نویسنده‌: عبدالله‌ جعفری

بدون تردید یکی از دغدغه‌های اساسی میان علماء و نخبگان جهان اسلام رسیدن به نقطه وحدت است.
امروزه که اسلام از هر سو مورد تهاجم قرار گرفته، سرزمین‌های تاریخی‌اش غصب می‌شود، کشورهای اسلامی مورد تهاجم قرار می‌گیرند، مسلحان متعهد بودن در بسیار از کشورهای یک جرم محسوب می‌شود و قدس شریف در اشغال صهیونیست‌ها می‌باشد، ضرورت وحدت میان گروه‌ها، فرق و مذاهب اسلامی بیش از پیش احساس می‌شود. بر مبنای همین دغدغه بوده که دلسوزان گروه‌ها و مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی تاکنون تلاش‌های زیادی را برای دستیابی به وحدت از طریق برگزاری نشست‌ها و کنفرانس‌ها آغاز کرده‌اند، اما حقیقت آنست با وجود این زحمات خالصانه تا کنون دستاوردها ناچیز بوده است.
شاید این موضوع از دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی باشد و هرکس بر مبنای دید خود پاسخی به این پرسش دهد که چرا تاکنون وحدت جامع و شامل میان مسلمین حاصل نشده است. در اینجا توجه به چند نکته‌ی اساسی می‌تواند راهگشای این معما باشد. اول اینکه اسلام دینی وحدت‌جو است نه تفرقه مدار. اسلام در جستجوی وحدت و نکات اشتراک‌آمیز با اهل کتاب است و خداوند می‌فرماید:

«قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمةٍ سواء بیننا و بینکم» (آل عمران/64)

بگو این اهل کتاب! بیاید به سوی سخنی که میان ما و شما مشترک و یکسان است.

اسلام پیامبران دیگر ادیان را به رسمیت می‌شناسد، هر چند که آنها پیامبر اسلام را به رسمیت نمی‌شناسند. مخاطب بخشی از آیات قرآنی مردم هستند که با عبارت «یا ایها الناس» مورد خطاب قرار می‌گیرند پس اسلام اشتراک انسانی را وسیله‌ای برای وحدت انسانی قرار می‌دهد. حال دینی که پیشگام در وحدت میان ادیان و بشریت است و عبادتگاه‌های دیگر ادیان را در سرزمین خود به رسمیت می‌شناسد و خود متعهد به حمایت از آن‌ها می‌داند، چگونه نمی‌تواند وحدت پیروان خود، خصوصاً دو گروه سنی و شیعه را برقرار نماید؟ اسلام قادر به این امر است اما اگر خود مسلمانان طالب وحدت باشند. اولین قدم در این راستا احترام متقابل است. زیرا وحدت نیازمند رضایت قلبی طرفین است و اگر احترام متقابل نباشد، طرفین فقط در مقابل یکدیگر سکوت می‌کنند و همدیگر را تحمل می‌کنند، نه اینکه همدیگر را بفهمند یا یاور و دوستدار هم باشند تا زمانی که مبنای وجودی مذاهب اسلامی تهاجم به مقدسات یکدیگر باشد، وحدت محقق نخواهد شد. لذا مسلمانان از هر مذهبی که هستند از توهین به عقاید و افراد مورد احترام یکدیگر خودداری کنند، همین‌طور که خداوند از سب‌نمودن بت‌ها نهی نموده است:

«و لا تسبّوا الّذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدواً» (الانعام/108)

(به معبود) کسانی که غیر از خدا را می‌خوانند دشنام ندهید مبادا آنها خدا را دشنام دهند.

مسأله حیاتی دیگر رعایت حقوق یکدیگر است . سئوال اینست که مسلمانان تا چه حد به حقوق یکدیگر پایبند هستند؟ زیرا حتی اگر احترام به عقاید یکدیگر رعایت شود اما برخورد مسلمانان با یکدیگر خارج از حقوق اجتماعی و مذهبی باشد، خصومت‌ها و کمیته‌ها همچنان ادامه خواهد داشت. مسلمانان شیعه و سنی هر کدام دلایلی را برای عدم رعایت حقوق خود در کشورهای اسلامی می‌دهند، مثلاً مسلمانان شیعه از اجحاف حق خود در کشورهای سنی و مسلمانان سنی از اجحاف حق در کشورهای شیعه ارائه می‌دهند و این امر را دلیلی برای احجاف گروه مقابل در جایی می‌دانند که خود در اکثریت هستند. اما این برخوردی غیرمسئولانه و ضد وحدت است! اگر به اقلیت‌های شیعه در جایی ظلم می‌شود، اقلیت‌های سنی چه گناهی کرده‌اند و اگر به اقلیت‌‌های سنی در جایی ظلم می‌شود اقلیت‌های شیعه چه گناهی کرده‌اند؟ منشور تعالیم قرآن و سنت بر این اساس استوار است که هیچ‌کس بار دیگری را به دوش نکشد و هیچ‌کس مسئول اعمال دیگری نباشد. حتی پدر مسئول اعمال پسر نیست و پسر مسئول اعمال پدر نیست. پس چگونه مسلمانان یک کشور به دلیل اعمال مسلمانان دیگر کشورهای بدون اینکه رابطه‌ای با آنها داشته باشند مورد ظلم و تعدی قرار گیرند؟

وحدت زمانی محقق نخواهد شد که مسلمانان برای ظلم‌هایی که انجام می‌دهند توجیهاتی بیاورند، عیب‌های دیگران را جمع‌آوری کنند و آن را ملاک عمل خود قرار دهند. وحدت زمانی محقق خواهد شد که مسلمانان هیر یک از خود بپرسند که برای تحقق وحدت و رعایت حقوق برادران خود چه می‌توانند بکنند؟
بهتر است آن‌ها خوبی‌های دیگران را ملاک قرار دهند و رفتار خود را با آن وفق دهند. اما اقلیت‌های شیعه در کشورهای غربی با محدودیت‌های فراوانی روبرو هستند و اقلیت سنی در کشورهای اسلامی با محدودیت‌های مختلف. تا این محدودیت‌ها که بیشتر در زمینه تبعیض مذهبی، اجتماعی و سیاسی وجود دارد، قلب‌ها به یکدیگر نزدیک نخواهد شد و وحدت واقعی شکل نخواهد گرفت. قلب‌های بیماری هستند که وحدت را نشانه شکست مذهبی و عقب‌نشینی می‌دانند، اما وحدت نشان‌دهنده‌ی شکوه امت اسلامی است.

به‌جای تخریب یکدیگر اقلیت‌های سنی از ساخت مساجد شیعه در کشورهایی که اهل سنت در اکثریت هستند حمایت کنند و اقلیت‌های شیعه از ساخت مساجد سنی در کشورهایی که اهل تشیع در اکثریت هستند. این یک اقدام عملی و توأم با اعتمادسازی است. وحدت را نمی‌توان با شعار و توصیه ایجاد کرد.
وحدت با نابودی مذاهب و تبدیل شدن آن به مذاهب واحد ممکن نیست. وحدت با رعایت حقوق طرفین و این که هر گروهی که در اکثریت است رفتار مسئولانه در قبال اقلیت داشته باشد و رفتار خود را ملاک قرار دهد حاصل خواهد شد. این که طرفین سخنگوی طرف مقابل باشند و به نیابت از طرف مقابل گزارش دهد که وضع ما در فلان کشور خوب است، وحدت حاصل نخواهد شد. رضایت قلبی خود بهترین تبلیغ برای وحدت است. لذا تحقق وحدت و تقریب مذاهب بیش از راهکارهای تئوری نیازمند یک منشور حقوقی بر مبنای اعاده حق اقلیت‌های سنی و شیعه است و تنها این منشور می‌تواند کامی بلند و عملیاتی در جهت وحدت باشد.