منتخب گرامی و ارزشمند جناب آقای دکتر حسن روحانی

سلام و درود یزدان بر شما و حامیانتان؛ 

بی‌شک اتفاق اخیری که در عرصه‌ی مشارکت سیاسی ایران و ایرانی روی داد در پیش‌بینی‌های هیچ یک از سیاستمداران و جامعه‌شناسان و... جایی در باورشان نداشت و اینهمه را فقط و فقط باید در تدبیر الهی جست‌ و‌جو کرد و بس. 

در شهر من سردشت و حتی در استان پهناوری به وسعت آذربایجان غربی نه ستادی به فعالیت ستادهای سایر رقبا وجود داشت ونه چهره‌های شاخصی که بعد‌ها برای انتفاع شخصی تصویر مبارک شما را بر دیوار اعتمادشان زده باشند و حتی در شهرم هرچه روزهای قبل و حین انتخابات کاویدم و جست‌و‌جو کردم شخصی یا جایی را به عنوان نماینده‌ی شما و ستاد شما شناسایی کنم و بیابم تا شاید نکاتی و رهنمونی داشته باشم نیافتم که نیافتم. و به جز بیانیه‌ای که از طرف جماعت دعوت و اصلاح ایران و به نمایندگی از اهل سنت ایران در حمایت از جنابعالی بر روی سایت ستاد شما و برخی خبرگزاری‌های مطرح نقش بسته بود و از طریق نخبگان آن مجموعه از طریق پیامکها آدرس‌دهی می‌شد، و تکثیر شده‌ی آن دست به دست توزیع می‌شد، و تلاش خودجوش برخی فعالان فرهنگی و مدنی تبلیغ قابل ذکری به چشم نمی‌آمد. که حتی مرا بر آن داشت تا به دلیل آشنایی قبلی با دکتر توفیقی رییس ستاد انتخابات دکتر عارف که به نفع شما انصراف دادند، تماس حاصل نموده و دغدغه‌ی خویش را محضرشان اعلام داشتم تا شاید حرکتی منسجم‌تر شکل گیرد ولی در هر حال علی رغم همه‌ی کاستی‌ها، این استنباط به ذهن متبادر می‌گردد که دست لطف یزدان و استحقاق مردم و مظلومیت و اجحاف مضاعف رفته بر آنان تنها و تنها عامل موفقیت شما و قاطبه‌ی ایرانیان بوده است و بس. 

لذا ضمن تبریک صمیمانه به حضرتعالی، خالصانه توجه شما را به نکات ذیل جلب می‌نمایم: 

١- شما این موفقیت را مدیون هیچ شخص و گروهی خاص نیستید، هرچند نقش رهبران اصلاحات و سردار سازندگی و همراهان آنان را نمی‌توان نادیده گرفت، ولی اگر لطف یزدان و دست یاری یزدان نبود چنین دستاوردی دست‌یافتنی نبود و این امر بیش ازهر چیز دیگری دین شما را در قبال خداوند بیش از شخص یا اشخاصی سنگین‌تر نشان می‌دهد و بس. 

٢- وعده‌های تبلیغاتی شما و حامیانتان الفاظی مقطعی نبودند و قطعاً در خاطره و اذهان مردم ماندگارند و عمل به وعده‌‌هایتان طبق آنچه در کنفرانس مطبوعاتیتان اشاره فرمودی، رسالتی لاینفک از دوران مدیریتی شما خواهد بود که در این بین وعده‌‌هایتان در مورد اقوام و مذاهب که در دوره‌ی سی و‌اند ساله‌ی بعد از انقلاب بسیاری از حقوق آنان مغفول نظر مدیران ارشد نظام بوده است، بیش از هر اقدام دیگری مورد انتظار اقوام و مذاهب ایران زمین است. 

٣- شهر من سردشت در طول ٨ ساله‌ی دفاع مقدس و حتی به قدمت تاریخ خودش هزینه‌های گزافی برای پاسداری از حریم ایران و ایرانی پرداخته و بار‌ها مورد تاخت و تاز روسها، عراقی‌ها و... قرار گرفته و لختی مسؤولیت خود را در قبال این آب و خاک و ملت فراموش نکرده است. 

شهر من به استناد تاریخ نخستین شهر مسکونی قربانی سلاح‌های شیمیایی در جهان است که تنها گناه مسما شدنش به این اسم دفاع از مرز‌ها و خالی نکردن از سکنه در سخت‌ترین شرایط جنگ بین ایران و رژیم بعث بود که بعثی‌ها را چنان ناراحت نمود که در ٧ تیر ١٣۶۶با سبعانه‌ترین شیوه و با کشنده‌ترین اسلحه‌ی ممکن (گازهای شیمیایی و خردلی) به شهرم حمله‌ور شده و بیش از هشت هزار نفر شهید و مصدوم برجای گذاشتند. اینک که بیست و ششمین سالیاد آن فاجعه را در حالی سپری نموده‌ایم که جنابعالی با رأی میلیونی ایرانیان و بیش از هشتاد درصدی شهروندان بنده‌، تصدی بالا‌ترین پست اجرایی این مملکت را لختی دیگر بر عهده می‌گیرید، خاطر عالی را معطوف می‌دارم در طی بیست و شش سال گذشته خواسته‌ی خانواده‌های هشت هزار شهید و مصدوم این دیار تنها و تنها از دولت و دولتمداران، مسؤولان منطقه‌ای، استانی و کشوری در حد برگزاری یک همایش درخور و در حداقل‌های ممکن بوده است که با کمال تأسف در طول این سال‌ها مگر دو سال که شورای شهر و انجمن دفاع از حقوق مصدومین شیمیایی سردشت متولی اجرای برنامه‌های سالیاد بودند، اجازه‌ی برگزاری مراسمی در خور داده نشده و اگر مراسمی برگزار شده، تاریخ آن به عمد از هفتم به ششم یا هشتم تغییر داده شده و بسیار ضعیف بوده و مدیریت و تولی آن به جای مردم، دستگاه و نهادی دولتی بوده که برنامه‌های اجرایی آن اصلاً در راستای انتظارات به حق شهروندان سردشتی نبوده است! 

از کل مصدومان و شهدای چند هزار نفری تنها ١٧٠٠ نفر درصد جانبازی را شامل شده و از حداقل مزایا بهره‌مند شده‌اند. درحالی که به استناد آمار‌ها بیشترین جانبازان شیمیایی در این شهر ساکنند ولی از یک کلینیک درمانی با حداقل امکانات نیز محروم‌اند و جانبازان هرچند وقت یکبار مجبورند مسیر ١٢ ساعته سردشت-تهران را جهت مراجعه به بیمارستان ساسان و... بپیمایند. 

فضای فیزیکی متناسب و پاکی هوا از ابتدایی‌ترین نیازهای این شهروندان است که متأسفانه به دلیل خاکی یا سیمانی بودن اکثر کوچه‌ها و خیابان‌های داخل شهر، گرد و خاک حاصله نیز نوعی دیگر از گاز خردل شده و ریه‌ها را می‌آزارد. شهروندان سردشتی علی رغم داشتن مدارک بالای تحصیلی و شایستگی، سهم ناچیزی به تناسب جمعیت نخبه از مسؤولیت‌های مدیریتی شهرستان، استان و کشور دارند و تعجب بیشتر زمانی است که دلسوزانی که روزی با جلب کمک‌های مردمی بنیانگزار دانشگاه‌های آزاد اسلامی و پیام نور در شهرستان بوده‌اند اینک با سلایق ناصواب برخی مسؤولان امنیتی شهر از تدریس در دانشگاه‌هایی که خود بنیان نهاده‌اند، محروم و کنار گذاشته شده‌اند. مرز زمینی ١١۴ کیلومتری با کشور عراق و اقلیم کردستان که تا دیروز شهروندان شهرستان برای یک وجب خاک پاک آن جان‌‌هایشان را نثار کردند، سالهاست در انتظار رسمی شدن در نوبت بی‌مهری مسؤولان مغفول مانده است و هیچ لطفی از این بسترجغرافیایی و استراتژیک نصیب این مردمان جز ترانزیت غیرمجاز داروهای روان‌گردان و پیش‌ساز شیشه، توسط برخی افراد ساده‌لوح بیکار یا تعدادی سودجو و منفعت‌طلب که بلای خانمانسوز و بحرانی‌تر از فاجعه‌ی بمباران شیمیایی به نظر می‌رسد، نشده است. 

شهرستان سردشت که به دلیل بهره‌مندی از اعتدال آب و هوایی، تنوع چشم‌انداز‌ها و دلنوازی ییلاق‌ها و مناظر طبیعی و خدادادی، شمال بدون رطوبت و مردمانش مهمان‌نواز‌ترین ایرانیان لقب گرفته‌اند، از هرگونه سرمایه گذاری وبرنامه‌ریزی‌های بلندمدت در حوزه‌ی توریسم محروم و مغفول مانده است و جالب اینکه تنها مرکز اقامتی و رفاهی که با هزینه‌ی بخش خصوصی ساخته شده است، چند سالی است که در صف اخذ مجوز نوبت گرفته و هنوز نوبتش نرسیده است. 

جناب آقای دکتر روحانی 

همچنان که در ابتدا عرض شد شما مدیون هیچ کسی غیر از خدا و وعده‌های تبلیغات انتخاباتی خود نیستید، ولی شما را به خدای این مردم و به وعده‌‌هایتان در مورد قومیت‌ها و مذاهب، رجوع می‌دهم تا شاید نگاهی مهربانانه به این دیار که با خون شهدا مزین است و شهدای زنده‌اش در معرض دید مردمان هر روز چند بار جان به جان تسلیم می‌گویند ولی از بلای جانسوز خردل، رهایی ندارند... داشته باشید و حداقل؛ 

١- دستور فرمایید نگاه‌های امنیتی و سیاسی و مذهبی از نخبگان و تحصیلکردگان و فعالان مدنی این شهر شهید برداشته شود تا شایستگان آن یابند که استحقاقش دارند.

٢- پاسداشت سالیاد فاجعه‌ی شیمیایی و رساندن فریاد ناله‌های این شهیدان زنده به رسانه‌های ملی و بین‌المللی، حق طبیعی و اولیه است که امید می‌رود به منظور استفاده‌ی بهینه‌ی منطقه‌ای و حتی ملی و دیپلماسی وزارت خارجه از این بستر نامبارک، مبارک لطفی و توجهی معطوف شود که برنامه‌های گرامیداشت سالگرد شیمیایی سردشت (هفتم تیرماه ١٣۶۶) در حد همایش‌ها و کنفرانس‌های بین‌المللی و یا حداقل ملی با حضور سفرا و شخصیت‌های ملی و بین‌المللی برگزار گردد تا شاید محملی شود برای ندای مظلومیت ایران و ایرانی و نشان دادن میزان نامیزان منادیان حقوق بشر و جلوگیری از تکرار چنین فجایع انسانی در جهان و شکل‌دادن جهانی عاری از سلاح‌های کشتار جمعی. و از طرفی وزارت امورخارجه را ترغیب نمایید، بستر مناسبی برای حضور شهروندان سردشتی در کنفرانس‌ها و نشست‌ها و نیز عضویت در انجمن‌های بین‌المللی به عنوان سفیران صلح فراهم آورند و در این زمینه، مشوق و حامی معنوی و مالی حضور باشند نه مانع بروز شور صلح‌طلبی سردشتیان. 

٣- اهتمام مسؤولان ملی و استانی برای بهره‌مندی شهروندان سردشتی و حتی ملت بزرگ ایران از بستر مرز ١١۴ کیلومتری مشترک شهرستان با اقلیم کردستان عراق با اینهمه ظرفیت سرمایه‌گذاری و نیاز اقلیم به رد و بدل کالا و خدمات و حداقل رسمی کردن مرز«کیله» که کمترین فاصله‌ی مرزی با شهرهای اقلیم کردستان دارد.

۴- مأمور کردن کمیته‌ای از متخصصان ذیربط در حوزه‌ی توریسم برای مطالعه و برنامه‌ریزی استراتژیک و بلندمدت نعمت خدادادی جغرافیای توریسم‌پذیر شهرستان و بنیان نهادن بستر جذب سرمایه‌های ملی و بین‌المللی در این حوزه، به عنوان لطف دولت جنابعالی به این مردمان نجیب و مهمان‌نواز.

۵- ایجاد تسهیلات و تمهیدات خاص و ویژه برای ساماندهی بخش کشاورزی و دامداری شهرستان با توجه به بستر مناسب خدادادی آن و نیز سدسازی اخیر بر بستر رودخانه‌ی زاب این شهرستان در راستای کاهش آمار بیکاری و ساماندهی نیروهای بالقوه این بخش و هدایت در بستر تولید ملی.

۶- توصیه و سفارش عمل کردن به وعده‌ی چندین ساله‌ی دولت‌های گذشته در زمینه‌ی اتمام پروژه‌ی راه ارتباطی آسفالته سردشت -بوکان و نیز ایمن‌سازی راه‌های مواصلاتی سه گانه‌ی شهرستان به شهرهای همجوار در راستای خارج کردن شهرستان از بن‌بست تحمیلی.

٧- ایجاد یا فعال کردن کلینیک درمانی جانبازان شیمیایی با حداقل امکانات در شهرستان به منظور رعایت حال مصدومان شیمیایی و جلوگیری از کاهش درد و رنج تحمل سفر به شهر تهران. 

٨- تخصیص بودجه‌های جهشی به شهرداری‌ها و بخشداری‌ها و فرمانداری این شهرستان در راستای رفع محرومیت از چهره‌ی شهرستان، حفاظت از جنگل‌های خدادادی این کارخانه‌های تهویه‌ی هوا و کاهش آلودگی‌های زیست‌محیطی ناشی از خاکی بودن معابر و راه‌های ارتباطی و کلنگی بودن بنا‌ها که مسقیماً در تسکین درد ریه‌های شهدای زنده شهرستان مؤثر خواهد افتاد. 

٩- ...

در پایان توفیق و عزت جنابعالی و دولت تدبیر و امیدتان را از ایزد منان خواستارم و انتظار است تا در راستای در خواست‌های مطروحه که درخواستی شخصی نیست و مورد انتظار عموم شهروندان سردشتی، آستین همت بالا زده و خدای خود را راضی و دل دردمند ملتی را شاد نمایید. 

با احترام وافر؛ رئوف آذری

*دردمندی سردشتی - رییس کمیسیون حقوقی، فرهنگی و اجتماعی شورای شهر و رییس سابق دانشگاه آزاد اسلامی سردشت

تیرماه ١٣٩٢