سیدجواد طباطبایی (۱۴۰۱ – ۱۳۲۴) اندیشمند و پژوهشگر فقید ایرانی در حوزهی سیاست و تاریخ اندیشه است. این ترجمهی کاملی است از منبع زیر: Tabatabai, Javad. “L’ Incompréhension des Civilisations: Le Cas de la Perse” Le Débat 2 (2002): 68-78
به همان میزان که صحبت کردن از فواید و ثمرات کار جمعی در ایجاد انگیزه و تشویق و نهادینه کردن این مهم ضروری است. آسیبشناسی کار جمعی و گروهی نیز از اهمیت برخوردار است. آسیبشناسی، پرداختن به جنبه منفی فعالیت جمعی است که در آن توجه معطوف به آفتهاست. هم چنان که اگر باغبانی، در تهیه بذر و کود اهتمام ورزد و آفت را نپاید، محصول را از دست داده است، آسیبهای کار جمعی نیز تلاشهای گروه را با بی فرجامی روبه رومیکند. از اینرو، شناخت و پرداختن به جنبههای منفی فعالیت در میدان کار گروهی، کمبهاتر از شناخت جنبههای مثبت فعالیت جمعی نیست.
اشارە:
حسن حنفی (٢٣ نوامبر ١٩٣٥ م) بهعنوان نواندیشی معاصر رویکردی عقلگرایانه نسبت به متون دینی دارد. دیدگاه خاصّ وی به توحید و تعریف مبسوط از آن قابل تأمّل است. وحی را عامل اساسی هدایت انسان در زندگی اجتماعی به حساب میآورد. حنفی تفسیری نوین از متن(نص) را لازمهی دنیای معاصر دانسته است و از اهداف برنامه مدوّن حنفی یعنی چپ اسلامی، نوسازی سنّت و دگرگون کردن بینش مردم در جهت اصلاح اوضاع جامعه است.
ساعت ٢ بعد از ظهر بود، همين كه سلام نماز ظهر را دادم، موبايلم زنگ خورد، يكى از دوستانم بود. با سراسیمگى گفت: «پدر كاك آرمان جعفرى فوت كرده است، مى خواهم به بيمارستان بروم، با خود گفتم شاید تو هم بيايى». من هم كه روز قبل احوال پدر كاك آرمان را از خودش جويا شده بودم، انتظار چنين خبرى را نداشتم؛ اما غافل از اينكه مرگ خبر نمیکند؛ ذکر «إنَّا لله و إنَّا إليه راجعون» را بر زبان آوردم و گفتم حتماً مى آيم.
وقتی با دوستم به بيمارستان توحيد و جلو درب سردخانه رسيدم، با صحنهى بسيار عجيبى مواجه شدم. خانمى از اقوام متوفّى با صداى بلند به همه مى گفت: «به خاطر خدا از هم فاصله بگيريد، نزديك هم نشويد كه مصيبت دوچندان نشود». برخلاف معمول كه بستگان متوفّى در چنين حالاتى دوست دارند همديگر را در آغوش بگيرند تا از درد و آلامشان كاسته شود؛ اینک كسى جرأت نزديك شدن به دیگری را نداشت.
«وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا» [سوره الفرقان 40] (و همانا [کافران قریش] بر شهرى كه باران عذاب (سنگ باران آسمانی) بر آن بارانده شده بود، گذر کردهاند. پس آیا آنرا نمیديدهاند؟ [آری آنرا دیدهاند] امّا اميد به برانگیختهشدن ندارند.)
و خداوند میفرماید انسانهای متکبّر و مغرور از آیات و نشانههای خدا درس و عبرت نمیگیرند و به هر نشانهایی که خداوند برای هدایت متکبّرین بفرستد، ایمان نمیآورند.
«سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لَا يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا وَإِنْ يَرَوْا سَبِيلَ الْغَيِّ يَتَّخِذُوهُ سَبِيلًا ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ» [سوره اﻷعراف 146]
سوّمین تفسیر از کلمهی «معنا»، کارکرد بود. یعنی اینکه در صورت نبودن تفکّر دربارهی مرگ چه تأثیری بر زندگی انسان میگذارد و چه اتّفاقی میافتد، کارکرد مرگ را مشخص میکند.
در اینجا به بعضی از کارکردهای اندیشیدن به مرگ و آخربینی اشاره میکنیم:
۱- دگرگونی ارزشها
کسانی که باور به آخرت نداشته باشند، ارزشهای اخلاقی در نزد آنها دگرگون میشود و زشتیها و ناپاکیها در نظر آنها زیبا جلوه میکند.
خداوند میفرماید:
«إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ» [سورهی النمل 4] (بیگمان كسانى كه به آخرت ايمان نمیآورند، اعمال [زشت و ناپسند] آنان را برایشان آراستهایم، پس آنان [همواره] در سرگشتگی به سر میبرند.)
خدای عزّوجل از روی قسط و عدالت حقیقی خویش شادمانی و کامروایی را در رضایت و یقین و غم و اندوه را در نارضایتی و تردید قرار داده است.
همچنین خداوند در قرآن از دو نوع سبک زندگی صحبت میکند، که هرکدام از این دو سبک و نگرش، به تبع نتایجی در زندگی انسان بهدنبال دارد.
سبک اول:
زندگی کسانی که مبنای اعتقادی آنها ایمان به خدا و روز قیامت است، در نتیجهی این باور اقدام به انجام اعمال صالح میکنند. عملاً این مجموعه از زندگی هدفمندی برخوردار هستند و تلاش و کوشش آنها جهتدار و هدفمند است که نتیجهی آن برخورداری از حیات طیّبه است.
خداوند در قرآن بهطور مفصّل به موضوع مرگ و زندگی پرداخته است و هدف از آنرا بیدار کردن وجدان انسانها معرفی میکند، وجدانی که انسان آنرا نادیده میگیرد و نیز میفرماید مرگ و زندگی را آفریده است تا ما را بیازماید که کدام یک نیکوکردارتریم؟
«الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ» [سوره الملك 2] (کسی که مرگ و زندگى را آفرید تا شما را بيازمايد [و معلوم بدارد] كدام یک از شما نيكوكارتر میشود و او شکستناپذیر آمرزنده است)
تعامل انسانها با مرگ و زندگی پس از آن متفاوت است. رفتار و عملکرد عدّهایی از آنها در دنیا نشانگر عدم باور به این حقیقت است.
حسن بصری میفرماید: «ما رأيت حقّاً أشبه بالباطل من الموت»! هیچ حقّی مثل مرگ شبیه باطل ندیدم.
برخلاف تصوّر عامّهى آحاد جامعه از كهنسالى و پيرى، که رسيدن به اين مرحله از حيات را بر نمىتابند؛ كهنسالى و پيرى نعمتى است كه شامل حال هر كسى نمىشود، و رسيدن به اين مرحله دستاوردهای ارزشمندی برای آدمی داشته و میبایست مورد توجّه قرار گيرد.
سعادت و خوشبختی بهشت، رویایی همهی انسانها و گمشدهی بشر است. هر کسی خوشبختی را در جنبههای مختلف جستجو میکند، بعضی از افراد خوشبختی را در مال و ثروت میبینند، بعضی دیگر در جاه و مقام و بعضی هم در علم و دانش آن را جستجو میکنند. امّا سؤال جدّی این است که خوشبختی واقعی چیست؟ و کجا میتوان آن را یافت؟
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل