روزی گلادستون نخستوزیر انگلستان با اشاره به یک جلد قرآن به اطرافیانش گفت: تازمانی که این قرآن در دست مسلمانان باشد و به آن عمل کنند، اروپا هیچ وقت نمیتواند بر اسلام مسلط گردد و خود نیز در آرامش و امنیت زندگی نخواهد کرد. در این هنگام کشیشی با عصبانیت قرآن را برداشت و آن را پاره نمود. گلادستون گفت: ای احمق! منظورم پاره کردن نبود، بلکه باید آن را از صفحهی قلب مسلمانان پاک نماییم و عمل به آن در جامعهی مسلمانان از بین ببریم.
تاکلی مبشر مسیحی میگوید: باید قرآن را که نیرومندترین صلاح مسلمانان است، علیه اسلام به کار بریم تا آن را به طور کلی نابود کنیم و نیز ضروری است که برای مسلمانان توضیح دهیم آنچه در قرآن صحیح است، تازگی ندارد و آنچه که در آن جدید است، صحت ندارد.
با وجود کینهها و دشمنیها در غرب نسبت به قرآن، اندیشمندان و دانشمندان را در دو گروه میتوان جای داد:
گروه اول: باانصاف و بدون اغراض سیاسی و تنها با نیت تحقیق و کشف حقیقت به بررسی قرآن پرداختهاند و بیشتر آنان عضو آکادمیهای بزرگ علمی معتبراند و خود به اسلام گرویدهاند.
گروه دوم: نتایج تحقیقات خود را در اختیار افرادی گذاشتهاند که از بیداری مسلمانان و توجه دوبارهی آنان به قرآن، در هراسند، تا بتوانند راههای پیشرفت مسلمانان را ببندند.
اندیشمندان با توجه به حقایق و آموزههای شگفتانگیز قرآن و بدون توجه به زندگی مسلمانان امروزی به حقانیت دین اسلام پی میبرند و جالب اینکه عدهای از آنان پس از پذیرش دین اسلام اعلام میکنند که مسلمانان خود از آموزههای قرآن و اسلام فاصله گرفتهاند و خدا را شکرگذارند که قبل از آشنایی با مسلمانان، با قرآن و حقیقت اسلام آشنا شدهاند.
امروزه مسلمانان به علت دوری از قرآن و تعالیم آن، از قافلهی تمدن بشری عقب افتادهاند و با وجودی که دارای جمعیت بیش از یک میلیارد میباشند، خود باختهاند و از تفرقه میان خود به شدت رنج میبرند، دشمنانشان بر آنان مسلط شدهاند و در عمل به جای پیروی از دستورات قرآن، از اوامر قدرتهای بزرگ که دشمن دین و قرآنشان میباشند، پیروی مینمایند و این در حالی است که پیروی از دستورات قرآن آنان را از این ذلت نجات خواهد داد و شکوه و عظمت گذشته را به آنان باز خواهد گرداند. اعراض از قرآن کردن، در این دنیا برای مسلمانان، ذلت و خواری را به بار آورده است و در روز آخرت نیز شکایت پیامبر از آنان را به دنبال خواهد داشت، در آن روز که امت محمد (ص) از زبان پیامبرشان این شکایت را میشنوند که «پروردگارا قوم من این قرآن را از خود راندند» (فرقان: ۳۰)
امروزه به رغم تبلیغات وسیعی که در کشورهای غربی علیه اسلام و مسلمانان وجود دارد، روز به روز به تعداد کسانی که با تحقیق دربارهی قرآن به دین اسلام میگروند، افزوده میشود. اما متأسفانه موج تبلیغات ضد اسلام در غرب و مشکلاتی که برای تبلیغ دین اسلام در این کشورها وجود دارد، باعث دوری عامهی مردم از مطالعه در مورد حقیقت قرآن و اسلام شده است و کتابهای محققان خود آنان نیز که به اسلام گرویدهاند و یا حداقل حقایقی از آن را بیان نمودهاند، در جامعه انتشار و نفوذ زیادی ندارند. اما باید مطمئن بود که خورشید همواره پشت ابر نمیماند و چراغ الهی هرگز خاموش نمیشود.
