چیزی آشکار است که تمام جانداران به اندازه وضعیت خودشان دارای عقل می‌باشند و عقل هم نزد جانداران دو نوع است. 

۱. عقل غریزی یا عقل طبیعی: 

این نوع عقل فقط مخصوص انسان نیست بلکه تمام جانداران دیگر نیز دارای این عقل می‌باشند و از راه این عقل پی به چیزهای اطراف خودشان می‌برند. 

۲. عقل دستاورد یا عقل اکتسابی: 

این نوع عقل اختصاص به انسان دارد. میزان عقل انسانی که در مکانی زندگی می‌نماید با عقل انسانی در مکان دیگر فرق دارد. 

که چند عامل در رشد و نمو و افزایش میزان عقل مؤثر می‌باشند. 

بیشتر صاحبنظران عقلگرایی بر این عقیده‌اند که انسان پیوسته عقل طبیعی خودش را با عقل دستاورد یا عقل اکتسابی تطبیق نموده و از این راه به حد کمال می‌رسد. 

عواملی که تأثیر زیادی در عقلگرایی مردم هورامان داشته تا انسانهای عقلگرا باشند شامل: 

۱- عامل دینی: مردم هورامان از دیر باز یا گذشته‌ای دور دارای دین زردشتی بوده و به آن پایبند بوده‌اند. چیزی آشکار است که این دین دستورهای عقلانی برای تمام امور زندگی را داشته، دین زردشت بر سه اصل استوار بوده است (گفتار نیک، پندار یا اندیشه نیک، کردار نیک)، این سه اصل نزد پیروان این دین موفقیت زیادی داشته است. پایبند بودن به دین زردشت آزادی فکر می‌باشد که از گذشته ای دور نزد مردم هورامان آنچنان مؤثر بوده که آنان همیشه از سایرین آگاهتر باشند. باور محکم مردم باعث شده که عقب ننشینند و در راه اراده، دنیای بیرون را به دنیای درونی خود منتقل نمایند. و مواردی که مؤثر بوده‌اند عبارتند از (یاد کردن، فکر کردن، اراده، گمان) در اینجا عقل غریزی و عقل دستاورد با هم جمع شده و نتایج را به عقل خود سپرده‌اند. هر انسانی که نتیجه فعالیت خودش را به عقلش بسپاربد تمام کردار و دیدنیها و برنامه های دور و بر خودرا از راه عقل بررسی می‌نماید و دید گاه خودرا در مقابل آنها تعیین می‌نماید. و خودش را به دست (میل و هوی و هوس) نمی‌سپارند. و نیستی را بر روی هستی چیره نمی‌نمایند. 

جای تعریف نیست اگر بگوییم هورامان در زمان دین میترائیسم و دین زردشتی و بعد از آن دین اسلام جای زندگی و زیستن هزاران (عارف، عالم دینی، ادیب و شاعر) بوده است. که در راهنمایی و آگاه کردن مردم و توسعه‌ی دینشان مؤثر بوده‌اند. محصول کار این افراد یا بصورت نوشته باقی مانده یا بصورت داستان و حکایت سینه به سینه از نسلی به نسل بعدی منتقل شده است. که این خود در هوشیاری و آگاه کردن مردم نقش داشته است. 

در این باره پیوسته لازم است اشاره نماییم به نقش پیران (99 پیر) هورامان و شاهو، شاعر و عارفان آیین یارسان و نقش دین اسلام و شیخ های نقشبندی هورامان و شاعر و عارفان و مریدان طریقه نقشبندی، ملا و آگاهان و شاعران دیگر منطقه، که در پرورش و آگاه نمودن مردم نقش داشته‌اند. به همین دلیل هورامان در هر زمانی دارای چندین مدرسه و حجره بوده و جایگاه مهمی در آموزش و پرورش مردم هورامان داشته‌اند. و در کنار آن هوشیاری و آگاهی مردم رشد و نمو کرده است. 

