مرسی در طول ریاستجمهوریاش نتوانست با مرشد اخوان دیدار کند.
۱- رئیسجمهور ربوده شدهی مصر، در طول یک سال ریاستجمهوریش، سهبار برنامهریزی کودتا علیه وی صورت گرفت، یکی از این سه مورد، زمانی بود که نامبرده به کشورهای پاکستان و هندوستان سفر کرده بود ولی بهدلیل احتمال بازتاب مردمی زیاد و عدم موافقت دو فرماندهی بلند پایهی ارتش از این کار صرفنظر شد.
۲- بارها عبدالفتاح سیسی بر تأکید رئیسجمهور در سخنرانیهایش بر خودکفایی مصر در تهیهی دارو و غذا و اسلحه و... اعتراض میکرد، البته سیسی همواره بر سخنرانیهای حماسی و خارج از چارچوپ و چارت رئیسجمهوریهای پیشین مصر، بهویژه حسنی مبارک معترض بود!
۳- در دوران زمامداری رئیسجمهور ربوده شده، بارها وزیر کشور، لباس شخصیهایی را جهت یورش بر تظاهرکنندگان مأمور میکرد و با تهیهی گزارشهای ساختگی به رئیسجمهور وانمود میکرد که به دلیل نفوذ لباس شخصی در میان مردم، قادر به حمایت از تظاهرکنندگان نیست!!!
۴- رئیس مرسی هر چند از تحرکات تخریبی برخی از سران نیروهای مسلح تا حدودی اطلاع داشت؛ ولی به آن اعتنایی نمیکرد بلکه بیشتر به تلاش جهت رشد اقتصادی کشور و توسعهی سرمایهگذاری خارجی در مصر میاندیشید.
۵- رئیسجمهور به تحرکات و جمع امضا جهت برکناری او توسط جنبش موسوم به «تمرد» اعتنایی نکرد و جهت راضی نگهداشتن آنان نیز تلاش مؤثری از خود بروز نداد، پدیدهای که فرماندهان ارتش آن را غنیمت شمرده و بر امواج طوفندهی آن سوار شده و در نهایت با دستاویز قراردادن امضاهای بیست و چند میلیونی آنان، علیه رئیسجمهور کودتا کردند.
۶- در لحظههای واپسین و قبل از برکناریش، با رئیس مرسی، با احترام رفتار نشد بلکه توسط مأموران ویژهی «سیسی» مورد توهین قرار گرفت، او آخرین شخصی بود که در کاخ ریاستجمهوری از کودتا اطلاع پیدا کرد.
۷- همکاران ژنرال «سیسی» بر این باورند که اگر حمایت شبانهروزی رسانههای تلویزیونی و روزنامههای مخالف جنبشهای اسلامی بهویژه اخوانالمسلمین نبود هرگز قادر به ربودن مرسی و کودتا علیه او نمیشدند!
۸- بنا به گفتهی یکی از افسر نگهبانان کاخ ریاستجمهوری، مرسی اغلب اوقات مشغول انجام وظایف خود بود، کمتر با افراد پیرامونش حرف میزد، وقت خوردن غذا که میرسید ما را صدا میکرد ولی به او پاسخی نمیدادیم، او هرگز از ما چیزی نمیخواست.
۹- یادش بخیر دوران ریاستجمهوری مرسی، هزینههای «دارالرئاسه» در طول سه ماه از ۲۳۸هزار جنیه نگذشت، او ترجیح میداد در خانهاش غذا بخورد تا دار الرئاسه!!
۱۰- تحرکات رئیس مرسی روزانه بهصورت گزارش تهیه و به وزارتخانهی اطلاعات تعدادی از دولتهای حاشیهی خلیجفارس مخابره میشد!
۱۱- رئیس مرسی در فراهم نمودن آزادی برای ملّت و همچنین در مقاومت در برابر تلاشهای بدخواهانه و آمیخته با توطئهی مخالفانش علیه او و دولتش توانست از خود مقاومت نشان دهد و تا حدودی موفق بود ولی در اینکه نتوانست یا نخواست با روزنامهها و تلویزیونهایی که به شخص او توهین میکردند، برخورد قاطع داشته باشد و همچنین در گزینش و چینش مشاوران سیاسیاش که شرایط حساس کشور را درک کنند، ناکام بود.
۱۲- زمانی که رئیس مرسی، ربوده شد کسی جز اسکورتهای ویژهاش، به ربودنش اعتراضی نکرد و ۵۰۷تن از نگهبانان کاخ ریاستجمهوری بازداشت و زندانی شدند!
۱۳- محمد حسنین هیکل –روزنامهنگار سکولار مشهور و یکی از طراحان اصلی کودتا– در دیداری که با رئیس مرسی داشت خطاب به او گفت: دولت شما پایدار نخواهد ماند و فرو خواهد ریخت، رئیسجمهور مصر باید یک نظامی باشد نه مدنی، رئیسجمهور ربوده شده از هیکل پرسید چه توصیه و سفارشی داری؟ گفت: تو را سفارش میکنم به جلب رضایت نیروهای مسلح؛ چراکه تو نمیتوانی رئیسجمهور باشی جز به اراده و اجازهی آنان!!
