چکيده:
صنعت گردشگری از دیرباز مورد توجه بشر بوده است و دین مبین اسلام نیز توجه خاصی به امر گردشگری درقالب‌هایی چون و اجب و مباح کرده است و به کرات به بعد تبادل فرهنگی و تعامل صلح‌آمیز ناشی از سفر اشاره دارد. قرآن کریم در بیش از 20 آیه سیر و سفر را مورد سفارش قرار داده و با صیغه‌ی امر آورده است و این صنعت را عامل مؤثر در تعامل فرهنگ‌ها، برقراری و تحکیم انس و الفت بین ملت‌ها می‌داند و موجبات بهبود ارتباطات بین‌المللی، بهبود سلامت جامعه و سایر منافع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و توسعه‌ی مناطق می‌شود. با بحث گردشگری اسلامی، خصوصاً بررسی آن از دیدگاه قرآن کریم و سنت نبوی و ارائه‌ی مدلی اسلامی و فراهم کردن زمینه‌های گسترش گردشگری در پرتو قرآن و سنت به توسعه‌ی فهم، فرهنگ و ایده‌های گردشگری خواهیم بود. با توجه به پیش‌بینی برنامه‌ی توسعه‌ی پنجم کشور، ایران تا سال 2024 سالانه باید میزبان 20میلیون گردشگر باشد. در این میان نقش و سهم آگاه و روشن ساختن مردم مسلمان با آموزه‌های دینی در زمینه‌ی گردشگری لازم به نظر می‌رسد. لذا این تحقیق به‌صورت کتابخانه‌ای- مروری می‌باشد و هدف از این تحقیق پرداختن به امر گردشگری از دیدگاه قرآن و سنت و ارائه‌ی مدل اسلامی با مداقه در آیات و روایات می‌باشد و به اهمیت گردشگری از دیدگاه اسلام می‌پردازد. یافته‌های تحقیقات مربوط به گردشگری حاکی از آن است که جاذبه‌های گردشگری در ایران فراوانند، اگر گردشگری دینی مورد عنایت قرار گیرد و هم‌سو با دیگر زمینه‌ها مدیریت شود، سهم صنعت گردشگری در توسعه‌ی اقتصادی بیشتر خواهد بود.
واژه‌های کلیدی: گردشگری، گردشگری اسلامی، مدل اسلامی گردشگری

مقدمه
حیات بشری در دوران حاضر شاهد پدیده‌های فراگیری است که زندگی یکایک آدمیان را دستخوش تأثیر و تحول قرار داده است. یکی از این پدیده‌ها، سیر و سفر و گردشگری است. همگام با پیشرفت‌های علمی و صنعتی بشر و بهره‌مندی روز افزون از مواهب و تسهیلات زندگی مادی و پس از تأمین نیازهای اولیه، گرایش انسان به سفر با انگیزه‌های تفریح و تجربه‌اندوزی و عبرت‌گیری افزایش یافته است. نگاه منابع اسلامی اعم از آیات و روایات به این پدیده همچون سایر مقوله‌ها نگاهی منطقی و متعادل و در عین‌حال تعیین‌کننده و مؤثر می‌باشد، به‌طوری‌که ده‌ها آیه در قرآن و صدها روایت در سنت در این عرصه به راهنمایی مؤمنان نظر داشته و ضمن معرفی انواع سیر و سفر، اهداف، آثار و جوانب مختلف آن را تبیین کرده‌اند. عنایت توأمان قرآن به زندگی دنیا و آخرت و تأکید ویژه بر شناخت و بهره‌برداری از آیات گوناگون خداوندی، مبانی نگرش قرآنی به گردشگری را تشکیل می‌دهند و در عرصه‌ی روایات نیز بیان یکایک احکام مورد نیاز بشر در سفر، ارائه‌ی مجموعه‌ای از آداب، روش‌های رفتاری، اخلاقیات مطلوب و تأکید بر آثار اجتماعی و فواید روحی و روانی سفر به‌ویژه یادآوری، هوشیاری و عبرت‌اندوزی مورد نظر بوده است. در این مقاله سعی شده است با نگاهی به مفاهیم متنوع و اصطلاحات مربوط به گردشگری از دیدگاه قرآنی، پیشینه‌ی مقوله‌ی سیر و سفر و صنعت گردشگری اسلامی بررسی شود. در مجموع می‌توان گفت تعالیم حیات‌بخش اسلام، گردشگری را به مثابه‌ی عاملی برای رشد و شکوفایی و بلکه تعالی فرد و جامعه‌ی اسلامی مورد تأیید و تأکید قرار داده و جنبه‌های درس‌آموزی و عبرت‌اندوزی آن را