-مستحضرید که در چند روز اخیر ارتش مصر رفتارهای خشن و ضد انسانی با تظاهراتکنندگان مسالمتجوی مصری داشته، به نظر شما اینگونه رفتارهای خشونتآمیز چه تأثیری بر پیشبرد روند دموکراسیخواهی در خاورمیانه خواهد داشت؟
دکتر جلالیزاده: به نظر من مسائلی که پیش آمده به هیچ وجه مانع ارادهی مردم در برآورده کردن مطالبات دموکراتیک نخواهد بود و مردم پیگیر مطالبات خود که همانا توجه به رأی مردم است، خواهند ماند.
-از قتل عام دو روز پیش مصر از دیدگاه حقوق بشری و اسلامی میتوان چه خوانشی داشت؟
مجتبی احمدی از اتحادیهی بینالمللی امت واحده: از هر منظری کشت و کشتار محکوم هست و هیچ اتفاقی نیفتاده که معترضین مستحق همچین کشتار و قتل عامی باشند، آنها به خیابان آمدند و به قول خودشان عرف انقلاب ۲۵ ژانویه این بود که اعتراضشان را اعلام کنند، اخوانیها و طرفداران محمد مرسی نیز اعتراض خودشان را اعلام کردند. این وسط آنکه میگوید چه چیزی باید اجرا بشود و چه چیز نباید اجرا بشود بازماندگان سابق ارتش هستند که میگویند چه کسی باید اعتراض کند و چه کسی از صندوق بیرون بیاید و غیره. این اقدام از هر منظری محکوم است چه از منظر حقوق بشری، چه از منظر اسلامی، انتظار داریم سازمانهای حقوق بشری و بین المللی وظیفهی خودشان را در این مبحث انجام بدهند.
جلیل بهرامینیا: حق تحصن و پیگیری تظاهرات مسالمتآمیز برای پیگری مطالبات سیاسی جایگزین خشونت در جهان، قدیمی شده است و این ویژگی که در واقع خلاف این را از خودش نشان میدهد و به این تجمعات حمله میکند در واقع حمله به اصل و مبنای حقوق بشر در حوزهی سیاسی است.
-حذف جریانهای میانهرو اسلامی چه تأثیری بر آیندهی سیاسی منطقه دارد؟
مجتبی احمدی از اتحادیهی بینالمللی امت واحده: ما معتقدیم از طرف غرب جریان اسلام سیاسی چه میانهرو و چه تندرو پذیرفته شده نیست، چون طبق بیانات خودشان چه اخوان که به فقه واقع عمل میکند و چه شیعیان که تقیه دارند حتی اگر میانهرو باشند، یک روز میآیند و اهداف الهی را در حکومت اجرا خواهند کرد و این حکومت اجازه نخواهد داد که احکام غیر الهی در این منطقه بماند، چون این احکام عین ظلم و غصب هستند و اجازه نخواهد داد که آمریکا هر کاری که خواست در افغانستان و عراق انجام بدهد. لذا اینها در ظاهر شاید موافق باشند که گفتمان اسلام سیاسی اجازه بدهد که وارد عرصهی حکومت بشود، اما دیدیم که پشت سر، با ارتش یکی میشود و اقدام ارتش هم خوانده میشود، اما واکنشی به آن نشان داده نمیشود. ما معتقدیم که اگر این اتفاق ادامه داشته باشد خودشان اسلام سیاسی را به سمت رادیکالیسم خواهند برد، مثلاً آقای ایمن الظواهری میگوید ببینید از دموکراسی نمیشود به حکومت رسید پس سلاح بردارید و این سناریویی هست که متأسفانه منتهی میشود به رادیکالیزه شدن اسلامگراها و خواست غرب و باید هشیار باشند که به این سمت نروند.
جلیل بهرامینیا: بدبین بودن به جریانات سیاسی اسلامگرا در جهان اسلام یک امر کاملاً طبیعی است. اینکه به صورت مصنوعی و رسانهای بهانهای میکنند برای سرکوب این حرکات و افکار عمومی را در این جهت، تهییج و بسیج میکنند، این در واقع یک خطای سیاسی است و از این جهت که حقوق امت اسلامی را زیر سؤال میبرد و بعد کمک میکند به تندرو شدن و رادیکالیزه شدن جریانهایی که میانهای با گفتمان دموکراتیک ندارند و بعد ادعاهایی اینان را تأیید میکند و در سطح جامعه و کل جهان اینها را ترویج میدهد.
رسول رسولیکیا: از آنجا که اسلام، دینی است طبیعی و فطری و جنبشهای اسلامی هم رسالتی جز محافظت بر فطرت انسانها و هدایت صحیح آن ندارند، همچنین با توجه به این واقعیت که در بیشتر کشورهای منطقه، اسلامگراها بیش از ۹۰ درصد مردم را تشکیل میدهند انتخابات آزاد و دموکراتیک مؤید این واقعیت است. علاوه بر این، اسلامگرایان از تمام اقشار جامعه تشکیل میدهند. بنا به اعتراف همه، حذف و نادیده گرفتن اسلامگراها امکانپذیر نیست و به باور بیشتر کارشناسان حرکتهای اسلامی افراطی خاستگاهی جز سیاستهای ظالمانهی غرب در منطقه ندارند. کشورهای غربی و همپیمانشان در منطقه، همواره دنبال بهانه هستند تا جنبشهای اسلامی میانهرو را سرکوب نمایند و از آنجا که جنبشی مانند اخوان از استراتژی میانهروی که مؤثرتر از هرگونه روش دیگری است، استفاده میکنند، بنابراین مشاهده میکنیم که آن کشورها اول میخواهند آن جنبشها را به فاز خشونت وارد نمایند، سپس با تهیهی اخبار و گزارشهای کذب، آن جنبشها را افراطگرا نشان دهند تا به راحتی آنان را از صحنهی سیاسی و جامعه حذف کنند.
-موضع دولتهای غربی و کشورهای مسلماننشین در این رخداد خونین را چگونه ارزیابی میکنید؟ به چه علت، تنها کشور ترکیه و تا حدودی امیرنشین قطر از جریانهای مردمی، حمایت کردند؟
دکتر جلال جلالیزاده: در این مسائل که در مصر و هم سوریه اتفاق میافتد، مسأله این است که کشورهای غربی و آمریکا و حکام منطقه هیچ ارادهای برای پیاده کردن دموکراسی و احقاق حقوق شهروندی در کشورهای اسلامی ندارند و همهی تلاششان بر این است که مسلمانان از طریق دموکراسی و از طریق ابزارهای مدنی و مدرن احقاق حقوق شهروندی نرسند، این کشورها قطعاً مخالف اسلام هستند و با مسلمانان سر ستیز دارند و راضی نیستند که در کشورهای اسلامی حکومتهای مردمی سرکار بیایند و ارادهی مسلمانان در این کشورها حاکم بشود. بنابراین دور از انتظار هم نیست که ما شاهد نقشهکشی و سرنگونی کشورهای اسلامی توسط این حکومتها باشیم.
رسول رسولیکیا: یکی از خطوط قرمز برای کشورهای غربی عبارت است از روی کار آمدن و به قدرت رسیدن جنبشهای اسلامی. در منطق آنان اسلامگراها حق برنده شدن در انتخابات را ندارند، بلکه فقط باید جهت مشروعیت بخشیدن به حکمرانی سکولارها، آنان در انتخابات مشارکت کنند. دیگر خط قرمز کشورهای غربی عبارت است از حفظ امنیت اسرائیل، کشورهایی چون آمریکا و فرانسه و انگلستان هیچگونه تحرک و انقلاب مردمی را که منجر به تضعیف و یا تهدید امنیت اسرائیل شود را برنمیتابند. از دیدگاه غرب جنبشهای اسلامی با اسرائیل مشکل دارند و جنبشهای لیبرال و سکولار، گزینهی مناسبی برای محافظت از اسرائیلاند، بنابراین همواره مورد حمایت آن کشورها قرار میگیرند.
در مورد عدم موضع گیری حاکمان ممالک اسلامی به غیر از ترکیه و قطر باید گفت کشورهای دیگر منطقه با جنبشهای اسلامی چون اخوان خیلی مشکل دارند و همواره نگران بیدار شدن ملتهای تحت سلطهی خود هستند و گمان میکنند با حمایت از کودتا در کشورهایی چون مصر میتوانند عمر پوشالی قدرتشان را چند سالی طولانیتر کنند. مردمی که طعم آزادی را چشیده باشند، هرگز زیر بار ستم نمیروند، عمر امارت انسانهایی چون ملک عبدالله سعودی به سررسیده و به زودی باید باروبنهی خویش را جمع کنند.
-تأثیر چنین تجمعات و گردهماییهای اعتراضی، در محکوم کردن این جنایت غیر انسانی را چگونه ارزیابی میكنید؟
دکتر لقمان ستوده: هرگونه حرکت اجرایی که مربوط به چنین حرکتهایی باشد، بیشتر ادای یک وظیفهی اخلاقی و یک واجب وجدانی است در برابر جنایت بیسابقهای که علیه انسانهای مظلوم و بیدفاع و مسالمتجو به وسیلهی خشنترین سلاحهایی که در هیچ جای دنیا برای متفرق کردن تظاهراتکنندگان استفاده نمیشود. اینها قربانی شدند و خونهای پاکشان بر زمین ریخت و جانهای والایشان به خدا پیوست، بیش از اینکه ما منتظر نتیجهی تجمع باشیم، ادای یک وظیفهی اخلاقی را در آن ببینیم.
-آیا تخلیهی میدانهای رابعة العدویه، النهضة و دیگر میادین مصر، چه تأثیری بر آیندهی سیاسی مصر و چیدمان دولت خواهد داشت؟ آیا این امر باعث دلسردی و عقبنشینی نیروهای مردمی نخواهد شد؟
کاک منصور سبحانی برادر استاد ناصر سبحانی -رحمهالله-: بدون تردید این جنایت لکهای ننگی بر پیشانی استعمارگران و آمریکا و مدعیان حقوق بشر که با این کودتاگری سعی کردند مردم مصر را به خاک و خون بکشند، خواهد بود. به نظرم میآید در واقع این مردم مصر است که پیروز میداناند و در یک آزمایش سخت و ابتلای الهی موفق شدهاند، الحمدلله یک آزمایش موفق و کارآمدی بود که ما از همین حالا پیروزیشان را تبریک میگوییم.
دکتر لقمان ستوده: سبب جمع شدن مردم یکسری مطالبات ویژه و مشخص و محدّد بود و تا زمانی که این مطالبات محقّق نشوند، پاسخ روشنی برای بازگشت به حالت ثبات و آرامش دیده نمیشود، زمانی به بازگشت آرامش میتوان امیدوار بود که جماعت چماق به دست، سر عقل بیایند و قدرت را به مردم بازگردانند.
نظرات
رسول مهاباد
02 شهریور 1392 - 03:01واقعاً دست این جوان خوش فکر ورعنا (ایرارسلان )درد نکند
هیوا
28 مرداد 1392 - 03:53خداوند یار و یاورتان باد.