۱۴- وزارت کشور و دفاع و هیأتهای قضائی، در طول یک سال ریاستجمهوری رئیس مرسی هرگز از او فرمان نبردند!
۱۵- ژنرال «صدقی صُبحی» بیشتر از ژنرال «سیسی» شیفتهی مقام و پست سیاسی بوده و او از کشتن تظاهرکنندگان و ترور دعوتگران اسلامی لذت میبَرَد.
۱۶- وزیر کشور محمد ابراهیم به یکی از افسران دوست و نزدیکش در مورخه ۱۸مارس۲۰۱۳ گفت:«...در آیندهای نزدیک مرسی زندانی خواهد شد»!!
۱۷- کاخ ریاستجمهوری در دوران یکسالهی مرسی از لحاظ امنیتی در آن نفوذ صورت گرفته بود، یکی از کارمندان اطلاعات، رئیس مرسی را از پروندهای خطرناک مربوط به جنایت و خیانت ۱۰۱۵تن از شخصیتهای سرشناس مصری مطلع نمود، که بلافاصله مرسی دستور داد تحقیقات لازم صورت گیرد ولی پس از چند ساعت پرونده یاد شده بر میز رئیس مرسی نماند و آن کارمند اطلاعات هم بدون اینکه کسی جلودارش باشد از کشور خارج شد!
۱۸- در دوران یکسالهی محمد مرسی، اپوزسیون مصر پس از باختن انتخابات، ۴۰۰لباس شخصی را در حوادث مختلف کرایه کرده بود تا به تخریب بپردازند!
۱۹- کاخ ریاستجمهوری در دوران مرسی مملو بود از جاسوس و مُخبرانی که هر لحظه رئیسجمهور ربوده شده و تحرکاتش را میپاییدند. گزارشهایی را میدیدم بهصورت روزانه از کاخ ریاستجمهوری و مربوط به تحرکات مرسی و دیدارهایش که به وزیر دفاع مخابره و ارسال میشد.
۲۰- فرماندهان بلندپایهی ارتش از این جمله «من فرمانده کل نیروهای مسلح مصرم» که همواره در سخنرانیهای رئیس مرسی تکرار میشد، دلخور بودند و آن را توهین به خود میدانستند.
۲۱- قاضیان و مستشارانی بودند که روزانه با فرماندهان ارتش جلسات محرمانه تشکیل میدادند، با این وصف چگونه میتوان قوهی قضائیه را بیطرف و دادگر دانست؟!
۲۲- ناگفتهای محرمانه و قابل اطمینان دیگر اینکه، رئیس مرسی در طول ریاستجمهوریش با مرشد عام اخوانالمسلمین، نه در قالب تماس و نه دیدار حضوری، جز یک مورد آن هم در مناسبتی عمومی، دیدار نکرد؛ چراکه میترسید شایعهی مربوط به دخالت مرشد در ریاستجمهوری و دولت، را به یک راستی تبدیل کند!
۲۳- ای کاش رئیسجمهور ربوده شده در دوران ریاستجمهوریش از شُرکا و رفقای انقلاب۲۵ژانویه دعوت میکرد و آنان را در جریان توطئههایی که پیرامون او در کشور در حال رخ دادن بود، با خبر میکرد و اسناد مربوطه را ارائه مینمود.
۲۴- پس از اینکه جبههی موسوم به «نجات ملی» متوجه شد که در میان مردم جایگاهی ندارد و در انتخابها رأی نخواهند آورد، پی به پروسهی دمکراسی و انتخاباتهای برگزار شده، کافر شد و در آغوش نیروهای مسلح قرار گرفت و آنان را به کشتن تظاهراتکنندگان مخالف کودتا تشویق کرد!!
۲۵- تصمیمگیرندگان اصلی در مصر طی دو سال اخیر عبارتند از ژنرال «عبدالفتاح سیسی» و «صدقی صبحی» که بدون رضایت این دو فرماندهی تحصیلکردهی آمریکایی، اتخاذ هر تصمیمی محال است!
۲۶- گروه نگهبانی از رئیسجمهور ربوده شده در زندان، بهصورت روزانه عوض میشوند، مبادا از او تأثیر بپذیرند. رئیس مرسی از در اختیار داشتن هرگونه روزنامه و مجله و تلویزیون محروم است، تاکنون کسی از اقوام و خانوادهاش با او ملاقات نداشته است.
۲۷- با اطمینان میگویم نه مرسی توانست و نه هیچ رئیسجمهوری در آیندهی مصر خواهد توانست با این همه فساد و بیعدالتی که در دولت و جامعه ریشه دوانیده، مبارزه کند.
۲۸- پس از این همه کارشکنی و عدم همکاری چه انتظاری دارید؟ این جملهای بود که بارها بر زبان رئیسجمهور منتخب جاری میشد و اطرافیانش او را مسخره مینمودند! همچنین میگفت: هستند کسانی که برنامهریزی میکنند برای اینکه مصر را به عقب برگردانند.
بدون شک ما امروز داریم به عقب گام برمیداریم.
نظرات