۲- عامل اقتصادی: بوضوح نمایان است که هورامان در امور اقتصادی منطقه‌ای نمونه می‌باشد. مردم توانسته‌اند یک نوع خودکفایی برای خودشان فراهم نمایند. فراهم نمودن محصول تماماً از ملک خودشان بوده است و هیچ حاکمی نتوانسته این منابع را زیر دست خود بگیرد. بایستی گفت باغداری و صنایع دستی که دو منبع بزرگ درآمد و محصول مردم هورامان بوده‌اند. این منابع در آگاهی مردم نقش مهمی داشته‌اند. 

اولین منابع یعنی باغداری محصول هزاران ساعت کار و تلاش مردم بوده که در محل زادگاه خود زندگی نموده‌اند. 

دومین منبع یعنی صنایع دستی آن هم محصول کارکردن متوالی و عقلی و سلیقه‌ی خود پیشه‌وران یا صنعت کاران بوده است. 

این موضوع بیانگر این است که زیر بنای اقتصادی مردم هورامان خود مردم بوده‌اند. هر مردمی که زیربنای اقتصادیشان ملک خودشان باشد از روی فکر و اندیشه پیشرفته‌تر از آنانی هستند که زیر بنای اقتصادیشان ملک خودشان نیست. 

چون فکر کردن تأثیر زیادی در رشد و نمو و آگاهی مردم داشته و پیوستن به عقلگرایی را نزد مردم بوجود آورده است. پس معلوم می‌شود که وضعیت عقلگرایی در هورامان به این شیوه بوده است. 

۳- عامل جمعیتی: برای روشن نمودن تأثیر این نکته برروی مردم هورامان پیوند توده‌ی مردم برای انجام کار اجتماعی در روشنفکری و آگاهی مردم مؤثر بوده است. 

چنانچه یک بررسی برروی جمعیت مردم هورامان داشته باشیم می‌بینیم که عقلگرایی در بین مردم حاکم بوده است و مواردی که با عقل سازگار نبوده آن را رد نموده‌اند. 

۴- عامل روشنفکری: اگر مقایسه‌ای در بین مردم هورامان داشته باشیم آشکار است که آگاهی مردم هورامان بیشتر و به وضوح نمایان می‌باشد. که این به عوامل خاص خود در منطقه هورامان بستگی داشته. 

۵- عامل سیاسی: یکی دیگر از عواملی که بنظر می‌رسد آن هم نقش مهمی در آگاهی و توان فکری مردم هورامان داشته باشد تقسیم مناطق کشور و حکمرانی منطقه هورامان توسط خود مردم هورامان بوده است. که یونانیان از این بحث نموده‌اند که ولایت مادها از زمان اشکانیان به چند منطقه یا ناوچه به نام (ساتراپ) تقسیم گردیده و هر یک از مناطق یا (ساتراپ) را یک نفر حکمرانی نموده است به قولی بگوییم منطقه هورامان هم جزء یکی از حکومتهای ساتراپ نشین بوده است که این حکمرانی تا حدود نیمی از دوره پهلوی دوام داشته است. حکمرانی در منطقه هورامان مدتی طولانی دوام داشته و در بعضی مواقع هم به خارج از هورامان رسیده است. روابط و تماس بین حکمرانی و مردم منطقه با دیگر مناطق دیگر باعث ایجاد تبادل فرهنگی گردیده و این هم در ارتقای سطح آگاهی مردم مؤثر بوده است. که در جای خود از این موضوع بحث خواهد شد. 

در نتیجه به این دلیل می‌توان گفت که رشد و نمو و هوشیاری مردم هورامان یکی از مهمترین را ه پیوستن به عقلگرایی بوده است و عقلگرایی هم نزد مردم هورامان به شیوه‌ای بوده است که در تمام مراحل زندگی توانسته‌اند از آن استفاده و بهره ببرند. 

منابع: 

۱. ایوب رستم، خلاصه‌ای از کتاب تاریخی هورامان؛ ترجمه کردی به فارسی، بی‌جا، بی‌تا. 

۲. نظریه‌ی مترجم