برجسته‌تر نموده است. برای شناخت گردشگری در آیینه‌ی آیات و روایات شناخت معادل واژه‌ی جهانگردی در زبان وحی لازم و ضروری است. همه‌ی مخلوقات الهی در سیر و سفر از مکانی به مکان دیگر و از زمانی به زمان دیگر، در جهت کمال حرکت می‌کنند. قرآن که برای هدایت بشر نازل شده است، در آیه‌های بسیاری بر سیر و سفر تأکید داشته و در خطاب‌های مختلف از انسان دعوت می‌کند به مسافرت و زمین‌گردی بپردازند. هدف‌دار بودن جهان هستی و خلقت موجودات و انسان‌ها و نیز بیهوده و عبث خلق نشدن پدیده‌ها و هستی به‌نحوی صریح و گویا در قرآن کریم اشاره شده است: (اَفَحَسِبتُم اَنما خَلَقنا ُکم عَبَثا)
آیا پنداشته‌اید که شما را بیهوده آفریده‌ایم.
بنابراین چون همه‌ی پدیده‌های جهان و روابط بین آن‌ها قانونمند و مبتنی بر اصول علمی و حساب شده است، نوعاً سیر و سیاحت و سفر نمودن انسان‌ها نیز هدف‌دار بوده و نقش سازنده و هدایتگر و تکامل‌بخش بودن آن در قرآن مجید به صراحت بیان شده است. در احادیث نیز همین مضمون مطرح گردیده است. سیر و سفر در زمین خود سبب پند گرفتن و عبرت‌آموختن بشر و به‌تبع آن رشد یافتن انسان خواهد شد. در بررسی آیات قرآن کریم 7 آیه تحت عنوان (سیروا فی الارض) با صیغه‌ی امر و به معنی سیر و نظر و تفکر و تعقل آمده‌اند:
1- (قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِکمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَانظُرُوا کيْفَ کانَ عَاقِبَةُ المُکذِّبِينَ)]آل‌عمران:137[
قطعاً پيش از شما سنت‌هایى [بوده و] سپرى شده است پس در زمین بگردید و بنگرید که فرجام تکذیب‏کنندگان چگونه بوده است.
2- (قُلْ سِيرُوا فِي الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُوا کيْفَ کانَ عَاقِبَةُ المُکذِّبِينَ)[الأنعام:11[
بگو در زمین بگردید، آنگاه بنگرید که فرجام تکذیب‏کنندگان چگونه بوده است.
3- )و َلَقَدْ بَعَثْنَا فِي کلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ و َاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ و مِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَانظُرُوا کيْفَ کانَ عَاقِبَةُ المُکذِّبِينَ)[النحل:36[
و در حقیقت در میان هر امتى فرستاده‏اى برانگیختیم [تا بگوید] خدا را بپرستید و از طاغوت [=فریب‌گر] بپرهیزید پس از ایشان کسى است که خدا [او را] هدایت کرده و از ایشان کسى است که گمراهى بر او سزاوار است، بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تکذیب‏کنندگان چگونه بوده است.
4- (قُلْ سِيرُوا فِي الأَرْضِ فَانظُرُوا کيْفَ کانَ عَاقِبَةُ المُجْرِمِينَ)[النمل:69[
بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام گنه‏پیشگان چگونه بوده است.
5- (قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآَخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ)[العنکبوت:20]
بگو: در زمین بگردید و بنگرید که خدا چگونه در آغاز موجودات را پدید آورده است و (چه رنگ و بو و سیما و ویژگی‌هایی به هر یک داده است، و چه اسراری در آن‌ها به ودیعت نهاده است. تا از مشاهده‌ی اشیاء پی به راز و رمز آن‌ها ببرید و در برابر قدرت مافوق تصوّر آفریدگارشان سر تسلیم فرود آورید و بدانید کسی که اوّل این جهان را از نیستی به هستی آورده است) بعداً هم جهان دیگر را پدیدار می‌کند؛ چرا که خدا بر هر چیزی توانا است.
6- (ظَهَرَ الفَسَادُ فِي البَرِّ و َالْبَحْرِ بِمَا کسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ قُلْ سِيرُوا فِي الأَرْضِ فَانظُرُوا کيْفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلُ کانَ أَکثَرُهُم مُّشْرِکينَ)]الروم:42[
بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانى که پیش‌تر بوده [و] بیشترشان مشرک بودند چگونه بوده است.
7- (لَقَدْ کانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْکنِهِمْ آَيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ و شِمَالٍ کلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکمْ و اشْکرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ و رَبٌّ غَفُورٌ * فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ و بَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُکلٍ خَمْطٍ و أَثْلٍ و شَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ * ذَلِک جَزَيْنَاهُمْ بِمَا کفَرُوا و هَلْ نُجَازِي إِلَّا الْکفُورَ * و جَعَلْنَا بَيْنَهُمْ و بَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَکنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً و قَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ و أَيَّامًا آَمِنِينَ)[سبأ:15-17[
برای اهالی سبأ در محلّ سکونتشان نشانه‌ای (از قدرت خدا) بود. دو باغ (عظیم و گسترده) در سمت راست و چپ (شهر یمن، با میوه‌های فراوان. بدیشان گفته شد:) از روزی پروردگارتان بخورید و شکر او را به جای آورید. شهری است پاک و پاکیزه، و (پربرکت و نعمت، و آفریدگارتان) پروردگاری است بس آمرزنده * امّا آنان (از شکر نعمت) رویگردان شدند (و مغرور رفاه و لذائذ گشتند). بدین سبب ما سیل ویرانگری را به سویشان روان کردیم و باغ‌های (پربرکت و پرمیوه‌ی) ایشان را به باغ‌های (بی‌ارزش) با میوه‌های تلخ و درخت‌های شوره گز و اندکی درخت سدر، مبدّل ساختیم. * این (تعویض و تبدیل،) چیزی بود که به خاطر کفران نعمت، ایشان را بدان کیفر دادیم. مگر ما جز ناسپاس را مجازات می‌کنیم؟ * میان آنان و شهرهای دیگری که پربرکت و نعمت کرده بودیم، شهرک‌ها و روستاهایی ساخته و پرداخته بودیم که (از یکی، دیگری) نمایان بود و در میان آن‌ها فاصله‌های مناسب و نزدیک به هم ترتیب داده بودیم (به‌گونه‌ای که امنیّت برقرار بود و نیازی هم به حمل آب و توشه‌ی سفر دیده نمی‌شد. توسّط انبیاء بدیشان پیام دادیم که) شب‌ها و روزها در امن و امان در آنجاها سیر و سفر کنند (و از حق منحرف نشوند و به یاد الطاف خدا باشند و پرستش او را فراموش ننمایند).
و 7آیه با عنوان (افلم یسيروا في الارض) با صیغه‌ی استفهام انکاری و در مورد سیر و سیاحت بیان شده است.
1- (و مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِک إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِم مِّنْ أَهْلِ القُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُوا کيْفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ و لَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَلاَ تَعْقِلُونَ)[يوسف:109[
و پیش از تو [نیز] جز مردانى از اهل شهرها را که به آنان وحى مى‏کردیم نفرستادیم، آیا در زمین نگردیده‏اند تا فرجام کسانى را که پیش از آنان بوده‏اند، بنگرند و قطعاً سراى آخرت براى کسانى که پرهیزگارى کرده‏اند، بهتر است، آیا نمى‏اندیشید.
2- (أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَتَکونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ و لَکن تَعْمَى القُلُوبُ الَتِي فِي الصُّدُورِ )[الحج:46[
آیا در زمین گردش نکرده‏اند تا دل‌هایى داشته باشند که با آن بیاندیشند یا گوش‌هایى که با آن بشنوند، در حقیقت چشم‌ها کور نیست لیکن دل‌هایى که در سینه‏هاست، کور است.
3- (أَوَ لَمْ يَتَفَکرُوا فِي أَنفُسِهِم مَّا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَوَاتِ و َالأَرْضَ و مَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ و أَجَلٍ مُّسَمًّى و إِنَّ کثِيرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَکافِرُونَ)[الروم:9[
آیا در زمین نگردیده‏اند تا ببینند فرجام کسانى که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است، آن‌ها بس نیرومندتر از ایشان بودند و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آن‌ها آبادش کردند، آن را آباد ساختند و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند، بنابراین خدا بر آن نبود که بر ایشان ستم کند، لیکن خودشان بر خود ستم مى‏کردند.
4- (أَوَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُوا کيْفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ و کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً و مَا کانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِن شَيْءٍ فِي السَّمَوَاتِ و لاَ فِي الأَرْضِ إِنَّهُ کانَ عَلِيماً قَدِيراً)[فاطر:44[
آیا در زمین نگردیده‏اند تا فرجام [کار] کسانى را که پیش از ایشان [زیسته] و نیرومندتر از ایشان بودند بنگرند و هیچ چیز نه در آسمان‌ها و نه در زمین خدا را درمانده نکرده است؛ چرا که او همواره دانا و تواناست.
5- (أَوَ لَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُوا کيْفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ کانُوا مِن قَبْلِهِمْ کانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً و آثَاراً فِي الأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ و مَا کانَ لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِن واقٍ)[غافر:21[
آیا در زمین نگردیده‏اند تا ببینند فرجام کسانى که پیش از آن‌ها [زیسته]اند چگونه بوده است، آن‌ها از ایشان نیرومندتر [بوده] و آثار [پایدارترى] در روى زمین [از خود باقى گذاشتند] با این همه خدا آنان را به کیفر گناهانشان گرفتار کرد و در برابر خدا حمایت‌گرى نداشتند.
6- (أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُوا کيْفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ کانُوا أَکثَرَ مِنْهُمْ و َأَشَدَّ قُوَّةً و آثَاراً فِي الأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا کانُوا يَکسِبُونَ)[غافر:82]
آیا در زمین نگشته‏اند تا ببینند فرجام کسانى که پیش از آنان بودند چگونه بوده است [آن‌ها به مراتب از حیث تعداد] بیشتر از آنان و [از حیث] نیرو و آثار در روى زمین استوارتر بودند و [لى] آنچه به دست مى‏آوردند به حالشان سودى نبخشید.
7- (أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُوا کيْفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ و لِلْکافِرِينَ أَمْثَالُهَا)[محمد:[10
مگر در زمین نگشته‏اند تا ببینند فرجام کسانى که پیش از آن‌ها بودند به کجا انجامیده است، ‏خدا زیر و زبرشان کرد و کافران را نظایر [همین کیفرها در پیش] است. با بررسی آیات روشن می‌شود که قرآن کریم برای مسایل تربیتی اهمیت خاصی قایل است، به‌خصوص که به مسلمانان دستور می‌دهد که از محیط محدود زندگی خود بیرون آمده و به سیر و سیاحت در این جهان پهناور بپردازند و در حال و رفتار اقوام دیگر و پایان کار آن‌ها را بیندیشند و از این رهگذر، اندوخته پر ارزشی از آگاهی فراهم سازند. با جمع‌بندی دیدگاه‌های قرآن در مورد سیر و سیاحت مشخص می‌شود که به مصداق آیه‌ی (ربنا ماخلقت هذا باطلا) همان‌طوری که خلقت و جهان هستی بیهوده نبوده، سیر و سیاحت در زمین نیز باید هدف‌دار و حساب شده باشد. در سخنان بزرگان دین به فواید گوناگون مسافرت اشاره شده است که از جمله می‌توان به: تحصیل سلامتی و نشاط جسم و روح، دانش‌اندوزی و کسب علم، آشنایی با بزرگان و آداب و اخلاق اجتماعی سایر ملت‌ها، پندگیری و عبرت‌آموزی، از بین رفتن غم‌ها و رنج‌ها، تأمین معیشت و کسب شغل، تفکر در نعمات الهی، تفریحات سالم و گذراندن اوقات فراغت، اشاره کرد.
در درباره‌ی فواید مسافرت از امیرالمؤمنین علی-رضی الله عنه- چنین روایت شده است: برای نیل به تعالی و ترقی، از وطن‌های خود دور شوید و مسافرت کنید که در سفر پنج فایده است: سفر باعث تفریح و انبساط روح است و اندوه و آزردگی‌ها را بر طرف می‌کند، مسافرت یکی از راه‌های تحصیل درآمد و تأمین معاش است، مسافرت وسیله‌ی فرا گرفتن علم و تجربه است، مسافرت به انسان آداب زندگی می‌آموزد و آدمی در سفر با افراد با فضیلت و خلیق برخورد می‌کند و با آنان دوست می‌شود. لذا در بینش اسلامی و قرآن کریم سیر و سیاحت صرفاً به معنای وقت گذرانی، استراحت و تفریح و تماشای ظاهری نیست، بلکه در امور ظاهری و دنیایی از آن‌ها دیدار می‌شود و مسایل عمیق، پیچیده و هدف‌دار نیز وجود دارد که باید در طی این مسافرت‌ها به آن‌ها دست یافت.


گردشگر
در تعریف کمیسیون اقتصادی جامعه‌ی ملل در سال 1937میلادی، گردشگر به فردی اطلاق می‌گردد که یک دوره‌ی 24ساعته یا بیشتر را به یک کشور خارجی سفر کند. که دلایل این سفر عبارت بود از: خوش‌گذرانی یا دلایل شخصی، فعالیت‌های ورزشی، درمانی، شرکت در کنفرانس، فعالیت‌های بازرگانی، گردش دریایی. جامع‌ترین تعریف را سازمان جهانی گردشگری ارائه داده است: این سازمان توریسم را هرگونه شکلی از سفر تعریف می‌کند که شامل اقامت دست کم یک شب، ولی کمتر از یک سال و دور از خانه است.


گردشگری در قرآن
در قرآن گردشگری، معادل واژه‌ی «سائح» می‌باشد، چنانکه در آیه‌ی112 سوره‌ی توبه آمده است: «التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ و النَّاهُونَ عَنِ الْمُنکرِ و الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ و بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ)
از جمله اوصاف این مؤمنان و سایر مسلمانان این است که آنان توبه‌کننده از معاصی، پرستنده‌ی دادار، سپاسگزار پروردگار، گردنده‌ی در زمین و اندیشمند در افاق و انفس، نمازگزار، دستوردهنده به کار نیک، باز دارنده از کار بد و حافظ قوانین خداوند می‌باشند. مفسرین و علما برداشت‌های مختلفی از آن دارند که یکی از معنای این کلمه‌ی قرآنی «گردندگان در زمین برای اطلاع از آثار و درس گرفتن و عبرت‌آموختن از تاریخ گذشتگان و دیدن عجایب و غرایب جهان» می‌باشد. همچنین در آیه‌ی 5 سوره‌ی تحریم: (عَسَى رَبُّهُ إِن طَلَّقَکنَّ أَن يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِّنکنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ و أَبْکارًا)
کلمه‌ی «سائحات» آمده است و طالب علم و مهاجر معنی شده است که اشاره و رهنمودی زیبا از گردشگری علمی است.


گردشگری از نگاه روایات
در روایات، مشقت‌بار بودن سفر و سختی‌های آن گوش زد شده است و در روایاتی دیگر، مسافرت مورد تشویق قرار گرفته است و فواید معنوی و مادی آن یادآوری شده است.
البته روشن است که نباید مسافرت را معادل گردشگری دانست؛ زیرا گردشگری بیشتر بلکه همیشه در مسافرت‌های برون مرزی و دیدار از دیگر کشورها به کار برده می‌شود و حال آنکه مسافرت به رفت و برگشت‌های کوتاه مدت و کم مسافت مانند رفتن از شهری به شهر دیگر نیز اطلاق می‌گردد. ازاین‌رو نسبت میان این دو عنوان عموم و خصوص مطلق است و هر دو در منحنی ضمنی تقریباً در یک مورد هستند و آن استفاده از اوقات فراغت می‌باشد و سیاحت را در خود دارند. ولی در بین روایات گاهاً به صورت جداگانه می‌باشد و هر کدام از این روایات به صورتی اهمیت سفر یا گردش را مطرح می‌کنند. از جمله به فایده‌ی سفر، آداب سفر، شرح و بسط گردشگری، خداشناسی، و پی بردن به عظمت الهی.
 وفاداری - گذشت - مشورت - گشاده روییی - همیاری - رازداری – تعاون – خوش‌خلقی – شجاعت - خوب سخن گفتن - عدم باز گویی مشکلات - بر خورد خوش - خوشبینی در سفر - عدم تکروی – برنامه‌ی منظم سفر - مزاح و شوخی -خرج کردن مناسب با همراهان - بذل و سخاوت - رعایت موارد اخلاقی در سفر از نظر اسلام

روش‌شناسی:
روش انجام این تحقیق از نوع مروری - کتابخانه‌ای است. در این مطالعه سعی شده است با بررسی قرآن، سنت، مقالات و اسناد معتبر به گردشگری از دیدگاه قرآن پرداخته شود.


یافته‌ها:
اعراب در قبل از اسلام به سفر و مسافرت کردن علاقه‌ی زیادی داشتند و این سفرها برای تجارت بوده است. خداوند در قرآن کریم می‌فرمایند: (لِإِيلَافِ قُرَيْشٍ إِيلَافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتَاء و الصَّيْفِ)[قریش:1-2]
به خاطر انس و الفت، ايشان به کوچ زمستانه و تابستانه «بازرگانی به سوی یمن در زمستان و به سوی شام در تابستان» انجام می‌گرفت و از جمله سفرهایی که در آن زمان صورت می‌گرفت؛ برای جنگ و غارت و راهزنی بوده است که اسلام هدف این سفرها را عوض کرد. این انسان‌ها بعد از مشرف شدن به اسلام برای طلب علم، وعظ و ارشاد و کارهای سازنده سفر می‌کردند. اسلام آن‌ها را جهانگردانی قرار داد که برای عبرت، آباد کردن زمین و با سبکی نیکو و موعظه‌ی حسنه و با حکمت به دین خدا دعوت می‌کردند. اسلام سفر عرب قدیم را که سفر بدی داشتند به عبادت تبدیل کرد و به اجر و ثواب رساند و آن را به گردشگری ملکوتی تبدیل کرد که گردشگری هدف‌دار و هدفمند است. بزرگترین دلیل برای آن سفر حج و عمره و جهاد و مهاجرت است که گردشگری دینی نام دارد. پیامبر ما-صلی الله علیه وسلم- در دوره‌ی قبل و بعد از نبوتش سفر و نقل مکان کردند، در دوره‌ی جوانی برای تجارت، سفر شام رفتند و بعد از نبوتش برای حج و عمره و جهاد سفر فرمودند. با تأمل در سنت می‌بینیم که این سیاحت‌ها هدف‌دار و اصولی بوده است. اکنون روش اسلاف کنار گذاشته شده و سفرها به بی‌فایدگی تبدیل شده برای ارضای غرایز و چیزهای عبث، برای سیر کردن غرایز، خمر نزد مردم شراب روحی شده و ربا نزد آن‌ها فایده‌ی مالی گشته است و گردشگری در نزدشان فقط لذت و تفریح گشته است. در حالی که گردشگر می‌تواند اهداف زیر را داشته باشد:
1- بُعد مادی: ضمن گذراندن اوقات فراغت به داد و ستد بپردازد.
2- بُعد معنوی: ضمن گردش و استراحت، مسافرت به اماکن متبرکه از آثار تاریخی و فرهنگی بهره‌مند گردد.
3- بُعد سیاسی: ارزش‌های موجود در هر نظام سیاسی می‌توانند توسط جهانگردی صادر شوند.
4- سفر برای عبرت‌آموزی از آثار به جامانده‌ی قوم‌های هلاک شده [روم:9] آیا در زمین نگردیده‏اند تا ببینند فرجام کسانى که پیش از آنان بودند چگونه بوده است؟ آن‌ها بس نیرومندتر از ایشان بودند و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آن‌ها آبادش کردند آن را آباد ساختند و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند بنابراین خدا بر آن نبود که برایشان ستم کند، لیکن خودشان بر خود ستم مى‏کردند.
5- و... .
انواع گردشگری در نظر اسلام: 1- انعکاسی 2- جغرافیایی 3- تفریحی 4- فرهنگی 5- معنوی ایمانی 6- پزشکی 7- گردشگری برای دعوت 8- تجاری 9- گردشگری زیستی 10- گردشگری الکترونیکی 11- گردشگری ورزشی. در دین اسلام هر یک از انواع گردشگری مباح می‌باشند.

اهداف گردشگری در اسلام:
1- سفر در سرزمین‌ها برای تأمل و پند و اندرزگیری؛
2- برای فراگیری علوم؛
3- کسب فواید (از بین بردن و بر طرف کردن غم‌ها، بدست آوردن زندگی، علم، اخلاق، همنشینی با افراد بزرگوار)؛
4- بزرگترین اهداف و بهترین آن: ادای رسالت که این امت بر آن مشرف شده دعوت به دین خدا بر اساس حکمت و موعظه حسنه؛
5- فرصت طلایی برای عرضه‌ی اسلام؛ با آمدن گردشگر به دیار اسلامی آثار و تاریخ آن‌ها را می‌شناسد و با چشمانش عادات و تقالید آن‌ها را می‌بیند. مرحوم شیخ احمد دیدات می‌فرمایند: «اگر هنگامی که یک مصری هر گردشگری را که به کشورشان می‌آید به اسلام دعوت کنند اغلب ساکنان دنیا به دین خدا در کمترین سال‌ها می‌پیوندند، برای اینکه آن‌ها فطرتاً دنبال آن هستند».
6- گردشگری صنعت مهمی است که تاثیرا ت مهم آن و نقشش در ایجاد فرصتهای کاری بر هیچکس پوشیده نیست. خداوند سبحان می‌فرمایند: (هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاکبِهَا و کلُوا مِن رِّزْقِهِ و إِلَيْهِ النُّشُورُ)[الملک:15]
اوست کسى که زمین را براى شما رام گردانید پس در فراخناى آن رهسپار شوید و از روزى [خدا] بخورید و رستاخیز به سوى اوست.
7- کسب زندگی ممکن نیست مگر با تحرک و گرفتن وسایل مشروع (و هُزِّي إِلَيْک بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْک رُطَبًا جَنِيًّا)[مریم:25]
و تنه‌ی درخت‏خرما را به طرف خود [بگیر و] بِتکان بر تو خرماى تازه مى‏ریزد.


بحث و نتیجه‌گیری:
خداوند سبحان به کشور ما طبیعت زیبا و آب و هوای مختلف عطا فرموده است و نیز قومیت‌های مختلف با فرهنگ‌های متفاوت و آثار دینی و تاریخی با پتانسیل بالا را در کشور ما قرار داده است. برازنده است با برنامه‌ریزی خوب از این عطایا بهترین استفاده را ببریم. شایسته است برنامه‌ای مشخص و اهدافی برای گردشگری برگرفته از تعالیم اسلامی داشته باشیم. می‌توانیم از صنعت گردشگری به‌عنوان وسیله‌ای برای دعوت به اسلام با شکل صحیحش بهره گیریم و برای مردم چهره‌ی نورانی اسلام را نشان دهیم. حقیقت‌های پنهان را آشکار سازیم و جلوی تبلیغات سوء و دروغین دشمنان اسلام را با نشان دادن اسلام واقعی بگیریم. نقش آموزه‌های اسلامی در مدیریت کشور و کیفیت برنامه‌های جامع اسلامی را با زبان‌های مختلف و با تربیت دعوتگران شایسته به عنوان مترجم، برجسته‌تر نماییم تا تعریف صحیحی از فرهنگی اسلامی و دین بزرگ اسلام به گردشگران خارجی ارائه دهیم.
اسلام دعوت به گردشگریِ مشروع دارد تا با پیاده کردن این برنامه، فطرت‌های پاک گرایش به این نوع گردشگری بیابند.
(وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِکينَ اسْتَجَارَک فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ کلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِک بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ)[توبه:6]
و اگر یکى از مشرکان از تو پناه خواست پناهش ده تا کلام خدا را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان؛ چرا که آنان قومى نادانند.
رسول گرامی اسلام می‌فرمایند:(من یؤمن بالله فلیکرم ضیفه) هر کس به خدا ایمان دارد پس میهمانش را گرامی بدارد. توجه به پذیرایی از گردشگران با عنایت به حدیث فوق علاوه براینکه سود مادی خواهد داشت، از اجر معنوی هم غافل نخواهد بود.
حضور گردشگر در هر کشوری به مانند یک کلاس درس یاددهنده‌ی تاریخ، فرهنگ، تمدن و شاخص‌های رفتاری آن ملت است که می‌تواند به وسیله‌ی همان توریست به کشور خودش منتقل شده و هر دو کشور با هم تبادل فرهنگی داشته باشند.
حضور گردشگران در کشورهای اسلامی بسیاری از تبلیغات سوء که علیه جهان اسلام می‌شود را خنثی خواهد کرد و این دستاورد بسیار مهمی برای این کشورها محسوب می‌شود و نشان می‌دهد که بسیاری از این کشورها دارای ساختاری امن بوده و این به لحاظ سیاسی می‌تواند حتی وجهه‌ی کشورهای اسلامی را در جهان ترمیم کند. بنابراین از منظر فرهنگی و سیاسی نیز بحث صنعت توریست به شناساندن فرهنگ و تمدن اسلامی به دیگر کشورها کمک‌های شایانی می‌کند. تنها به کار بردن واژه‌ی گردشگریِ اسلامی کافی نیست، باید دین اسلام و مقررات آن در تمامی رفتارها نمود داشته و فرهنگ متفاوتی از اسلام به جهانیان نشان داد. باید روی رفتار دوستانه‌ی مردم ایران سرمایه‌گذاری شود تا این خصلت به جهانیان معرفی شود. آگاهی‌رسانی به مردم با استفاده از رسانه‌ها، نخستین اصل مهم در توسعه‌ی این صنعت است. در تفکر دینی، اسلام برای جهانگردی کارکردی خاص مورد توجه قرار داده ‌‌است‌، به‌گونه‌ای که حرکت در زمین برای رسیدن به درکی بالا جهت ستایش قدرت مطلق و تأمل در نظام آفرینش خداوندگار باری‌تعالی از سفارش‌های مؤکد قرآنی است.
دین مبین اسلام نسبت به مفهوم گردشگری و سیاحت دیدگاه مستقلی دارد. اسلام گردشگری را حمل بر امور والا و ارزش‌های اخلاقی می‌کند؛ چراکه این صنعت پیش از اسلام، دارای مفهومی مرتبط با تحمل رنج و مشقت روح و روان و نیز اجبار انسان برای سیر و سفر در زمین بود و با طلوع خورشید تابناک اسلام، خط بطلانی بر این مفهوم سلبی گردشگری کشیده‌شد. برای گردشگری و سفر دین اسلام آداب خاص خود را دارد و سفر را از لوازم زندگی و ضرورت‌هایش می‌داند. برای فریضه‌ی حج آداب خاص خود را دارد. برای دیگر سفرها هم احکامی دارد از جمله قصر و جمع نمازها در سفر و واجب نبودن روزه‌ی رمضان بر مسافر.
 مهمان نوازي اسلامی - مهندسی فرهنگ رعایت مَحرَم در سفر - توجه به تورهای گردشی - توجه به مساجد و مناره‌های آن - توجه به معماری اسلامی - اسلامی کردن هتل‌ها - دقت در تمدن اسلام با توجه به امنیت شهرها و راه‌ها - مدیریت کیفی در گردشگری و استفاده از فن‌آوری نوین - ایجاد فضای معنوی در تورهای گردشگری فرهنگی – زیبایی‌شناسی در فرهنگ قرآنی - احترام به قوانین اسلام و آماده کردن غذاهای حلال


 نکات مورد توجه گردشگری اسلامی
در عصر حاضر گردشگر هر چه دلش می‌خواهد، انجام می‌دهد. شهوت، هوی و هوس رهبر و فرمانده‌ی اوست، جهل مرکب او، در فکر مستی است این گردشگری عصر ماست. اسلام می‌خواهد اين مفاهيم مشوش را تغيير دهد که به عقل بشر تحميل شده است. هدف ما اين است که اين تغييرات اسلام گم شده را به گردشگری بدهيم.
منابع:
1- قرآن
2- اصفهاني نوشين، جهانگردي ورزشی، دانشگاه الزهراء، 1388
3- جزائری، ابوبکر، منهاج المسلم، علوم و الحکم مدینه، 1422
4- خبرگزاری موج
5- خرمدل، مصطفی، تفسیر نور، احسان، تهران، 1382
6- رحیم‌پور، دکتر علی، سید داوود سید حسینی، سیمای جهانگردی اسلامی، محیا، چاپ اول، تهران 1379، ص13
7- فرید تنکابنی، مرتضی، الحدیث(روایات ترتیبی از مکتب اهل‌بیت)، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ یازدهم، 1377
8- کاظمی، مهدی، مدیریت گردشگری، سمت، 1385
9- www.tourismscience.ir