دوستی نقل میکرد که مدّتزمانی مشغول مطالعهی زندگینامه و سیرهی پیامبر اکرم صلّی الله علیه وسلّم و یاران باوفایش بود و وقت زیادی را به آن اختصاص میدادم. این امر سبب شده بود که در حین مطالعه به نقش پیامبر صلّی الله علیه وسلّم در تربیت اصحاب و چگونگی رُشد همهجانبهی این بزرگواران و تطبیق زندگی ایشان با دوران معاصر بپردازم
قريب به ١٠ سال پيش در معيت ايشان به منزل يكى از دوستان کاکه وفا رستمی رفته بوديم كه در اثناى اين ديدار از ايشان سؤال كردم اوقاتى پيش مىآيد كه دوستان و همراهان درخواست ارائهی بحث و سخنرانى در موضوع خاصى را مىكنند كه به خوبى مىدانم در اين زمينه عملاً ضعفهايى دارم و تهديدات قرآنى را به ياد مىآورم كه میفرماید: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿البقرة: ٤٤﴾» گفتم ماموستا گيان استاد گرانقدرم در اين اوقات تكليف چيست، ارائه بحث و يا چشم پوشى از آن.
بسيار حكيمانه و در كمال آرامش فرمودند: كه در همان لحظه از درون با خداى خودت پيمان ببند
مىخواهم بنويسم، انگشتانم يارىام نمىدهند و احساس سنگينى مىكنند، چون به خوبى مىدانند كه در ذهنم چه مىگذرد؛ هميشه اصلى وجود داشته است كه مىگويند اگر مىخواهى بزرگ شوى و در جامعه جايگاهى براى خود داشته باشى با بزرگان نشست و برخاست كن تا تو هم بزرگ شوى و به رشد و كمال برسى، امّا درونم پر از تلاطم است و ندا سر مىدهد كه اين هم قاعده و قانونى دارد و بايد زمينهی اين همراهى را داشته باشى و به خوبى مىدانم كه بسى سنگين است و توانایی این همراهی را ندارم. امّا خلوت كردن و راز و نياز با معبود چنين قاعده و قانونى ندارد و با خيالى آسوده با خداى خود پيمان بستم كه قلمفرسایی کنم.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل