چکیده:

زن در جامعه‌ي اسلامي و در نتيجه‌ي تربيت مكتب والاي اسلام، ضمن بازيافتن مقام والاي خويش در كانون گرم خانواده به تربيت و پرورش انسان‌هاي متدين و تلاشگر می پردازد و در طول تاریخ در عرصه‌هاي مختلف با شايستگي‌، ارزش خويش را به اثبات رسانده و ثابت كرده است كه هیچ چیزی نمي‌تواند مانعي در برابر او باشد، از جمله در جنبش بیداری اسلامی، که می توان حضور زنان  در زمینه  های مختلف  را به وضوح  شاهد باشیم که همگام با مردان در اعتصابات، انتخابات، تظاهرات، شعارها علیه ظلم و ستم  شرکت می کنند و با وجود مشکلات عدیده ای که با آن روبرو هستند پشتیبان مردان در این جریانات هستند و در زمینه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی به طور مستقیم و غیر مستقیم ایفای نقش می کنندوباعث و بانی روند روبه رشد بیداری اسلامی هستند، و مردان را با روحیه به کارزار روانه می کنند، زیرا به گفته ی حافظ ابراهیم:

«اَلاُمِّ مدرسة إذا أعدَدتَها :: أعدَدتَ شعباً طیّب الأعراقِ»

مادر(زن) مدرسه ای است که اگر آن را خوب آماده کنی در حقیقت ملتی اصیل و پاک را آماده کرده ای.

واژگان کلیدی: زن مسلمان ، بیداری اسلامی، ایفای نقش سیاسی، اجتماعی

سپاس خدایی را  که پروردگار جهانیان است

سلام و درود بر بهترین بندگانش حضرت محمد(صلی الله و علیه و سلم) و خاندان پاکش 

در عصر حاضر منادیان دروغینی پیدا شده اند که ندای آزادی زن را سر داده اند و می خواهند با این شعارهای توخالی و فریبنده ،کرامت وشخصیت زن را پایمال کنند و به ایجاد مشکلات خانوادگی و عقده های درونی دست بزنند، بی شک آنان در ورای  این شعارها اهداف دیگری را دنبال میکنند تنها راه رسیدن به حقیقت و در امان ماندن از فتنه و نیرنگ های گوناگون چنگ زدن به قرآن و سنت رسول الله(ص) و فراگیری علم و بدست آوردن آگاهی لازم و کافی است. هدف اسلام ایجاد عدل و قسط میان مردم دنیا است. در نظام حکومتی اسلام،  شاه وگدا، امیر و غریب، دارا و ندار، زن و مرد، سیاه و سفید همه و همه یکسان هستند. تمام پیشرفت دنیای قبل از اسلام، صرفا بر محور نیروهای اخلاقی و فکری مردان دور می زد مصر، ایران، یونان و هندوستان مظهر فرهنگ و تمدن های بسیار بزرگ دنیا بوده اند،که نقش زنان در تمدن و فرهنگ دنیای باستان بسیار کمرنگ و بی ارزش بوده است. در حالی که بنا بر دیدگاه اسلام زن و مرد دو جزء جدایی ناپذیرند وزن ومرد دونیمه از یک حقیقتند که درصورت نبود هر یک از آنها دیگری هم دیگری هم نیست و یا کارایی اصلی و ذاتی خود را از دست می دهد. به قول مولانا جلال الدین :

جفت مایی، جفت باید هم صفت :: تا بر آید کارها با مصلحت

جفت باید بر مثال هم دگر :: در دو جفت کفش و موزه درنگر

گر یکی کفش از دو، تنگ آید به پا :: «هر دو جفتش کار ناید مر تو را»

در حقیقت همین است بسیاری از امور و موارد طبیعی و فرا طبیعی وجود دارد که در ظاهر دو یا چند جلوه متفاوت ومختلفند، اما در حقیقت درصورت نبود یکی از آنها ، ((هر دو جفتش کار ناید مر تو را)) این همان کاری است که مدتها در میان امت اسلامی به فراموشی سپرده شده است و در غیاب این گونه کارهای ماندگار، شکاف عظیمی میان تعالیم دین و زندگی و عادات دین باوران حاصل شد. اما عده ای که دلیل ظرفیت این شکاف را ندیدند یا نخواستند ببینند خطا را برگردن خود دین انداختند و شادکامانه  اعلام کردند "خانه از پای بست ویران است" غافل از اینکه "معمار حرم "   باز به " تعمیر " جهانی می پردازد که در راه ارائه ی الگویی برای اداره و مدیریت آن در سراسر تاریخ برفراز و فرود کاروان پرزحمت و ابتلای انبیاء و اولیای حقیقی دین،بی وقفه در حرکت بوده است.وقتی آئین انسان ساز اسلام قدم در صحنه گیتی نهاد برای سعی و تلاش هر دو  قشر(زن و مرد) در ساختار فرهنگ و تمدن ارزش قایل شد و دوشادوش مردان برای زنان نیز زمینه ارزش اجتماعی را فراهم کرد و تمدن اسلامی که بر مسند قدرت نشست رنگ و بوی دیگر به خود گرفت. هر فرد جامعه از ایام کودکی، زیر نظر مادر شخصیتش شکل می گیرد و از همان اوان کودکی می آموزد که درآینده چه نقشی ایفا کند ، زیرا "زن با دست راستش گهواره را  تکان می دهد و با دست چپش دنیا  را " و بر همین اساس جامعه اسلامی شکل می گیرد. از دیدگاه اسلام ، زنان علاوه برنقش ارزشمند در خانواده به عنوان همسر و مادر می توانند در تمام تحولات اجتماعی کشورهای خود تأثیرگذار باشند یکی از وظایف زنان همانند مردان اصلاح جامعه است. در آیاتی از کلام الله مجید خداوند متعال به طور یکسان به مردان و زنان توصیه می کند: تقوا پیشه کنند و از گناه کردن و کارهای اشتباه بر حذر باشند.به منظور احیای جایگاه والا و ارزشمند زنان مسلمان، پیامبر اسلام  با زنان نشست علمی برگزار می کرد و دیدگاه ها و نظرات آنها را در مورد تحولات و موضوعات سیاسی و اجتماعی جامعه مورد ارزیابی قرار می داد. احساس مسئولیت زن مسلمان نسبت به اوضاع جامعه و ایفای نقش در اصلاح آن برخواسته از نگرش قرآن کریم به جایگاه زن است.

جایگاه زن در قرآن کریم

الف- همسان بودن 

همسانی در آفرینش (يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا) (نساء:1)[1] زن همتای مرد است و این همتایی در نحوه ی تأثیرگذاری بر جامعه، وحدت شرایط را نیز می طلبدکه درقرآن به آن اشاره شده است. (إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيراً وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْراً عَظِيماً ‏)(احزاب 35)[2]. در این آیه مبانی و شرایط تأثیرگذاری مطلوب برای مرد و زن بطور یکسان بیان شده است : تسلیم احکام خدا بودن، ایمان به خدا، عبادت او، راستی درگفتار و کردار، صبر و مقاومت در سختی ها، خداترسی، مشارکت اقتصادی در رسیدگی به نیازمندان، عمران جامعه، روزه داری، احساس همدردی با فقرا و عفت و پاکدامنی  و یاد و احساس  پایدار و پیوسته ی حضور خدا. و از دیگر شرایط همسان بودن زن و مرد همکاری در سازندگی جامعه از طریق فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر است که بر دوش هردو جنس نهاده شده و از شاخصه های ایمانی آنان محسوب می گردد (وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ) توبه/71 [3]. این فریضه، عامل سازنده ی افراد جامعه و بزرگترین قیام ها  و تحولات سیاسی و اجتماعی در طول تاریخ اسلام بوده است و به موجب این فریضه زن موظف است که نقش تربیت و اصلاح جامعه را بر عهده بگیرد.

ب- محور تربیت 

 اصولا از نگاه قرآن زن نقش محوری را در تربیت افراد خانواده و در نتیجه جامعه دارد اگر خداوند قوام اجتماعی و اقتصادی جامعه را بر عهده ی مرد نهاده، قوام تربیتی را بردوش زن گذاشته است ، قرآن کریم از زنانی نام می برد که در جایگاه محور ایمانی و اخلاقی جامعه بشری قرار گرفته اند" وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ‏* وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ ‏)تحریم/11-12 [4]

ج- توانمند در مدیریت کلان سیاسی

زن از توانمندی اداره سیاسی جوامع بزرگ وکشورداری نیز برخورداراست. قرآن کریم برای نمونه ملکه سبأ را نام می برد که با ایمان خود به سلیمان نبی (ع)، نمونه ی مدیریت سیاسی برتر گشت، زنی که به جای مقابله با نماینده الهی با اقدام و تصمیم صحیح به او ایمان آورد و خود و کشورش را از هلاکت دنیوی و اخروی نجات داد.

د- زن در  سیره‌ی بزرگان صدر اسلام

نقش کلیدی زن در زمینه های تربیتی، عاطفی، حراست از فضای سیاسی و اجتماعی در سیره زنان بزرگ صدر اسلام کاملا مشهود است، برای نمونه می توان از ام المؤمنین خدیجه (درود خداوند براوباد)همسرنبی اکرم (ص) نام برد که با حمایت های مالی، عاطفی، سیاسی و از همه مهمتر ایمانی از پیامبر گرامی حمایت کرد و ام سلمه که در عقل و فرزانگی زبانزد عموم مسلمانان است و  زنانی چون سمیه اولین شهید اسلام، اسماء نخستین زن رازدار هجرت پیامبر، نسیبه که پس از گریختن افراد بسیاری شمشیرکشید و از پیامبر دفاع کرد تا در کالبدش دوازده اثر زخم یافتند، به سان خنساء مادر چهار شهید، یا ام حرمان بنت ملحان که از پیامبر اجازه خواست به جنگ دریایی برود و صفیه دختر عبدالمطلب و جویریه و.....

مهمترین نقشی که زنان مسلمان در بیدارگری داشته اند نقش تربیتی در دو حوزه: 1-ارائه ی الگوی مهذب و آگاه از خود به عنوان زن کامل مسلمان و انسان مبارز و آزاد (خودسازی) 2-تربیت فرزندان پاک و آگاه و مبارز(جامعه پروری)

هر تحول و یا بیداری، هر انقلابی مستلزم محرک  و ابزار و وسایلی است که لازمه آن انقلاب استفاده صحیح از آن ابزار است با نگاهی به انقلاب ها و تحول هایی که از ابتدای تاریخ تا به حال شکل گرفته در می یابیم نقش زن بعنوان یکی از مهمترین محرک ها و تأثیرگذارترین عامل در هر انقلاب، انکارنشدنی است؛ زنان نیمی از انسان های این کره خاکی هستند در عرصه فعالیت های اجتماعی ،سیاسی، علمی وفعالیت های گوناگون زن مسلمان مانند مرد مسلمان حق دارد آنچه اقتضای زمان است و آن وظیفه ای را که بردوش خود حس می کند انجام دهد. آنچه در این بیداری اسلامی دیده ها را به سوی خود جلب کرده است، حضور گسترده زنان مسلمان با حجاب اسلامی در تظاهرات اعتراض آمیز است که شعارهای اسلامی سر می دهند وچون مردان مبارز، زندانی و شهید می شوند.

مشارکت سیاسی واجتماعی زنان مسلمان تازگی ندارد بلکه پیشینه ای به قدمت ظهور اسلام داشته وبا پیروی از الگوهای زنان مبارز مسلمان و برمبنای اعتقادی دین مبین اسلام بوده و از معارف قرآن کریم و سنت رسول الله تغذیه می گردد. روند بیدارگری زنان مسلمان در طول تاریخ پر فراز و نشیب ادامه یافت تا به دوران استعمار غرب رسید در این زمان نیز تاریخ اسلام شاهد زنان مبارزی بود که محرک مردان در مبارزه بااستعمارگران بودند در دوره نخست مبارزه بااشغالگران انگلیسی در عراق، مردان از مبارزه خسته و ناامید شدند جمعی از زنان در مجلس مردان حاضر شده و با اشعار حماسی غیرت دینی آنان راتحریک کردند. و آنان را به ادامه ی راه تشویق کردند. می توان از موضع زنان ایرانی در دربار شاه قاجار در حمایت از فتوای تاریخی میرزای شیرازی و تحریم تنباکو و نیز قیام و تحصن زنان در مسجد گوهر شاد مشهد در مخالفت با کشف حجاب نام برد که جمعی از آنان در این واقعه به شهادت رسیدند.(توانا، ص 110)

درلیبی حضور چشمگیر زنان در حمایت از عمر مختار و مبارزه با استعمارگران ایتالیا از افتخارات تاریخی این کشور است. وهمچنانکه در اندونزی نیز زنان مسلمان حضور چشمگیری در نهضت های فرهنگی و اجتماعی کشورشان داشتند و دوشادوش مردان به مبارزه با استعمارگران هلندی به احیای تفکر اسلامی پرداختند.(نوئر- ، صص 46-54)

