاعی موقعیتی و تداخل آن با ظرفیتهای ذهنی که یا به صورت خوشایند(نومن خوب) یا ناخوشایند (نومن بد) جلوه گر میشوند، معنای دیگری ندارند. معنای یک مفهوم، در نسبتی است که آن مفهوم با وجود و در نهایت ذهنیت آدمی برقرار میکند. که این نسبت با توجه به محتوای شناختی (ساخت ذهنی) فرد – که محصول تجربیات اندوخته شده در اجتماع است – برای وی ترجمه میشود. اخلاق با توجه به رویکرد مفاهیم آن – مانند عدالت و ... – مفهومی اجتماعی است که رویکردی انطباقی دارد، یعنی برای تطابق چارچوب وجودی فرد و اجتماع بنیاد نهاده شده است. همین رویکرد انطباقی اخلاق است که آنرا با مفهومی به نام «احساس گناه» پیوند میدهد.
محمدعلی توفیقی
خنک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قماری دیگر
لابد دوستانی که با مطبوعات مناطق کردنشین آشنایی دارند خواهند گفت: ای بابا این که خبر تازهای نیست! چرا واقعهای که مربوط به دو سال قبل است تازه خبرش در وبلاگ کار شده است؟ و یا کسانیکه از دوره قبل، وبلاگم را میدیدهاند با خود خواهند گفت که احتمالاً فلانی به خبرهای آرشیویاش روی آورده است زیرا مهرماه 85 هم با همین تیتر بود که خبر بسته شدن دوهفتهنامهی ڕۆژههڵات را در سایتاش گذاشته بود و برخی موضعگیریها و...
مسئلهی انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهوری در کشور در حالی مورد توجه بیشتر واقع میشود که در ظرف چند روز آینده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار میشود. ضمن اینکه به اعتقاد من در نوع نگرش دولتهای فعلی ایران و آمریکا مشابهتهای نظری قابل توجهی وجود دارد(موضوع مقاله جداگانه دیگری است)، توجه اصلی در اینجا تنها تحلیل انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران است. روش متفاوت دو دولت اصلاحات (آقای خاتمی) با اصولگرا (دولت فعلی) چه در سیاست خارجی و داخلی، چه در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی چنان آشکار است که اگر کمتر به لحاظ نظری و سیاسی، اما کم و بیش همه اقشار مردم در سه سال گذشته آنرا درعمل و از نزدیک لمس کردهاند.
متن سخنرانی سیدمحمد خاتمی در کنفرانس «دین در دنیای جدید»، تهران، 22 مهر 1387
دین و یقین روشن و ایمان لطیف دینی نیز باید ابتدا خود را از چنگال جزماندیشان متعصب و سنتپرستان ظاهربین و سودانگاران خشونتگرا و نابردبار برهاند و نگرانی انسان، بخصوص انسان آزاداندیش و اندیشهور را از دین به خاطر کارکرد نادرستی که در دورانهای گذشته داشته است مرتفع کند تا انسان دریابد که دین نیز چون خود انسان مظلوم و مورد سوء استفاده واقع شده است. داوری در باب وضعیت دین در دنیای معاصر در گرو پاسخ به دو پرسش است:
مقدمه مترجم:
مقاله پیش رو، با عنوان "ناسیونالیسم در دیازپورا" نوشتهاندی کرتیس، از دانشگاه اتراخت هلند است. مقاله اگر چه از نظر زمان در سال 2005 نوشته شده است، اما به علت آنکه حاوی تحلیلی روان جامعهشناختی از پدیده مهاجرت با تأکید بر جنبش کردی است اهمیت ویژهای دارد. مفاهیم کلیدی مقاله دو واژه "ترانس ناسیونالیسم" و "دیازپورا" است. البته پایه تحلیل حول مفاهیمی چون جهانی شدن، تکنولوژی اطلاعات و شبکههای مدرن اجتماعی در گستره جهانی و به شکل خاص "بحران دمکراسی در کشورهای در حال توسعه" میگردد. در واقع میتوان گفت که از دید نویسنده، "ترانس ناسیونالیسم" و "دیازپورا" برآیند شرایطی است که مفاهیم پایهای بالا در دو سطح ملی و جهانی آفریدهاند.
تابستان گذشته گفت وگویی با دکتر احسان شریعتی به چاپ رسید که ایشان اجمالاً نظرات خود را بیان کردند، اما پرسش هایی همچنان گشوده ماند. ضمن اینکه به بحث «عمل نقد» در آن مصاحبه کاملاً پرداخته نشد. از این رو یک بار دیگر در همان تابستان با ایشان گفت وگویی صورت گرفت تا نه به عنوان فرزند شریعتی بلکه به عنوان کسی که در حوزه فلسفه در فرانسه تحصیل کرده و در مسائل فکری ایران و جهان دستی دارد، درباره «عمل نقد» (که به نظر مهم تر از طرح پرسش های تکراری از جمله رابطه سنت و مدرنیته است) نظرش را بیان کند.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل