آنجا که همه‌ی انسان‌ها یک پیام و یک سخن دارند، آن سخن متعلق به خداست به طور مثال همه‌ی انسان‌ها صدق و راستی را خوب و ظلم و دروغ را بد می‌دانند در حالی که هیچ‌کس به انسان نیاموخته است که ظلم بد است. آنچه انسان را آفریده، در نهاد ما نهادینه کرده که دروغ و ظلم بد است و این بیان خداست ارزش‌ها و برندهایی در همه‌ی جهان پایدار هستند که این ویژگی را داشته باشند و مجامع بین‌الملل نیز با این هدف ساخته شده‌اند اما تا رسیدن به هدف نهایی، ‌ بشر راه طولانی در پیش دارد. همه‌ی انسان‌ها با هر زبان، ‌ ارزش‌های خداوندی را می‌فه‌مند اگر ارزشی به عنوان دین باشد این وصف نداشته باشد دین و حکم خدا نیست چون برخلاف فطرت و ذات خداوند است.
آقای یونسی مشاور رییس جمهوردر مصاحبه‌ی چندماه قبل با اشاره به برخی نگرانی‌ها مبنی بر اینکه تفاوت‌های قومی و مذهبی برای ملت و امنیت ایران خطرناک است، این نگرانی‌ها را توهم‌آمیز و دروغ توصیف کرد و گفت: «خداوند بر تفاوت‌آفرینی افتخار می‌کند و در این راستا به خود مدال داده است و انسان‌ها را متفاوت آفریده است، پس این تفاوت آیه و نشانه‌ی خداست و تهدید نیست و باید از این فرصت و مزیت استفاده کرد چون تفاوت‌های قومی رنگ‌های متعدد، یک تابلوی زیبا هستند. کثرت در عین وحدت، مبنای توحید دینی ماست ملت ایران و احد است اما جلوه‌های گوناگون دارد که همه‌ی آن‌ها فرصت هستند و هیچ‌کدام از این تفاوت‌های قومی، خطر نیست. باید عُرضه داشته باشیم و از تفاوت‌های موجود در جامعه به عنوان فرصت استفاده کنیم. در این راستا باید مدیریت ملی از این ظرفیت بهره بگیرد تا معلوم شود راز و رمز این تفاوت‌ها چیست چون تعدد در جلوه‌هاست و وحدت در ذات ایران است.»
گروگانگیری سیستان و بلوچستان
درهفدهم بهمن ماه سال گذشته که پنج مرزبان ایرانی در منطقه‌ی «جکیگور» استان سیستان و بلوچستان ربوده شدند. دو روز بعد گروهی موسوم به «جیش‌العدل» با انتشار تصاویر آنان، مسئولیت این اقدام گروگانگیری را بر عهده گرفت. چندی بعد فیلمی از نحوه‌ی گروگان‌گیری منتشر شد که نشان می‌داد مرزبانان در لحظه‌ی حمله در وضعیت دفاعی نبوده و به دلیل غافلگیری امکان واکنش نظامی یا شخصی نداشته‌اند. با گذشت چند روزی این گروه مطالباتی مطرح نمود. از این‌رو تلاش‌های دیپلماتیک، امنیتی ـ اطلاعاتی و نیز می‌انجیگری‌های محلی با گروه جیش‌العدل آغاز شد. در این میان تحرکات ارزشمندی نیز توسط فعالان سایبری صورت گرفت. حاصل این تلاش‌ها کمپینی بابیش از هزاران امضا برای آزادی مرزبانان ایرانی بود.
گروه مذکور در سوم فروردین ماه جاری طی بیانیه‌ای خبر از کشته شدن یک نفر از گروگان‌ها را داد خبری که تاکنون ثابت نشده که زنده نبوده باشد و این گروه تهدید کرد که در صورت عدم برآورده شدن شروط، روز سیزدهم فروردین یکی دیگر از مرزبانان را می‌کشد. این خبر منجر به بروز موجی از تلاش‌ها گردید به علاوه رایزنی‌های دولتی و ریش سفیدان محلی و علمای اهل سنت به ویژه مولوی عبدالحمید تلاش‌هایی انجام دادند و موجب شد تا این گروه بپذیرد که تا پایان مذاکرات به مرزبان‌ها آسیبی نرساند. نهایتاً با پیگیری‌های، پادرمیانی بزرگان قبایل و تلاش‌های مولوی عبدالحمید مسئله مرتفع گردید و گروگان‌ها آزاد شدند.
 مرز و راهکارهای حفاظتی
۱- در نظرگرفتن ظرفیت‌های منطقه‌ای جهت تأمین امنیت
با توجه به بافت مذهبی و قومی استان سیستان و بلوچستان و نقش تأثیرگذار بزرگان اقوام و روحانیون مذهبی، به نظر می‌رسد می‌توان ظرفیت‌های استان را در جهت تأمین امنیت این منطقه به میدان آورد و با کمرنگ کردن دامنه‌ی فعالیت‌های نظامی، از این امکان فرهنگی در راستای حفظ امنیت و به تبع آن تأمین منافع ملی به خوبی بهره برد. در همین حادثه شاهد فعال شدن بزرگان اقوام شه بخش، نارویی و زردکوهی بودیم که در کنار توصیه‌های مولوی عبدالحمید، توانستند گروگان‌گیران را مجاب به تحویل مرزبانان به کشور نمایند. اتکا به این ظرفیت‌ها می‌تواند راه سنگلاخ تأمین امنیت منطقه‌ی سیستان و بلوچستان را هموار نموده و هزینه‌ی این امر را به لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به نحو چشمگیری کاهش دهد.
۲- راهکار حقیقی مسائل امنیتی
مسئله‌ی امنیت امری چند بعدی و چند متغیری است. از این رو مواجهه تک عاملی با این مقوله نمی‌تواند به خوبی ابعاد مختلف معضل امنیت را شناسایی و آن را مدیریت نماید. به طریق اولی موضوع امنیت مرزهای شرقی کشور را نمی‌توان به یک عامل ولو با اهمیت تقلیل داد. عواملی مانند عدم کنترل دولت‌های همسایه بر مرزهای غربی خود و مجاور با کشورمان، تحریکات و تحرکات قومی، مذهبی و جدایی‌طلبانه در دو سوی مرز، تلاش گروه‌هایی جهت ایجاد انشقاق در وحدت مردم سیستان و بلوچستان از داخل و خارج، ضعف زیرساخت‌های امنیتی استان، ضعف بنیان‌های اقتصادی منطقه، وضع نه چندان مناسب معیشتی مرزنشینان این استان و عواملی از این دست را می‌توان به عنوان مؤلفه‌های ناامنی استان سیستان و بلوچستان برشمرد. به گمان من تلاش برای رفع یا کاهش اثر این عوامل باید در رأس برنامه‌های دولت در منطقه‌ی سیستان و بلوچستان و سایر مناطق مرزی قرار گیرد.
۳- تلاش برای توسعه‌ی اقتصادی
توسعه‌ی زیرساخت‌های اقتصادی استان سیستان و بلوچستان در جهت بهبود وضع معیشتی مردم، اعطای امتیازات ویژه به بخش خصوصی جهت سرمایه گذاری در این استان و نهایتاً تبدیل این منطقه به منطقه‌ی ویژه‌ی اقتصادی در راستای ارتقای ضریب امنیت و نیز گره زدن امنیت به منافع اقتصادی مردم منطقه، اقداماتی است که در این حوزه قابل عملیاتی شدن است.
۵- تربیت نیروی نظامی حرفه‌ای
بر اساس فیلم منتشره توسط جیش العدل، شاهد آن هستیم که مرزبانان در زمان حمله در وضعیت مناسب دفاعی و نظامی نبوده و غافلگیر شده بودند. حال آنکه نظامیان حرفه‌ای اهمیت حضور در چنین منطقه‌ای را به خوبی درک کرده و در مواجهه با شرایط مشابه واکنش احتمالاً قابل قبول‌تری نشان می‌دهند. هرچند بخش قابل توجهی از بار امنیت کشور بر دوش سربازان است، اما بی‌شک نظامیان حرفه‌ای و آموزش دیده کارکرد مناسب‌تری در صحنه‌های حساس خواهند داشت. از این‌رو به نظر می‌رسد تغییر رویکرد نظام وظیفه به طور عام و سربازان شاغل در واحد‌های مرزبانی به طور خاص در ممانعت از وقوع حوادث مشابه مؤثر باشد.
۶-رفع تبعیضات قانونی و حکومتی
تبعیضاتی که در قانون اساسی و بعضی قوانین عادی بر اقلیت‌های قومی واهل سنت روا داشته شده در افزایش روند ایجاد فاصله بین نظام و مردم منطقه بسیار مؤثر بوده است که بستری مناسب برای شنیدن پیام چنین گروههایی را فراهم نموده است که در اینجا وظیفه‌ی نظام است که اقدامات حقیقی را برای رفع چنین تبعیضاتی انجام دهد.
۷- توجه و اعتماد داشتن به افراد بومی بلوچ در سازمان‌های امنیتی
روند چند دهه‌ی گذشته در عدم به کارگیری صحیح مردم بلوچ در ادارات و سازمان‌های نظامی امنیتی و گزینش گسترده‌ی آن‌ها از بسیاری از رشته‌های دانشگاهی نظامی امنیتی و قضایی نشان از نوعی عدم اعتماد حاکمیت به مردم را نشان داده است هرچند این روند تا حدودی در چند سال اخیر بهبود یافته است اما سایه‌ی بی‌اعتمادی هنوز تغییر چندانی نکرده است. می‌طلبد مسئولان جهت رفع آن تلاش نمایند.
جلوگیری از خشونت
خشونت می‌تواند در اشکال متفاوتی بروز کند و با آسیب فیزیکی آغاز نمی‌شود. از انواع خشونت‌ها می‌توان، خشونت جسمی، روحی، جنسی و خشونت در زبان و دین و مذهب را نام برد. تبعیض قایل شدن و کم ارزش شماردن شیوه‌ی زندگی دیگران، اذیت یا آزار و پرخاشگری نیز از دیگر انواع اعمال خشونت هستند که صدمه می‌زنند، ایجاد محدودیت و ناامنی می‌کنند، آسیبهای روانی بر جای می‌گذارند و پیامدهای مالی و جانی دارند.
آﻧان ممکن است تبعیض/ خشونت را به سبب تعلقات فرهنگی و گروهی، شرایط سنی، نقص عضو، وضعیت مالی تجربه کرده باشند. اغلب در اعمال خشونت و تبعیض ترکیبی از تبعیضهای چندگانه‌ی مرتبط به هم نقش بازی می‌کند.
خشونت می‌تواند توسط افراد یا ﻧﻬادهای دولتی و دیگر ﻧﻬاد‌ها مانند مدارس، بیمارستان‌ها اعمال شود. خشونت می‌تواند خود را در عرصه‌ی ساختاری هم نشان دهد، در عدم دسترسی به منابع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و نبود امکانات کافی برای معلولین.
خشونت می‌تواند در خیابان، محل کار یا خانواده اعمال شود. خشونت می‌تواند. وقتی خشونت از طریق افراد دولتی و قوانین اعمال شود از خشونت دولتی و خشونت ساختاری سخن می‌گوییم. به این صورت که به طور مثال پلیس اشخاصی با رنگ پوست دیگر و یا انسان‌ها را بدون دلیل کنترل کرده و با آنان بر اساس پیشداوری تبعیضگرایانه به عنوان مجرمین برخورد می‌ کند.
در ‌‌‌نهایت آنچه مسلم است نقش مردم و رهبران جوامع و قوانین در کنترل خشونت است. همه ما در هر جایگاهی که هستیم می‌توانیم مهارت‌هایی را پرورش دهیم که در پیشگیری و مداخله در خشونت به آن نیاز است. افزایش آگاهی نخستین گام در این کوشش اجتماعی برای تغییر است. مردم و مسئولان و پلیس و وکلا و قضات و قانونگذاران هرچه بیشتر درباره‌ی خشونت بدانند بیشتر در کنترل آن مؤثر خواهند بود. پس از ارتقای آگاهی، گام بعد کمک به قربانیان خشونت است که نیازمند یاری‌اند. نهاد‌های سنتی حمایتی و سازمانهای غیر دولتی و ارگانهای حمایتی در این راه می‌توانند مفید واقع شوند. هدایت و سازماندهی این خدمات دارای اهمیت هستند کنترل و توقف خشونت در گرو بسیج اجتماعی و یاری تک تک ماست.