و امروزه زنان مسلمان دنیا را در برخی از کشورهای خاورمیانه می بینیم که برای تغییرات اساسی در سیستم های اجتماعی ،اقتصادی و سیاسی کشور خود به پا خواسته و تظاهرات کرده و علیرغم تبلیغات دروغین دولت های غربی مبنی بر بی تفاوتی زنان مسلمان نسبت به تحولات کشورهای خود شرکت آنان در میادین  نبرد و تظاهرات نشان دهنده حضور مؤثر آنها و بیداری اسلامی زنان مسلمان منطقه می باشد. مشارکت زنان در انقلاب مصر، تونس، یمن و لیبی و... که یاد آور نقش برجسته و تاریخ ساز بانوان مسلمان ایرانی در جریان انقلاب پنجاه و هفت در سی و سه سال پیش است توجه جهانیان را به خود معطوف کرده است، حضور زنان مسلمان نشانگر رهایی آنان از قید و بند های عرفی و مادی غرب و قیام برای کسب آزادی از شر خودکامگان سیاسی است، بیداری اسلامی در زنان نشانگر آگاهی آنان درباره ی نقش مؤثر و سرنوشت ساز خود در اصلاح جامعه خویش است، زنان مصری با حضور خود در کنار مردان در تظاهرات ثابت کرده اند که آنچه غربی ها در مورد زنان مسلمان می گویند کذب محض است در اوج اعتراضات بر علیه حسنی مبارک، خیابانهای مصر شاهد خیل عظیم زنان مسلمان با حجابی بود که با فریادهای خود خواهان سرنگونی حکومت مستبد کشورشان بودند. حضور و مشارکت زنان مسلمان در انقلاب های تونس ،لیبی و یمن توجه نهادهای  مختلف جهانی را به خود جلب کرده و حاکی از آن است که آنها خواهان رهایی از دست حاکمان دیکتاتور مآب و وابسته به غرب هستند، توکل کرمان فعال زن و رهبر زنان شرکت کننده در این بهار عربی و بیداری اسلامی می گوید:

"زنان مسلمان عرب نقش تاریخی، مهم و تأثیرگذاری را ایفا می کنند در حالیکه هدف نخست تمام انقلاب ها، سرنگونی رژیم های سیاسی استبدادی است. زنان در وهله اول در مقابل هنجار ها و سنت هایی  به پیروزی دست می یابند که عاری از زمینه های مذهبی بوده اند و پس از آن است که نقش خود را در انقلاب سیاسی ایفا می کنند."

و نیز غادة الغربی زن مبارز تونسی درباره هدف از قیام می گوید:

"قیام اخیر ما نتیجه ی ستم هایی است که حکام سابق تونس به ملت روا داشتند. دین اسلام به نحو احسن زن را تکریم کرده اما انسان از تعالیم دینی خارج شد و در نتیجه ی این خروج ما وارد صحنه ی سیاسی و اجتماعی شدیم تا نقش واقعی زن را نشان دهیم."

البته این مشارکت به بهای جان وحیثیت زنان تمام شده زیرا بسیاری از زنان کشورهای درحال جنبش زندانی، شهید و در مواردی مورد هتک حرمت قرار گرفته اند که روزنامه ها و سایت های خبری مملو از گزارش چنین حوادثی است. در لیبی نیروها ی قذافی، زنان تظاهر کننده را تهدید به بی احترامی وتجاوز کردند، روانپزشک یکی از بیمارستان های شهر بنغازی در این رابطه می گوید: در شهرهای اجدابیا، بریقه، سالوم و بنغازی مشخص شده است که تاکنون بیش از 235 زن مورد سوء استفاده و تجاوز نیروهای قذافی قرار گرفته اند. حتی برخی از گزارش ها نشان می دهد که زنان در این تحولات سخت ترین شکنجه ها را تحمل می کنند مطابق گزارش هایی که به حقوق بشر رسیده است موارد زیادی سقط جنین به سبب حمله نیروها ی امنیتی با استفاده از گاز اشک آور رخ داده است، به کارگیری بی رویه خشونت و زور علاوه بر اینکه کشته و زخمی های بسیاری برجای گذاشته، سبب ایجاد معلولیت شده و صدمات جبران ناپذیری به ویژه به زنان وارد کرده است.

خلاصه اینکه نقش زنان در رهبری گروههای انقلابی به عنوان یکی از پرچم داران عرصه مقاومت و نقش زنان در الگو سازی و یا الگو شدن برای دیگر اقشار، نقش زنان بعنوان بستر سازان جریان بیداری اسلامی ،نقش زنان در تربیت اسلامی و به عنوان تکیه گاه مبارزه برای یک خانواده مبارز از جمله مسائلی است که بوضوح می توان مشاهده کرد. زنان در طول این حرکت بیداری، به روشنی بیان کردند که زن مسلمان در تمام عرصه های اجتماعی، سیاسی و... حضور دارند و اعتقادات دینی او مانع از شرکتش در فعالیتهای اجتماعی نخواهد شد و ثابت کرد که در عین حفظ دیانت و پاکدامنی می تواند تاریخ ساز باشد.

به فضل خداوند کریم موج بیداری اسلامی و به تبع آن مشارکت زنان در کاروان حرکت اسلامی در عصر ما امیدوار کننده و راه نورانی را دنبال کرده و دور از غبارهای مقطعی و گذرا، راه رهایی امت از بند و بلای اتهام و ابهام را نه در دور دست ها بلکه در همین نزدیکی نشان داده و نمایان ساخت، که شمعی را که یزدان برفروزد با بادهای گذرا خاموشی نمی پذیرد و زنان می توانند عامل بسیاری از پیشرفت های قابل توجه در جوامع اسلامی باشند.

منابع:

    • قرآن کریم
    • قطب، محمد، 1374، بیداری اسلامی ،ترجمه: صباح زنگنه، نشر اطلاعات
    • پیشگامی فرد  زهرا، 1384، جغرافیای مجامع زنان در جهان اسلام ،
    • نوئر، دلیار، 1370، نهضت های نوین اسلامی در اندونزی ، ترجمه ایرج رزاقی ،محمدمهدی حیدرپور
    • توانا ، مرادعلی، زنان شیعه در عصر قاجاریه، فصلنامه بانوان شیعه شماره 6و7 زمستان 1374و بهار 1375
    • زیدان عبدالکریم1917م،حقوق و تکالیف زن در اسلام،ترجمه سهیلارستمی،چاپخانه مهارت ،نوبت چاپ اول 1387
    • انصاری ندوی مولانا سعید و عبدالسلام،بانوان نمونه عصر پیامبر و صحابه، سلامی نذیر احمد ، چاپ بهار 77
    • سایت برنانیوز

پاورقی:

 [1] ‏اي مردمان! از (خشم) پروردگارتان بپرهيزيد . پروردگاري كه شما را از يك انسان بيافريد و (سپس) همسرش را از نوع او آفريد.

 [2] مردان مسلمان و زنان مسلمان ، مردان باايمان و زنان باايمان ، مردان فرمانبردار فرمان خدا و زنان فرمانبردار فرمان خدا ، مردان راستگو و زنان راستگو ، مردان شكيبا و زنان شكيبا ، مردان فروتن و زنان فروتن ، مردان بخشايشگر و زنان بخشايشگر ، مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار ، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن ، و مرداني كه بسيار خدا را ياد مي‌كنند و زناني كه بسيار خدا را ياد مي‌كنند ، خداوند براي همه آنان آمرزش و پاداش بزرگي را فراهم ساخته است.

 [3] ‏مردان و زنان مؤمن ، برخي دوستان و ياوران برخي ديگرند . همديگر را به كار نيك مي‌خوانند و از كار بد باز مي‌دارند.

 [4] ‏و خدا از ميان مؤمنان، زن فرعون را مثل زده است. وقتي (از اوقات) گفت : پروردگارا! براي من در بهشت ، نزد خودت خانه‌اي بنا كن، و مرا از فرعون و كارهايش رهائي‌بخش ، و از اين مردمان ستمكاره نجات بده * ‏همچنين خداوند ( از ميان مؤمنان ، دومين الگو ) مريم دختر عمران را مثل زده است كه دامن به گناه نيالود و خود را پاك نگاه داشت ، و ما از روح متعلّق به خود در آن دميديم ، و او سخنان پروردگارش و كتابهايش را تصديق كرد ، و از زمره مطيعان و فرمانبرداران خدا بود.