امروز خبر اجراى حكم بازداشت همراه سربلند جماعت، كاك بختيار عارفى را دريافت كردم. آن‌هم به اتّهام عضويت در يك تشكّل  مدنى سراسرى كه در ١٦ استان و دهها شهر كشور فعاليت مي‌كند و هزاران عضو و هوادار دارد. كليدواژه‌هاى اساسى ادبيات جماعت در حوزه‌ی كنش فكرى، اجتماعى و سياسى، تأكيد بر رويكردهاى مدنى و اجتناب از خشونت در انديشه و عمل و نفى واگرايى و ترسيخ دگرپذيرى بوده‌اند.

كاك بختيار از محبوبترين و موفّقترين دبيران آموزش و پرورش سردشت است و كسى از همكاران و اوليا و دانش‌آموزان شكايتى از عملكرد او نداشته است. لابد بختْ يارِ «بختيار» ما شده و بسان الگوهاى سربلند تاريخ نو و كهنه، چند صباحى مجال تأمّل و تفكّر مراقبت نفس پيدا كرده است. امّا پاسخ اخلاقى پيامدهاى اين‌گونه برخوردها را چه كسى مى‌دهد؟ آسيب‌هاى روانى و عاطفى فرزندان و خانواده‌ها را چه كسى جبران مى‌كند؟ زندان‌سازان و زندان‌بازان نيك مى‌دانند انديشه در زندان تنها راسختر و شكوفاتر مى‌شود. 

اين‌كه در وضعيت كنونى كشور كسانى مجازات فرد فرهيخته‌اى را به جرم عضويت در يك تشكّل مدنى داراى پيشينه‌ی روشن و گفتمان شفاف اولويت خود قرار داده‌اند، نشان از رسوخ نوعى «ترامپيدگى» در بعضى دستگاههاى حسّاس مملكتى دارد. هرچند كاك بختيار اوّلين زندانى كج‌سليقگى‌هاى بعضى كارمندان و مأموران محلّى نبوده و احتمالاً آخرين نيز نخواهد بود، امّا جماعت عليرغم پرداخت هزينه‌هاى سنگين‌تر در دوره‌هاى گذشته، راه خود را گم نكرد و در آينده نيز بر مبناى پرنسيپ‌هاى خود گام برخواهد داشت. تكرار مي‌كنم: من هم مثل بختيار عارفى عضو جماعت دعوت و اصلاح هستم و به آن افتخار می‌كنم.