استاد مصطفی اربابی
از نوآوری در ادبیات عرب با عنوان ابداع نام برده شده است. پیامبر(ص) بدعت در دین را گمراهی دانسته است، از این روی بحث بدعت و سنت از دیرباز میان مسلمانان مطرح بوده است، چنان که در این روزگار موضوع سنت و مدرنیته مطرح است.
تعریف لعوی ابداع: ابداع یعنی ساختن و پدیدآوردن چیزی بیمثال که پیش ازآن وجود نداشته است. (مقاییس اللغة: = 1-209) خلیل گفته است: پدیدآوردن چیزی نو برای نخستین بار که سابقهی پیشین نداشته است. (العین =2-54) راغب آورده است: ابداع یعنی پدیدآوردن و به وجودآوردن چیزی بیسابقه که از کسی اقتباس نشده باشد. (المفردات-38) بدیع یکی از نامهای خدا است، زیرا او است که اشیاء را برای نخستین بار به وجود آورده است. (لسان العرب= 8-6) تعریف اصطلاحی ابداع: در اصطلاح عام، ابداع به معنی نوآوری در علوم کاربردی است که شامل اختراعات و اکتشافات میگردد و هیچ کس آن رامذموم ندانسته است.
اما در اصطلاح اهل دین عبارت است از نوآوری و بدعتگذاری در دین که مذموم شمرده میشود.
در اینجا این سؤال مطرح میشود که آیا اسلام و شریعت کامل نیست و نیاز به نوآوری دارد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت: آری دین کامل است و تردیدی نیست که نوآوری و بدعت در مبانی و معیارها و اصول و نصوص قطعی دین و شریعت مذموم است، زیرا موجب فرو ریختن مبانی دین میگردد و در نهایت دین در معرض انحراف قرار میگیرد و به گمراهی انسان میانجامد. اما ابداع و نوآوری بر اساس ضوابط و قواعد و شرایط اصولی در میدان اجتهاد کاربرد دارد. بدیهی است درحوزهی وسایل تبلیغ و تشکیلات اداری و نگرش به آینده ونقشههای استراتژیک و برنامههای گوناگون تربیتی و شیوهها و مناهج مختلف، میدان نوآوری باز است و هر دعوتگری میتواند متناسب با شرایط زمان و مکان از شیوهها و روشهای نو که در اصل با دین و شریعت تعارض ندارد بهره گیرد.
بعضی از نوآوران دینی:
1-امام بخاری نوآوری بزرگ بوده است، آنجا که احساس کرد نوآوری مورد نیاز و قابل اهمیت است بدان روی آورد و شیوهی جدیدی را پدید آورد، او بود که کتاب مخصوصی را در احادیث صحیح به نگارش درآورد. (فتح المغیث = 1 – 12) امام بخاری کتاب خویش را مرتب نمود و آنرا به بخشهای مختلفی تنظیم نمود، شیوهی تقسیمبندی و تحقیق در احادیث، کاری ابداعی و ابتکاری بود که ایشان به وجود آوردند. همین امر او را از میان همگنان او ممتاز نمود و موجب شهرت جهانی او شد تا جایی که نظم کتاب او حیرتانگیز است. (هدی الساری = 1- 3) به عبارتی کار امام بخاری در تدوین و جمعبندی کتاب "صحیح بخاری" یک عمل ابداعی و ابتکاری به شمار میرود که نمیتوان این کار او را مذموم به حساب آورد.
2 - امام یوسف بن عبدالرحمن بن یوسف المزی صاحب کتاب «تهذیب الکمال» یکی از نوآوران نابغه بود، شیوهی نگارش این کتاب نشان میدهد که او از هوشمندان کمیاب بوده است. او در این کتاب همهی راویان احادیث کتب شش گانه واساتید وراویان شان را گرد آورده وبانظم خاصی به جرح و تعدیل پرداخته و کاری بس نفیس انجام داده است که در نوع خود بیمانند است او شیوهای بنیان نهاد که بیسابقه بوده ودانشمندان براین حقیقت اجماع دارند. (مقدمه ی تهذیب الکمال = 1- 6)
3 – علامه ابن کثیر که به تنظیم مسانید کتب سنن پرداخته و کتابی را با عنوان«جامع المسانیدو السنن» تألیف نموده، نوآوری بزرگ بوده است. ابنجزری در این مورد گفته است: این کار ابنکثیر در جهان بیمانند است. (ابن الجزری = 1 – 5)
4 – امام ابنتیمیه پیش از آنان یکی از نوآوران نابغه بوده است، او منطق و فلسفه را مورد تحقیق و بررسی قرار داد، تا جایی که از بنیانگزاران منطق و فلسفه دانش بیشتری حاصل کرد، و آنگاه بنیان منطق و فلسفهی یونان را از درون درهم شکست و کاخ آنرا ویران نمود و او در این راستا ازشیوههای نو بهره گرفت.
5 – علامه ابنخلدون نوآوری بیمانند بود، او کتاب "مقدمه" را که شهرت جهانی دارد به نگارش درآورد و در باب عمران و علوم و علل و عوامل به وجود آمدن و انقراض تمدنها و دولتها، چنان نظریات ابداعی را عرضه کرد که به بنیانگذار علم جامعهشناسی شهرت یافت.
6- خلیل بن احمد در شعر و ادبیات عرب اساسی را بنیان نهاد که پیش از او کسی چنان کاری را به انجام نرسانیده بود او در این کار از شیوههای نو استفاده نمود.
جان کلام:کارهای ابتکاری و ابداعی برای تبلیغ دین و شریعت و حوزهی ادبیات و فرهنگ و شیوهها و مناهج تربیتی و دینی از دیرباز وجود داشته که به عنوان نمونه موارد فوق تقدیم گردید.
نتیجه: حدیثشناسی در روزگار امام بخاری کاری متداول بوده، و علم رجال در روزگار المزی رواج داشته، و سنت در روزگار ابنکثیر مدون بوده و فلسفه و منطق در روزگار ابنتیمیه شناخته شده بوده، و در روزگار ابنخلدون مردم به امور اجتماعی ناآشنا نبودهاند، و شعر و ادب از روزگاران پیش از ابنخلدون نُقل مجالس بوده است، ولی آنان با استفاده از عقل و اندیشه کارهای ابداعی و ابتکاری انجام دادهاند که پیش از آنان سابقه نداشته است. این کارها نه این که به دین و شریعت زیان وارد نکرده بلکه منافع بسیاری را برای مسلمانان به بار آورده است. علمای اسلام اهمیت نوآوری را جز در ثوابت و مبانی و معیارها و اصول دینی خوب میدانستهاند و به آن تشویق میکردهاند. صاحب کتاب کشفالظنون میگوید: بدان که اندیشهها محدود نمیگردد، و نگرشها پایان نمیپذیرد، بلکه هر استاد و دانشجویی در هر زمانی از ثمرات اندیشه بهرهمند میشود و از آن سهم میگیرد، کسی حق ندارد که ایجاد مزاحمت کند، زیرا جهان معنوی بسان دریای بیکران است، و فیض الهی بیپایان. علوم، عطیه و بخشش الهی است و بعید نیست که برای بعضی از متاْخران پرده از حقایقی برگرفته شود که برای متقدمان رخ نداده است، پس به این سخن فریب مخور که میگویند: «پیشینیان چیزی از علوم را برای آیندگان باقی نگذاشتهاند» زیرا هر چیز خوب را باید پذیرفت و هر چیز بد را باید کنار گذاشت و این امر به ماهیت آن برمیگردد نه به قدیمی و کهن بودن و یا نو بودن آن. (کشف الظنون = 1 -39)
نظرات