قرآن سنگ بنای تمدن اسلامی است و در فرهنگ بشری شخصیتی مؤثرتر و انقلاب انگیزتر از حضرت محمد و کتابی فرهنگآفرینتر و زندگیسازتر از قرآن نداریم.
قرآنی که برای اولین بار در جهان غرب عرضه شد، بیشک علاوه بر نسخهی اصل عربی، به زبان دیگری نیز بود. تا کنون بیش از ۲۹۰ ترجمهی کامل و ۱۳۰ ترجمهی ناقص برگزیده از قرآن مجید به زبان انگلیسی نشر یافته است. نخستین ترجمهی ناقص در سال ۱۵۱۵م و اولین ترجمهی کامل انگلیسی توسط الکساندر راس اسکاتلندی از روی ترجمهی فرانسوی قرآن، انجام و در سال ۱۶۴۹م منتشر شد. بیش از ۶۰۰ سال است که قرآن و آموزههای آن وارد جهان غرب شده و تاکنون بیش از ۶ ترجمهی معروف و معتبر انگلیسی با نثر روان انگلیسی- آمریکایی، در غرب به چاپ رسیده است. مانند:
ترجمهی جورج سیل (۱۷۳۴م): تا سال ۱۹۸۰م ۱۰۵ بار
ترجمهی رادول (۱۸۶۱م) تاسال ۱۹۸۰م ۳۲ مرتبه
ترجمهی پالمر (۱۸۸۰م) تاسال ۱۹۸۰م ۱۵ بار
ترجمهی پیکتال (۱۹۳۰م) تاسال ۱۹۸۰م ۲۴ بار
ترجمهی داود (۱۹۵۶م) بعدها انتشارات پنگوئن چاپ کرد
ترجمهی آرتور آربری (۱۹۵۵م) بارها در ایران و اروپا چاپ شد
قرآن از دورهی رنسانس مورد توجه و تحقیق تعدادی از دانشمندان غربی قرار گرفت. رنسانس تنها یک دورهی زمانی نبود، بلکه یک شیوهی زندگی و تفکر بود که از راههای مختلفی چون بازرگانی، جنگ و اندیشهها از ایتالیا آغاز شد و به سراسر اروپا گسترش یافت و منشأ آن دینفروشی، دنیاخواهی ارباب کلیسا در قرون وسطی و سیاستمدار شدن فلاسفه بود. تأکید متفکران دورهی رنسانس بیشتر بر نفی کلیسا، مذهب و حتی امور اخلاق بود تا جایی که وقتی نوبت به فریدریش نیچه فیلسوف، شاعر، و فیلولوژیست کلاسیک آلمانی رسید، که از مشهورترین عقاید وی نقد فرهنگ، دین و فلسفهی امروزی بود، با گفتن این جمله که «خدا مرده است» مرگ خدای مسیحیت را اعلام کرد. تفکرها و ژرفنگریها پیرامون قرآن از این زمان شروع شد و به سرعت رشد یافت و در پی آن گرایشی از دینشناسی به نام اسلامشناسی- ابتدا به صورت نظریهپردازی و بعد آکادمیک- روی کار آمد و به دنبال آن نظریه و عقاید قابل توجهی از آموزههای قرآن به دست آمد.
اگر به قرآن با دید علمی بنگریم در مییابیم تمام آیههای قرآن را که در زمینهی علوم طبیعی، بهداشت و طب هستند، مطالعه کنیم و آنها را مطابق دقیقترین قانونهای علوم طبیعی و پیچیدهترین اصول ثابت شدهی علوم عقلی انجام دهیم، یقین پیدا میکنیم که هزار سال قبل جز خدا، هیچ کس بر روی زمین، از آن قوانین و اصول آگاه نبوده، پس به حقانیت و خدایی بودن چنین کتابی ایمان خواهیم آورد.
قرآن مقام والایی دارد، زیرا نام خداوند و خالق جهان و ستایش او را در میان ملل بتپرست نشر داده و آن را به همه کس اعلام کرد. اروپا نباید فراموش کند که مدیون قرآن است، همان کتابی که آفتاب علم را در میان تاریکی قرون وسطی در اروپا جلوهگر ساخت. اگر اندیشههای محمد (ص)، خرافی بود یا اگر او پیامبر خدا نبود، هیچگاه جرأت نمیکرد حرفی از علم به میان آورد و بشر را به علم دعوت کند. بررسی کامل عینی و بیطرفانهی قرآن در پرتو دانش نو ما را به درک توافق بین این دو (قرآن و علم) رهنمون میسازد و این حقیقت را نیز روشن میسازد که در زمان محمد، نه او نه هیچ انسان دیگری، نمیتوانست چنین مطالب شگفتانگیزی را که مطابق علم امروز است، به رشتهی تحریر درآورد. ریتوبنورث میگوید: علوم طبیعی، فلکی و فلسفه از قرآن اقتباس شده است و دانشمندان غرب مدیون قرآن هستند.
اگر قرآن را از اوّل تا آخر بخوانیم، یک واژهی کودکانه در آن نخواهیم یافت. قرآن در حقیقت مجموعهای است از پندهای اخلاقی، دستورهای دینی، راز و نیاز به درگاه خداوند، هشدار و تشویق جهانیان و شرح سرگذشت فرستادگان خدا. اگرچه ما همواره از قرآن روی بر میگردانیم و در همان مرحلهی اول اظهار کسالت مینماییم، اما خیلی زود ما را به سوی خود جذب و شگفتزده میکند و در نهایت ما را وا میدارد که در مقابل آن سر تعظیم و احترام فرود آوریم. سبک و اسلوب قرآن و هماهنگی و توافق آن با محتوا و هدفش محکم و استوار، بسیار عالی و باشکوه، با هیبت و دارای رفعتی حقیقی و ابدی است، از این رو این کتاب در تمام زمانها تأثیری نیرومند به جای میگذارد. قرآن اثری است که خواننده در آغاز (احیاناً) به واسطهی سنگینی عبارتش رمیده میشود، ولی سپس شیفتهی جاذبهی آن میگردد و سرانجام بیاختیار مجذوب زیباییهای متعددش میشود.
جان دیون پورت مؤلف کتاب «عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن» مینویسد: قرآن به اندازهای از نقائص مبرا و منزه است که نیازمند کوچکترین تصحیح و اصلاحی نیست و ممکن است از اول تا به آخر آن خوانده شود، بدون آنکه انسان کمترین خستگی از آن احساس کند. و همه این معنی را قبول دارند که قرآن با رساترین و فصیحترین زبان و به لهجه قبیله قریش که نجیبترین و مؤدبترین عربهایند، نازل شد... و پر از درخشندهترین شکلها و محکمترین تشبیهها است.
قرآن مهمترین موقعیت را در میان کتابهای مذهبی جهان به خود اختصاص داده است. گرچه قرآن در این طبقه ادبیاتی جوانترین اثر به حساب میآید؛ تأثیر شگرفی را که بر عده زیادی از مردم گذاشته است، همچنان به دیگران ارزانی میدارد. این کتاب برای اولین بار از افراد ناهمگون قبایل صحرایی در شبه جزیره عرب، امتی از قهرمانان ساخت و آنان نیز به نوبه خود اقدام به ایجاد چنان سازمانهای وسیع سیاسی مذهبی در جهان اسلام نمودند که یکی از بزرگترین نیروهایی است که اروپا و غرب برای آن حساب ویژهای باز نمودهاند. قرآن آشکارا فصیحترین مردان آن روز عربستان را به مبارزه دعوت نمود تا یک سوره مانند قرآن بیاورند. قرآن مانند اناجیل نیست که فقط به عنوان میزان و شاخصی درباره عقاید دینی، عبادت و عمل پیروان آن شناخته شده باشد؛ بلکه دارای مکتب و روش سیاسی نیز هست. کلیهی مسایل حیاتی و مالی با اجازهی همین منبع قانونگذاری حل میشود. در میان محسّنات زیادی که قرآن به حق واجد آن است، دو نکته بسیار مهم وجود دارد؛ یکی لحن تعظیم و تکریم هنگام ذکر نام خداوند و دیگری وجود نداشتن فکر، بیان یا داستانی خلاف تقوا یا حاکی از سوء اخلاق و بیعفتی و عدم طهارت که آن را معیوب و لکه دار نماید، در صورتی که با کمال تأسف این نواقص در موارد بسیار زیادی در کتب یهود دیده میشوند.
دکتر گوستاولوبون مورخ بزرگ و مشهور فرانسوی در این باره میگوید: قرآنکه کتاب آسمانی مسلمانان است، به تعالیم و دستورات مذهبی منحصر نمیشود، بلکه مشتمل است بر دستورات سیاسی و اجتماعی، خیرات، نیکی، مهماننوازی، اعتدال در خواهشهای نفسانی، وفای به عهد، اکرام به والدین، کمک کردن به بیوه و یتیم و سرپرستی آنان، نیکی کردن در مقابل بدی و... که در موارد متعددی به آنها تأکید شده، و در آن تمام این صفات و خصلتهای پسندیده تعلیم داده شده است.
رفتار دینی در قرآن شامل رفتار دنیوی نیز هست و همهی امور آن از سوی خدا و به طریق وحی آمده است. قرآن مقرراتی شامل ادب، تندرستی، ازدواج، طلاق، رفتار با فرزندان و حیوان و بردگان، تجارت، سیاست، ربا، دین، عقود، وصایا، امور صناعت، مال، جریمه و مجازات و جنگ و صلح است. قرآن در جانهای سالم، عقایدی آسان و دور از ابهام پدید میآورد که از رسوم و تشریفات ناروا و قید بتپرستی و کاهنی آزاد است. قرآن اصول نظم جمعی و وحدت اجتماعی را در بین مسلمانان استوار کرده است. قرآن بهترین راهنمای یک عقیدهی قلبی یعنی توحید و اخلاق فاضله است. شاید نیروی معنوی این کتاب منحصر به سادگی اوامر و نواهی آن باشد؛ چنان که گاهی یک کلمهی آن چند حقیقت را در بر میگیرد. قرآن کتاب علمی، دینی، اجتماعی، تربیتی، اخلاقی و تاریخی است. مقررات و احکام آن با اصول قوانین و مقررات دنیای امروزی هماهنگ و برای همیشه قابل پیروی و عمل است.
ادوارد گیسبون در این باره میگوید: قرآن دستور عمومی و قانون اساسی مسلمین است؛ دستوری است شامل مجموعه قوانین دینی، اجتماعی مدنی، تجاری، نظامی، قضایی، جنایی و جزایی:
فرماندار فرانسوی حاکم در الجزایر به مناسبت یکصدمین سالگرد این کشور گفت: لازم است که قرآن را از وجود مسلمین بر کنیم و زبان عربی را از مکالمهشان ریشهکن نماییم تا بتوانیم بر آنها پیروز گردیم. به این منظور و برای نابودی عملی قرآن در روحیهی جوانان الجزایری، دولت فرانسه ده دختر مسلمان جزایری را انتخاب نموده و پس از پوشاندن لباس فرانسوی به آنان، آنها را به مدارس فرانسوی فرستادند و پس از گذشت یازده سال کوشش در این زمینه جشن باشکوهی را به مناسبت پایان تحصیلات برای آنان ترتیب داد و وزراء و روزنامهنگاران را به شرکت در آن جشن دعوت نمودند. هنگامی که جشن شروع شد، ناگهان همگی مشاهده نمودند که دختران جزایری با حجاب و لباس اسلامی وارد محفل شدند. احساسات روزنامهنگاران فرانسوی بر انگیخته شد و سؤال نمودند که فرانسه بعد از گذشت ۱۲۸ سال استعمار در الجزایر چه کار کرده است؟ لاکوست وزیر مستعمرات فرانسه با عصبانیت پاسخ داد: در حالیکه قرآن از فرانسه نیرومندتر است من چه کاری میتوانم انجام دهم. کاش همهی مسلمانان به همهی کینهتوزان و دشمنان قرآن و اسلام با نزدیک شدن به آنها میفهماندند که هنوزم که هنوز است نتوانستهاند این قانون الهی را از دل مؤمنان مسلمان در بیاورند. ولی متأسفانه در خیلی از جاها هنوز مسلمانان با دیدهی دیگری به قرآن مینگرند. چه خوب گفته دکتر علی شریعتی:
«قرآن کتابی است که با نام خدا آغاز میشود و با نام مردم پایان میپذیرد. کتابی آسمانی است اما برخلاف آنچه مؤمنین امروزی میپندارند و بیایمانان امروز قیاس میکنند. بیشتر توجهش به طبیعت است و زندگی و آگاهی و عزت و قدرت و پیشرفت و کمال و جهاد.
کتابی است که نام بیش از ۷۰ سورهاش از مسائل انسانی گرفته شده است. بیش از ۳۰ سورهاش از پدیدههای مادی و تنها ۲ سورهاش از عبادات، و کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست. این کتاب از روزی که به حیلهی دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایهاش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت. و از آن هنگام که این کتاب را که خواندنی نام دارد دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبریک و اسبابکشی به کار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیلهی شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و... شد، و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند و بالاخره، اینکه میبینی اکنون در خدمت اموات قرارش دادهاند و نثار روح ارواح گذشته گانش و ندایش از قبرستانهای ما به گوش میرسد.
قرآن من شرمندهی توام اگر از تو آواز مرگی ساختهام که هر وقت در کوچهمان آوازت بلند میشود همه از هم میپرسند چه کسی مرده است؟ چه غفلت بزرگی که میپنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است.
قرآن من شرمنده توأم اگرتو را از یک نسخهی علمی به یک افسانهی موزهنشین مبدل کردهام. یکی ذوق میکند که تو را بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که تو را فرش کرده، یکی ذوق میکند که تو را با طلا نوشته، یکی به خود میبالد که تو را در کوچکترین قطعهی ممکن منتشر کرده...، آیا واقعاً خدا تو را فرستاده تا موزهسازی کنیم؟
قرآن من شرمندهی توام اگر حتی آنان که تو را میخوانند و تو را میشنوند، آنان چنان به پایت مینشینند که خلایق به پای موسیقیهای روزمره مینشینند. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد میزنند «احسنت» گوئی مسابقهی نفس است.
قرآن من شرمندهی توام اگر به یک فستیوال مبدل شدهای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول، یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کردهاند، حفظ کنی، تا این چنین تو را اسباب مسابقهی هوش نکنند. خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو. آنان که وقتی تو را میخوانند چنان خظ میکنند، که گوئی قرآن همین الآن به ایشان نازل شده است.»
آنچه ما با قرآن کردهایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدهایم!
نظرات
امید
13 دی 1391 - 11:07السلام علیکم و رحمت الله با تشکر از این مقاله ی زیبا. در انتهای مقالی جملاتی زیبا از جناب دکتر شریعتی در مورد به فراموشی سپردن قرآن ذکر شد که بسیار زیبا بود. خواهشمندم منبع این جملات را نیز ذکر بفرمایید. شدیدا به منبع مورد نظر نیاز دارم. خواهشمندم در صورت امکان لطف فرموده و از طریق ایمیل بنده که در قسمت مربوطه درج کردم مرا مطلع بفرمایید. درود خداوند بر شما.
شیدا مهاباد
16 دی 1391 - 09:02باتشکر فراوان ازشما وسایت اصلاح. واقعا هنوز هم خیلی از مردم ما از این کتاب آسمانی زیبا به طور ناشایستی استفاده می کنند. امیدوارم از این مقاله ها بیشتر روی سایت بگذارید تا مردم به سوی اصل قرآن برگردند. وبا تشکر زیاد از آقای منافی
علی_ نقده
17 دی 1391 - 06:15باسلام بسیار عالی بود گذاشتن اینجور مقاله ها واقعا جالبه لطفا بیشتر بنویسید. متشکرم ماموستا
آرام_ سقز
18 دی 1391 - 05:53باسلام. واقعا دستت درد نکنه . در کل مقاله ی جالبی بود اما از همه بیشتر که دوست داشتم داستان فرماندار حاکم در الجزایر بود و این درد دل جناب دکتر شریعتی. واقعا از دل آدم تا ثیر زیادی داره. متشکرم استاد منافی
قادر
19 دی 1391 - 12:56سلام گل کاشتی ایول بسیار عالی توفیق روز افزون
جوانان دورگه_ نقده
19 دی 1391 - 09:39باسلام ضمن عرض سلام خدمت ماموستا هژار منافی مقاله هات خیلی جالب هستن ازت خواهش می کنیم بیشتر بنویس. وبا تشکر از سایت اصلاح. از طرف جوانان دورگه(سه ر پردی) نقده