آن چه در پی میآید مهمترین وقایعی است كه در تاریخ جماعت اخوان روی داده است و نه تنها بر جماعت اخوان بلكه بر روند وقایع مصر و جهان تأثیر گذاشته است. این مقاله زیربنای بحثی است كه به تشریح مفصل این وقایع و دیگر رخدادها در طول عمر جماعت از سال 1928 تا انقلاب 2011 م. میپردازد.
-22 مارس 1928. در این روز جماعت اخوان در شهر اسماعیلیه توسط امام شهید حسن البنا و شش نفر از دوستانش به نامهای حافظ عبد الحمید، احمد الحصری، فواد ابراهیم، عبدالرحمن حسب الله، اسماعیل عز و زكی المغربی تأسیس و اظهار وجود كرد.
-24 سبتامبر 1930م. در سومین نشست مجمع عمومی اولین اساسنامهی جماعت اخوان تدوین و تصویب شد.
اوت 1932 م. اولین شعبهی اخوان در خارج مصر توسط جماعت جیبوتی تاسیس میشود.
-اكتبر 1932 م. دعوت پنج سال بعد از تاسیس در اسماعیلیه با منتقل شدن بنیانگذارش به پایتخت (قاهره) انتقال مییابد و با این انتقال وارد مرحلهای جدید میشود در پنجاه شهر مصر گسترش مییابد و بعد از شروع جنگ جهانی دوم تمام بخشهای جامعه را در بر میگیرد.
- 26 آوریل 1933م. تشكیل اولین گروه از خواهران مسلمان در داخل جماعت اخوان در اسماعیلیه. آیین نامهای داخلی برای آنان تهیه شد كه اهداف و ابزار كارشان را مشخص میكرد. هدف از تشكیل این گروه پایبندی به آداب اسلامی، دعوت به خیر ونیكی و توضیح مضرات خرافات شایع بین خواهران مسلمان بود.
-15 ژوئن 1933م. برگزار شدن اولین نشست شورای عمومی جماعت در شهر اسماعیلیه. بسیاری از مسؤلین شعبهها در این نشست شركت كرده بودند.
-15 ژوئن 1933م. اولین شمارهی مجله هفتگی جماعت با نام (جریده الإخوان المسلمین) با هدف این كه در آینده به روز نامه تبدیل شود منتشر شد.
-درماه اوت 1933م. امام بنا با شش نفر از دانشجویان دانشگاهای مختلف ملاقات و بر انجام فعالیتهای اسلامی با آنان بیعت كرد.
این افراد هستههای اولیهی كار دانشجویی و بخش دانشجویی درداخل جماعت شدند. آنان عبارت بودند از: محمد عبدالحمید احمد از دانشكده ادبیات، ابراهیم ابوالنجا الجزار از دانشكدهی پزشكی، احمد مصطفی از دانشكدهی تجارت، محمد جمال افندی از دانشكدهی علوم، محمد رشاد الهواری از دانشكده حقوق و محمود صبری از دانشكدهی كشاورزی.
-9 مه 1936 م. مكتب ارشاد شعبههای جماعت در سراسر كشور و عموم ملتهای اسلامی و شهروندان مسیحی مصر را به اقدام عملی جهت یاری قضیه فلسطین فرا میخواند و نقاطی را جهت شروع حركت برای اخوان و همهی فرا خوانده شدهها بهیاری ملت بزرگوار عرب مشخص میكند.
-سبتامبر1937م. امام شهید حسن البنا اولین مجموعهی اخوانی كه بیشترشان از دانشجویان بود را سازمان دهی میكند تا گروهی باشند كه تفكر اخوان را كاملا درك كرده و در رفتار و سلوكیات خود و اطرافیانشان پیاده كنند و همگی جهت تحقق آرمانهای خود آماده قربانی و بخشش هر چیز با ارزش باشند.
-20 فوریه 1938 م. بخش دانشجویی جماعت در دفتر مركزی جمعیت «الشبان المسلمین» در قاهره، كنفرانس عمومی را برگزار كرد كه هزاران نفر از دانشجویان و اساتید در آن شركت كردند و سخنرانیهای مهمی ایراد شد.
بهترین سخنرانی متعلق به امام شهید بود كه با عنوان «الإسلام والسیاسة» ایراد گردید و كنفرانس در ارائه اصول اولیه دعوت موفقیت بزرگی كسب كرد.
