موضع مدارس نوین در خصوص ادّعای تاریخمندی نصوص قرآن را چگونه ارزیابی کنیم؟ این ایدهی نو چه ابعادی دارد؟ تا چه میزان میتوان عناصر زبانی و ظاهری برای نص قرآن به کار برد؟ به نظر شما این کار چه ضوابطی دارد؟
همهی مدارس نوین در موضعگیری خود نسبت به نص قرآن شدیداً دچار سردرگمی هستند و در جداسازی بین زبان قرآن و زبان عربی به خطا رفتهاند. بر این باورند که نص قرآن وضعی است و به وسیلهی بشر گردآوری شده است. آنان بین نص قرآن و قصیدهی امرئ القیس یا طرفه بن العبد یا لبید و غیره تفاوتی قائل نیستند.
بدان که ارزش این اعمال از جهت پاداش است. این فرصتی است که تو را به عمل تشویق میکند و عمل قلعهای است که از ورود غم و اندوه جلوگیری میکند. هر گاه بنده در عمل کوتاهی کند خداوند او را به غم و اندوه دچار میکند. و اینک آن نه عمل:
١- نماز عشا و صبح با جماعت: مسلم به روایت از عثمان بن عفان آورده است: از رسول گرامی اسلام شنیدم که فرمود: «من صلى العشاء في جماعةٍ فكأنما قام نصف الليل، ومن صلى الصبح في جماعةٍ فكأنما صلى الليل كله» هر کس نماز عشا را به جماعت بخواند گویی نصف شب را احیا کرده است و هر کس نماز صبح را به جماعت بخواند گویی تمام شب را در نماز بوده است.
بدون شک نظریهی حقوق بشر با عنوان و فلسفه و مضمون متداول امروزی آن، از فرهنگ غرب گرفته شده است؛ صرف نظر از اینکه با بسیاری از اصول و ارزشهای دینی ما سازگاری دارد و به طور مستقیم یا غیر مستقیم از آن الهام میگیرد.
یقیناً حرکتی به نام حقوق بشر و بسیاری از شعارها و دستاوردهای جدید آن در نوع خود یک تحول مثبت در تاریخ بشریت بود. اما این حرکت وابسته به فرهنگ و تمدن غربی، به پایههای ثابت و اهداف کوتاه و روشن و نیز معیارهای منظم و جهتدار نیازمند است. این باعث میشود که در بسیاری از اوقات در مسیر حرکت خود نوسان داشته باشد و احیانا در جهت مخالف حرکت کند؛
راشد غنوشی رئیس حزب النهضه تونس اسلام و دموکراسی را دو مؤلفهی مشابه به هم دانست
استاد راشد غنوشی که در همایش «سیتا» سخن میگفت تأکید کرد که شورا در اسلام نمادی از دموکراسی معاصر است. این همایش با همکاری انجمن مجموعهی تفکر راهبردی در استامبول برگزار شد.
اسلام و دموکراسی
استاد غنوشی گف: تحول دمکراتیک موفق است و از پشتوانهی بینالمللی برخوردار است. تجربهی تونس در بوتهی آزمایش قرار دارد؛ آیا مردم تونس همچنان خواهند توانست مبارزات خود را به شکل مسالمتآمیز ادامه دهند؟ دموکراسی در صورتی در کشور تثبیت میشود که تمام طرفها یکدیگر را به رسمیت بشناسند.
به علت وجود عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فکری گوناگون، فهم عربی و اسلامی در طی قرن نوزدهم شاهد تحولات ژرف و تغییرات حادی بوده است و در مجموع به چالشهای تمدنی و فرهنگیای برمیگردد که طرف اروپایی ایجاد کرده است. اندیشهی عربی بدین خاطر از بافت نوینی برخوردار شده و افق دیدش را به سوی طرف مقابل دوخته است، زیرا او را دشمن خویش پنداشته که پایههای اجتماعی و فرهنگی اسلامی را تهدید مینماید. اندیشهی عربی در پی شیوههای تازهای است تا شادابی را به خود برگرداند.
هر سال با آغاز ماه ربیع الاول سخن از برگزاری جشن میلاد رسول گرامی اسلام در محافل مطرح میشود. گروهی که این جشنها را برگزار میکنند از سوی مخالفان (تحریم کنندگان مراسم میلاد) به بدعتگذاری متّهم میشوند و گروه نخست (قائلان به جواز مولودی) تحریمکنندگان را به سختگیری و افراط متّهم میکنند. جای شگفتی است که هر سال همین فتاوا مطرح میشود و هر یک از دو طرف نوک قلمهایشان را تیز میکنند
برخی از تحلیلگران، علاّمه دکتر احمد ریسونی را به شدّت مورد حمله قرار میدهند به گمان اینکه وی منکر سیاست و خلافت در اسلام است. گاهی او را با علی عبدالرّازق مقایسه میکنند که منکر ارتباط اسلام با سیاست و حکومت بود. امّا چکیدهی سخن استاد ریسونی این است که اسلام نظام مفصّلی برای سیاست و حکومت تدوین نکرده است بلکه آن را به اجتهاد مستمرّ و تحوّلات زمانی واگذار کرده است.
در بسیاری از کشورها مشکل حرکت اسلامی این است که گسترهی دعوت فراتر از قدرت جذب رهبری برای آن بوده است؛ البته این مسأله چندان مهم نیست چون دعوتها در آغاز و در مرحلهی گسترش با چنین سرنوشتی روبرو میشوند.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل