کودک و پوشش مناسب؛
از قدیم الایام مسألهی پوشش، دغدغهی انسانها بوده است. پوشش در هر مملکت و ملیتی تحت عوامل محیطی و فرهنگی متغیر است. پوشش و لباس محلی هر منطقه هویت و شخصیت خاصی به مردم آن منطقه میبخشد. از روزگاران دور مردمان هر منطقه لباس بومی و محلی خود را محترم میشمردند و طبق آداب و رسوم خود لباسهایشان را تهیه میکردند و از بدو کودکی تا پیری، زنان و مردان شان به همان لباس مزین بودند.
با پیشرفت علوم و پدید آمدن تمدن شهر نشینی، پوشش و لباس هم دستخوش تغییر و تحول شد. به نام راحتی، بهداشتی و ایمن بودن، لباسی موسوم به لباس اروپایی جایگزین لباسهای سنتی و محلی شد.
منطقهی ما«اورامانات و کردستان » نیز از این تغییرات در امان نماند. اما بافت سنتی این منطقه به سختی میخواهد که با این پدیده کنار بیاید و همین باعث شده که معضل پوشش گریبانگیر خانوادهها شود.
در جامعهی امروز ما طرز تفکر در مورد پوشش متفاوت است. در گذشته پدران و مادران ما به راحتی و آسانی، از نوزادی، کودک خود را ملبس به لباس سنتی و محلی میکردند. به همین دلیل یک نوع هماهنگی شخصیتی را در فرزندان خود به و جود میآوردند. گذشته از انکه نوع پوشش، سبب ثبات شخصیت بود، پوشش محلی ما پسران را مردانه، شجاع و پر هیبت بار میآورد و دختران مان را ظریف، زیبا و کدبانو میساخت. در عین حال با توجه به اینکه اسلام شرایط عرف را تا آنجا که مخالف با شرع نباشد، پذیرا است، لباس محلی ما پوششی مناسب و محجوب به شمار میآید.
اما با گذشت زمان و و رود فرهنگ غربی ( اروپایی) اوضاع دگرگون شد. اکنون بعضی از خانوادهها با بی توجهی و کم توجهی فرهنگ لباس پوشیدن غربی را پذیرفتهاند و بعضی دیگر با سرسختی در برابرش ایستادهاند.
اما نتیجه بسیار اسف بار است. فرزندان جامعهی ما اکنون هویت و شخصیت خود را گم کردهاند. چند شخصیتی گریبان گیر آنها شده است. دختران میل به فرهنگ غربی و پسرانه جلوه نمودن دارند و پسران ما شخصیتی زنانه و بی ثبات پیدا کردهاند.
قصد توهین ندارم، کسی را هم مجبور به پوشش نمیکنند اما این و اقعیت جامعهی ماست. از خانوادههای کم توجه و بی توجه که بگذریم، خانوادههای حساس گرفتار معضل پوشش هستند. اگر توجه داشته باشیم لباسهای موجود باب دل آنها نیست. به علاوه آنها هم دوست دارند با فرهنگ و تمدن جامعه پیش بروند، و سردر گمی از همین جا آغاز میشود. لباسهایی هستند که در ادارات و مدارس مورد استفاده قرار میگیرند که روی سخن ما با آنها نیست. مسأله لباسهای خانه و مهمانی است، که دردسر ساز شده است. قبول داریم که لباسهای پنبهای و راحت؛ مناسب و بهداشتی است و برای رشد جسمی کودک مناسب است. مشکل از سنین چهار سالگی به بعد شروع میشود.
به یک نکته در همین جا باید اشاره کنیم که سعی در اسلامی نمودن مدها جواب گوی مشکلات پوشش نیست. زمانی که شخص تعهد میدهد که برای ادارهای مخصوص لباسی مخصوص بپوشد، دیگر سعی در تغییر آن ندارد، چرا ما که متعهد به دین اسلام هستیم سعی در تغییرپوشش و مدروز نمودن آن داشته باشیم. اسلام لباسی را که عرف منطقه است و مخالف شرع هم نیست میپسندد. دیگر نیازی نیست که از بهانهی اسلامی کردن مدها که در و اقع برای رواج بد حجابی است، سخن بگوییم. زیبا پوشی و زیبا جلوه نمودن نیکو است. لباس محلی ما هم زیباست و هم پوششی کامل است، نیازی نیست که با نازک بدن نما نمودن تنگ و چسبان کردن آن، مثلا آن را زیبا کنیم!.
خانوادهها دلایل مختلفی برای استفاده نکردن از لباس محلی برای کودکان خود دارند. از قبیل:
1ـ دست و پاگیر بودن
2ـ سنگین بودن و راحت نبودن کودک
3ـ تفاوت لباس مدرسه و خانه
این دلایل را با استفاده از پارچههای سبک و ارزان و قابل شستشو، خیلی آسان میتوان حل کرد. مشکل اساسی در برخورد با مسألهی پوشش طرز فکری است که بعضی از خانوادهها دارند. این که پوشش محلی را غیر متمدنانه و به قولی بی کلاس میدانند و این مشکلی است که به آسانی حل نمیشود.
فقط به یک نکته اشاره میکنیم و قضاوت و تصمیمگیری را به خودتان و اگذار میکنیم. لباس به انسان هویت میبخشد، شخصیت را شکل میدهد و افکار و رفتار را تحت تأثیر قرار میدهد. سعدی علیه رحمه سالها پیش لباس را نشانهی آدمیت ندانست، منظور او توجه نکردن به ظاهر بود، اما در این مقطع زمانی با عرض پوزش از حضور شیخ اجل باید گفت: لباس نشانهی آدمیت است، چرا که اولین چیزی که از انسان به چشم میآید لباس اوست که خبر از راز درونی او میدهد.
پس پدران و مادران به فریاد رسید...
شخصیت و آدمیت فرزندان خود را دستخوش تهاجم فرهنگی نسازید. راحتی، تفاوت، دست و پاگیر بودن و غیره را بهانه نسازید. تحت تأثیر برنامههای ماهوارهای از کودکان معصوم مانکن نسازید. دختران را چون عروسکهای غربی آراسته نکنید، تا در ذهن و ضمیر ناخودآگاه او تصور زیبایی غربی جا خوش نکند. به او یاد دهید که زیبایی در سادگی لباس محلی او نهفته است، به او بیاموزید که حجاب اسلامی و حکم شرعی آن، برای صیانت و پاسداری از گوهر و جود اوست، نه حصاری برای زندانی نمودنش.
پسران را با لباسهای پرزرق و برق دخترانه، سست عنصر نکنید. با لباسهای تنگ و کوتاه بلوغ زودرس جنسی را، باعث نشوید. به پسران خود یاد دهید که کمر همت به مردانگی شال و قبا ببنددوقدمهای استوار با کفش و لباس آبا و اجداد خود بردارد.
هویت پاک و بی آلایش را با همیت دینی در آمیزید و شخصیت متین و استوار مردان و زنان آینده را شکل بخشید و افکار را در راستای هدفی و الا که همان رضایت الله است منسجم کنید. موفق باشید!...
نظرات
عثمان
17 بهمن 1395 - 12:22خداوند جزای به خیر این خواهر را بدهد و بر علم و تقوایشان بیفزاید. نشان آدم نبودن لباس در شعر سعدی با سایر مصرعهایش کامل می شود وگرنه فرمایش شما زیباست که لباس نشان آدمیت است و نشانه بسیار مهمی هم هست. تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت فکر کنم یعنی تنها لباس زیبا نشان آدمیت نیست.
بدوننام
21 بهمن 1395 - 10:16برادر بزرگوار ممنون از لطفتان شما درست میفرمایید منظور من کسانی بود که در توجیه لباس پوشیدنشان بیت اول شعر پرمعنای جناب شیخ را میخوانند وچون نمیتوان از این عالیجنبان ایراد گرفت با کمال شرمندگی از سعدی علیه الرحمه ایراد گرفتیم.