-25ژوئیه 1938م. اخوان اولین اردوگاه تربیتی خود را در منطقه الدخیله شهر اسكندریه بر روی ریگ زار ساحل برگزار كرد كه به مدت 32 روز از 25 ژوئیه تا 25 اوت ادامه داشت.
-2 فوریه 1939م. اخوان به مناسبت گذشت ده سال از تاسیس، كنفرانس دورهای پنجم خود را در منزل آل لطف الله در جیزه برگزار كرد. شركت كنندگان از همهی اخوان مصر نمایندگی داشتند و هیچ شعبهای از اعزام نمایندهی خود به كنفرانس بازنمانده بود.
-سبتامر 1939م. امام بنا ساختار دفتر ارشاد را بازسازی كرد و مسولیت اعضاء را مشخص نمود و مجربین و آگاهانی را از میان نخستین افراد جماعت شناسایی كرد و آنان را به عنوان اعضاء مجلس شورای جماعت معین نمود. برای اولین بار افرادی جهت كار تمام وقت در مركز اصلی جماعت مشخص شدند و مركز از مكانهای متفرق، ساده و كم وسعت به منزلی مستقل كه جوابگوی همهی فعالیتهایش باشد، انتقال یافت.
-اكتبر 1939م. باانتشار، پیشرفت و گستردهشدن فعالیتهای جماعت كمكهای اعضاء جماعت دیگر جوابگوی هزینه فعالیتها نبود و سبب معطل ماندن كارهای خیر میشد تا حدی كه امام شهید فرمودند: اگر چهار هزار جنیه میداشتم تغییر چهرهی كل مصر را ضمانت میكردم. بنابر این ایدهی سهم جماعت مطرح شد و اخوان از همان روز مبادرت به اجرای آن كردند و تصمیم گرفتند مخارج دعوت با تكیه بر جیب اعضاء جماعت تامین شود تا دستشان به سوی حكومت، دولت، جماعت و یا هر طرف دیگری دراز نشود و عزت نفس و اصول فكری شان از بین نرود و در تصمیمگیری مستقل باشند و با تهدید و تطمیع توسط دیگران جهتدهی نشوند.
-1939م. اولین شركت اقتصادی اخوان با سرمایهای تقریبی 4 هزار جنیه با اسم«المعاملات الإسلامیة» تأسیس شد و بعد از آن در سال 1945توسعه گستردهای یافت و اخوانیها و افرادی دیگر در آن سرمایه گذاری كردند و سرمایهی شركت به 20 هزار جنیه رسید. شركت خطوط حمل و نقل ایجاد كرد و كارخانهای راه انداخت كه لوله و لوازم گازكشی میساخت و تولیدات آن در بازارهای محلی و خارجی خصوصاً كشورهای دوست به فروش میرسید.
-اوت 1940م. در این ماه ژنرال كلایتون با امام بنا ملاقات كرد و این دومین تلاش دستگاه امنیتی انگلیس جهت تطمیع اخوان بود. اولین تلاش آنان در اواخر سال 1939م. انجام شد، زمانی كه مستشرق انگلیسی هیوارث دان نزد استاد احمد سكری میآید و پیشنهاد كمكی به مبلغ 20 هزار جنیه به جماعت میدهد و استاد به او درس اصول و اخلاق میدهد.
این بار كلایتون آمد تا كار آقای دان را تكرار كند و به امام بنا پیشنهاد داد كه نشریهی روزانهی اخوان را تأسیس كند و تمام مخارج مركز اخوان را در اختیار امام قرار داده ومركز را به محلهی آباد شهر انتقال دهد و هر دو ماه 20 هزار جنیه به جماعت تحویل دهد و بعد از این كه امام او را به باد تمسخر میگیرد مبلغ پیشنهادی را به 500 هزار افزایش میدهد امام بنا به او درسی فراموشنشدنی میدهد و در نهایت به ترور امام شهید منجر میشود.
-1940م. امام بنا در داخل جماعت نهادی ویژه تأسیس میكند وآن را «النظام الخاص» مینامد. افرادی از جماعت را كه اخلاصشان برای دعوت و پایداری آنان شناخته شده و توان بدنی ویژهای داشته و قدرت تحمل مشكلات را دارا بوده و بر سختیها صابر و حافظ اسرار و در سختترین شرایط حرف شنوی داشته و آمادهی جانفشانی باشند، دراین مجموعه قرارداد. امام بنا این تشكیلات را به وجود آورد تا با اشغالگران انگلیسی در مصر و صهیونیسم در فلسطین مبارزه و مقابله كند و عملا چندین عملیات در قاهره و منطقهی كانال انجام دادند چنان كه در جنگ فلسطین در سال 1948م. شركت كردند و قربانی داده و حماسهها آفریدند كه همگان به آن گواهی داده اند.
-ژانویه 1941م. اخوان كنفرانس دورهای ششم را در سرای اخوان در محلهی الحلمیه برگزار كردند و امام بنا سخنرانی مهمی ایراد كرد كه بعدها در مجموعه رسایل قرار گرفت. امام به معرفی اخوان پرداخت و به سوالاتی مانند اخوان چه كسانی هستند و چه میخواهند پاسخ داد وپرسید: آیا ما قومی ناشناختهایم؟ و به تفصیل به آن جواب داد. همچنین با بیان وسایل و ابزار كار اخوان، ارتباط با سیاست، حكومتها و احزاب پرداخت. بیش از 5 هزار نفر در این كنفرانس حضور یافته بودند.
-مه1941م. حسین سری پاشا نخستوزیر، محمد حسین هیكل وزیر آموزش و پرورش را فرا میخواند و به او ابلاغ میكند كه انگلیس از امام بنا و جماعتش به تنگ آمده. او نیز حكمی صادر میكند تا امام بنا به یكی از مدارس ابتدایی منطقه قنا منتقل شود.
-14اكتبر1941م. بعد از آنكه نیرو و مقبولیت مردمی جماعت گسترده شد و اشغالگران از توان جماعت در بسیج مردم علیه آنان احساس خطر كردند، حكومت حسین سری پاشا با تحریك انگلیس حسن البنا مرشد عام و نمایندهاش احمد سكری را بازداشت كرد.
-فوریه1942م. اولین دادگاه نظامی اخوان در تاریخ جماعت تحت عنوان قضیه شماره 388 برگزار میشود.
-فوریه 1943م. حكومت نحاس پاشا كه با زور سرنیزهی انگلیس به نخست وزیری رسیده بود با فشار آنان دستوری نظامی مبنی بر بستن همهی شعبههای اخوان به استثنای دفتر مركزی كه آن هم شدیدا زیر نظر قرار گرفت، صادر كرد.
-14اوریل1944م. بخش خواهران جماعت تأسیس میشود و مسئولیت آن را زنان و خویشاوندان اعضای اخوان به عهده میگیرند. هدف از تأسیس این بخش برانگیختن روحیهی دینی و آموزشهای اسلامی بود كه بتواند شخصیتهایی از زنان را بسازد كه بتوانند از عهدهی مسئولیتهای واگذار شده به آنان برآیند. همچنین در پی آن بود كه زنان با فضایل و كارهایی كه به خانواده رنگ و بوی اسلامی میدهد، آشنا شوند.
-28سبتامر1944م. اخوان با یكی از سرمایه داران قرارداد اولیه جهت خرید قصری بزرگ دارای سه طبقه و بیش از هزار متر مربع مساحت در میدان الحلمیه به امضاء میرسانند تا مقر ویژهی جماعت در قاهره باشد. خرید چنین مكانی آرزویی بود كه اخوان از سال 1932 كه به قاهره منتقل شدند در دل داشتند انگلیس به طرق مختلف سعی میكرد مانع به سرانجام رسیدن این معامله شود اما موفق نشد.
-4اكتبر1945م. اولین اجتماع مردمی اخوان در شهر قاهره و در یكی از روزهای عید مبارك قربان برگزار شد و بیش از نیم ملیون از شهروندان در آن شركت كردند بطوریكه ساختمان اخوان گنجایش جمعیت را نداشت و خیابانهای اطراف میدان الحلمیه با حصیر فرش شد. در این اجتماع امام شهید، استاد احمد سكری و استاد لویس فانوس از اعضای مجلس شیوخ سخنرانی كردند.
-5 مه 1946م. اولین شمارهی نشریه روزنامهی جماعت به نام «الاخوان المسلمین» انتشار یافت. مسئولان جماعت جهت انتشار روزنامه دو شركت تأسیس كردند، یكی جهت چاپ و دیگری برای آمادهسازی و نشر آن. شیخ احمد سكری از شغل دولتی خود استعفا داد و ادارهی نشریه را برعهده گرفت تا تمام وقت در اختیار آن باشد. رئیس تحریر زكریا خورشید و سردبیر شیخ محب الدین الخطیب بود.
-1مه 1947م. امام شهید حسن البنا پیامی خطاب به ملك فاروق، نخست وزیر مصطفی نحاس، پادشاهان، امیران و حاكمان جهان اسلام فرستاد. این پیام با عنوان «نحو النور» یا «به سوی نور» در مجموعه رسایل امام بنا آمده است. در ابتدای پیام امام تأكید كرده كه این كار را جهت انجام وظیفه و از روی خیر خواهی و نصیحت انجام داده و در ادامه به بیان محاسن رویكرد اسلامی پرداخته و گفته: اسلام ضامن آماده كردن همهی نیازهای امت در حال پیشرفت و توسعه میباشد.
-22 اوت 1347 م. هنگام طرح مسئله خروج انگلیس از مصر در شورای امنیت، مصطفی مؤمن به نمایندگی از اخوان جهت جلب نگاه جهانیان به قضیه مصر اقدام جسورانهای انجام داد و به محض این كه دید نقراشی میخواهد پشت تریبون قرار گیرد تا سخنرانی خود را ایراد كند، از محل مخصوص تماشاچیان به سمت جایگاه اعضاء و نمایندگان آمد و سر و صدایی ایجاد شد و رئیس از نگهبانها خواست او را اخراج كنند و در حالی كه در محاصره نگهبانان بود به سخنرانی پرداخت و تأكید كرد او آمده تا درخواست عدالت كند و اگر عدالت محقق نشود هزاران نفر جهت آزاد سازی كشورشان آماده جانفشانی و جهاد هستند. بعد از آن كنفرانس مطبوعاتی ترتیب داد و قضیه را از دیدگاه اخوان توضیح داد و میثاقی به خبر نگاران نشان داد كه با خون اخوان نوشته شده بود.
-22اوت 1947م. هنگامی كه شورای امنیت مشغول بررسی قضیه مصر بود، تظاهراتی بزرگ به رهبری اخوان از داخل دانشگاه الازهر به راه افتاد كه با برخورد وحشیانه پلیس مواجه شد. امام بنا از ناحیه دست و صورت زخمی شدند و اگر شجاعت بی نظیر ایشان و حلقه زدن اخوان در اطرافش نمیبود برنامهی قتل امام و رهایی از ایشان به اجرا در میآمد اما مقاومت حاضران پلیس را مجبور به عقب نشینی كرد.
-15 دسامبر 1947م. بعد از صدور قطعنامه تقسیم فلسطین در29 نوامبر اخوان راهپیمایی ترتیب دادند كه تمام قاهره را به لرزه در آورد و در آن دانشجویان دانشگاه الازهر شركت كرده و در میدان «اوبرا» تجمع نمودند. كنفرانس بعد از تظاهرات درهتل كونتننتال برگزار شد و بر اثر شدت ازدحام، برخی از قسمتهای ساختمان فرو ریخت.
-10مارس 1948م. اولین گروه داوطلب از اخوان المسلمین جهت آموزش در اردوگاه نظامی قطنا در سوریه مسافرت كردند تا بعد از آن به سوی قدس هجوم ببرند. مقرر گشت این گردان اسلامی از راه بندر پورسعید كشور را ترك كنند وامام بنا همراه كاروانی بزرگ كه با تكبیر و تهلیلهای آنان تمام شهر بیدارشده و همگی جهت تبریك و درود گفتن بر مجاهدین بیرون آمدند، مجاهدین را بدرقه كرد.
-10آوریل 1948م. نیروهای داوطلب اخوان درجنگ فلسطین دست به اولین اقدام خود علیه دشمن صهیونیستی میزنند. آنان هنگام صبح به روستای اشغال شده «كفر دیروم» نزدیك دیرالبلح و در میانهی راه خان یونس و غزه حمله كردند اما به علت ناآشنایی با شیوههای جنگ و امكانات دشمن مرتكب اشتباهاتی شدند كه منجر به شهادت 46 نفر و زخمیشدن 30 نفر دیگر شد.
-5دسامر1948م. اخوان در تمام شعبهها و مناطق كشور مصر به مناسبت گذشت بیست سال از تأسیس اولین شعبه در اسماعیلیه جشنهایی برگزار كردند. در این تاریخ شمار شعبهها در داخل مصر به 2 هزار شعبه و در خارج مصر مانند سودان و دیگر كشورهای عربی و اسلامی به 50 شعبه و تعداد اعضای فعال اخوان به نیم میلیون نفر رسیده بود.
19اكتبر1948م. نیروهای داوطلب اخوان در جنگ فلسطین بر تپهای مرتفع به نام «تبةالیمن» بعد از درگیری سخت با نیروهای دشمن صهیونیستی تسلط مییابند و فرماندهی ارتش مصر فرمانی صادر میكند مبنی بر اینكه این بلندی را به «تبة الاخوان المسلمین» نام گذاری كنند.
-15نوامبر 1948م. در عصر این روز گروهی از جوانان اخوان شروع به تخلیهی بار یك ماشین جیب نمودند كه محمولهی آن اسلحه، مهمات و اسناد و اوراق مهم و طبقه بندی شده متعلق به جماعت اخوان بود این كار بعد از آغاز فشار از جانب حكومت نقراشی و انحلال جماعت در شهر اسماعیلیه صورت گرفت. هنگام انجام مأموریت از طریق یكی از نیروهای اطلاعاتی كه در منزلی كه بار تخلیه میشد سكونت داشت، مجموعه دستگیر شدند و این واقعه به قضیه «ماشین جیب» شهرت یافت. شهادت شاهدان و اعترافات متهمین سبب همراهی و همدردی افكار عمومی با جماعت و هواداران آن شد. همچنین هیئت منصفه دادگاه با آنان همدردی نموده و رئیس دادگاه و یكی از اعضاء اجرائیه به اخوان پیوستند.
-8دسامبر 1948م. فرمان نظامی شماره 63 مبنی بر انحلال جماعت اخوان صادر شد. این فرمان بر ممنوعیت فعالیت اعضاء مجلس اداری جماعت، شعبهها، نمایندگیها، عموم اعضاء و هواداران تصریح داشت. همچنین بستن مكانهای ویژه فعالیت، ضبط اوراق و اسناد، پروندهها، مطبوعات، دارایی و اموال و همهی سرمایه جماعت را شامل میشد. قبلاً سفرای انگلیس، فرانسه و آمریكا در مه 1948م. در شهر فاید نشستی برگزار كرده و انحلال جماعت و از بین بردن مرشد آن را به تصویب رسانده بودند و بعد ازآن از حكومت مصر خواستند تا تصمیمات آنان را با صدور فرمانی نظامی به مرحله اجرا در آورد.
-28 دسامبر 1948م. نخستوزیر محمود فهمی نقراشی بیست روز بعد از صدور فرمان نظامی مبنی بر انحلال اخوان، در داخل وزارت كشور و در حالی كه شدیداً تحت حفاظت نگهبانان بود و نفوذ به حلقهی امنیتی بسیار سخت به نظر میرسید، ترور شد. ضارب كه عبدالمجید احمد حسن نام داشت دانشجوی دانشكدهی دامپزشكی و یكی از اعضای اخوان بود. او این كار را با تصمیم شخصی خود و جهت انتقام از نقراشی به خاطر انحلال جماعت و تعطیلی شعبههای آن انجام داده بود.
-14 فوریه1949م. دستوراتی از طرف دولت صادر شد مبنی بر این كه مجاهدین اخوان در جنگ فلسطین تحت نظر قرار بگیرند و بعد از پایان یافتن جنگ و اعلان آتشبس مجاهدین خلع سلاح شده و در اردوگاههایی ویژه در مرز رفح نگهداری میشدند و بعد از یك ماه و نیم قهرمانان به سوی بازداشتگاههای العریش و الطور سوق داده شدند تا به مدت هفت ماه در آنجا بمانند. هنگامی كه حكومت تصمیم گرفت آنان را آزاد كند مانند مجرمان با آنان برخورد شد و یكی از آنان چند شب در زندانهای «كعب دایر» انداخته میشد، سپس با حفاظت و حراست شدید امنیتی به شیوهای توهینآمیز به شهرش فرستاده میشد.
-12فوریه 1949م. با برنامه ریزی نخست وزیر ابراهیم عبد الهادی و وزیر كشورش و با دستور پادشاه، امام حسن البنا مؤسس جماعت ترور شد. مجریان جنایت سه نفر از منطقه «الصعید» بودند. آنان كار خود را زیر نظر نماینده نیروهای امنیتی وزارت كشور و مدیر پروندههای جنایی انجام دادند. این جنایت زشت ساعت هفت و نیم بعد از ظهر هنگام خروج مرشد از مركز جمعیت «الشبان المسلمین» همراه استاد عبدالكریم منصور شوهر خواهرش، روی داد. سه نفر مجرم تاكسیای كه امام سوار آن شد را محاصره تیرباران كردند. بعد از آن در حالی كه امام بیدار و به هوش بود به بیمارستان قصر عینی انتقال داده شد. با جلوگیری از درمان و ادامه خونریزی جنایت تكمیل شد و امام به شهادت رسید.
نظرات