إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • رعایت حدّ عینیت و ذهنیت، همیشه مشکل هر معرفت‌شناسی بوده است و فلسفه علم نیز که از اقسام معرفت‌شناسی است به این مشکل مبتلا است. فلسفه علم منطقی-دستوری خواهان علمی صددرصد ابژکتیو بود. امّا تحقیقات فراوان بازنمود که تاریخ علم آشفته‌تر از آن است که در قالب روش‌های معینی ریخته شود، و عالمان نیز انسانتر از آنند که ماشین‌وار عمل کنند، و خرد خشک و خام را بر جمیع عواطف خویش حاکم سازند، و عوامل محیطی و اجتماعی نیز سرکشتر از آنند که حرمت عقل را نگه دارند و همه جا به میل یا به فرمان وی سربسپارند. 

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  • طبیعیات کهن که فحص از آثار طبایع می‌کرد، اگر آنها را می‌یافت می‌توانست ادّعا کند که فلان طبیعت همواره و درهمه‌ی جهانهای ممکن فلان آثار را خواهد داشت. و هر بار خداوند آب و خاک و فلک و نمک را بیافریند، باز همین آثار طبعی کنونی خود را خواهند داشت. و (طبیعیات) که علم به این جهان ماده است علم به هر جهان ماده ممکن دیگر هم خواهد بود. امّا تاریخ یا علم جغرافیا است. علم جغرافیا، علم به جغرافیای این جهان است و به هیچ رو ادّعا نمی‌کند که اگر خداوند بار دیگر هم عالمی بیافریند باز هم کوه‌ها و دره‌ها و رودها (و بل کرات مختلف آن) چنین نظمی و نسبتی خواهند داشت. 

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  • «کنت و دوئم منکر اهمیت متافیزیک در علم بودند. کسانی که بیشترین جهد را ورزیدند تا موج ضدّ متافیزیکی در فلسفه و تاریخ نگاری علم را وارونه کنند عبارت‌اند از برت، پوپر و کوایره.» لاکاتوش*
    «مبادی مابعدالطبیعی علوم نوین» کتابی است در فلسفه علم (علم شناسی) که خود از فروع معرفت‌شناسی است. علم‌شناسی نیز بر دو گونه است: پسینی و پیشینی. و علم‌شناسی پسینی نیز خود سه بخش دارد: یکی تحقیق تاریخی در مبادی غیر علمی علم. و دیگری بازسازی عقلانی تاریخ علم و تحلیل منطقی اجزاء و اندامهای درونی آن، و سوّم تبیین روانشناختی و جامعه‌شناختی رفتار عالمان.

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  • و لا حول و لا قوة إلاّ بالله العلیّ العظیم و صلّی الله علی سیّدنا محمد و آله الطّاهرین. 
    در این جمع دانشگاهی محترم و در میان دانشجویان عزیز، سخن خود را در باب رابطه‌ی حوزه و دانشگاه، ویژگی‌های این دو در قیاس با یکدیگر، و بالاخص انتظارات دانشگاهیان از حوزویان می‌گشایم.

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  • حکمت و معیشت
    ویژگی جمعی دین، و قدرت تأثیر آن بر روی زندگی اجتماعی پس از انقلاب برایم آشکارتر شد و این منجر به این شد که درباره تفکر مرحوم شریعتی درباره ایدئولوژیک کردن دین بیشتر تحقیق کنم و این موضوع را با پلورالیسم که یکی از لوازم و نتایج تز قبض و بسط بود مقایسه کردم.

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  •  زندگی با فلسفه
    دریافتم بیشتر موضوعاتی که در فلسفه علم مورد بحث قرار می‌گیرند مشمول فلسفه تاریخ نیز می‌شوند. سپس به تدریج در فلسفه علوم اجتماعی و فلسفه دین مطالعه و تحقیق کردم، هر چند فلسفه دین بعدها شکوفا شد. فلسفه علم یک کشف حقیقی برای من بود. یک افق فکری جدید را برایم گشود و یک نقطه عطف مهم در تحول فکری‌ام ایجاد کرد. سؤالات متعددی برایم خلق کرد. در دانسته‌های قبلی‌ام از فلسفه و متافیزیک ارسطویی تجدید نظر کردم و آنها را اصلاح نمودم.

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  •  اشاره‌: این مصاحبه‌ در سال 1376(1997) انجام شده‌ است و در روزنامه‌ی همشهری، از پنجشنبه 23 خرداد 1381 تا پنج‌شنبه 27 تیر 1381 در 16 شماره‌ منتشر شده‌ است؛ نظر به‌ اهمیت گفت‌وگوی حاضر، پایگاه‌ اطلاع‌رسانی اصلاح با اصلاح و بازبینی مجدّد آنرا به‌ حضور ارباب معرفت و صاحبان بصیرت معروض می‌دارد. تا چه‌ قبول افتد و چه‌ در نظر آید! 

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  • عبدالکریم سروش، روشنفکر و نظریه پرداز ایرانی این روزها از آمریکا به لندن آمده است

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  • تاکنون در باب نسبت روشنفکری دینی با اصلاحات بسیار سخن گفته و نوشته شده، اما این نسبت هنوز نیازمند واکاوی و بازشناسی است.

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش
  • نومعتزلی هستم

    31 اردیبهشت 1387

    گفت‌وگو با دکتر عبدالکریم سروش
     
    آقای دکتر سروش! مدتی است شنیده می‌شود که شما مشغول مطالعه روی آثار و اندیشه‌های معتزلیون هستید. می‌خواستم چند و چون این ماجرا را بپرسم.

    نویسنده:
    عبدالکریم سروش