با شروع قرن شانزدهم میلادی قدرت جدیدی وارد عرصه تحولات مشرق زمین گردید. این نیروی جدید قدرتهای اروپایی بودند. اولین دولت غربی که توانست با عبور از دماغه امید نیک قاره آفریقا را دور بزند و وارد اقیانوس هند شود ناوگان دریایی پرتغال بود.
در سال ۱۴۸۱ میلادی یکی از ملّاحان پرتغالی به نام بارتلمی دیاز خود را به دماغة جنوبی آفریقا رساند و به اقیانوس هند پا گذاشت. اگر چه او متوجه مسیر خود نبود و نمیدانست که با ادامه راه میتواند به هندوستان برسد. در سال ۱۴۹۷ میلادی واسکو دوگاما بزرگترین مکتشف پرتغالی، به فرمان پادشاه پرتغال همراه چهار کشتی بزرگ جنگی در جستجوی راه ادویه به شرق رهسپار شد. در این سفر بارتلمی دیاز او را همراهی کرد. واسکودوگاما قصد داشت با دور زدن آفریقا خود را به هند رساند. واسکودوگاما پس از ورود به آبهای اقیانوس هند با راهنمایی و مدد امیر البحر مشهور عرب احمد بن ماجد نجدی به مسیرهای دریایی و سواحل اقیانوس هند و دریای عرب آگاهی یافتند و به مدد وی پس از ورود به آبهای شمال غرب اقیانوس هند و در مسیر دریایی بسوی هندوستان در سواحل بندر پسنی لنگر انداختند. [۱] و در نهایت در سال ۱۴۹۸-۹۰۴ ه به هند رسیدند. این واقعه اولین برخورد پرتغالیها با سواحل مکران بود سفر دریایی دوگاما تجارت اروپا را دگرگون ساخت و برای کشورش چنان دستاورد عظیمی داشت که پادشاه پرتغال به زودی خود را خداوند کشتیرانی و تجارت و فاتح هندوستان، حبشه، عربستان و ایران لقب داد و پاپ هم این لقب را تأیید کرد.
پرتغالیها به فرماندهی کاپیتان مشهور «واسکو دوگاما» و بعد از آن به تواتر مابین سالهای ۱۵۱۵ الی ۱۵۸۱ ناوگان پرتغالیها در حال تردد در سواحل مکران بودند. پس از ورود ناوگان پرتغالیها به اقیانوس هند که ابتدا در ظاهر به اهداف تجاری و سوداگری و گشودن مسیرهای جدیدی برای تجارت ادویه بین شرق و اروپای غربی بود. طولی نکشید که با چهره اشغالگری و چپاولگری غربیها آشکار شد سپس به تدریج با کمک ناوگان مجهز و تجیزات اتشین و باروت توانستند در اندک مدتی اکثر سواحل اقیانوس هند و دریایی عرب را آماج حملات خود کنند. و نواحی سوق الجیشی را به تصرف خود درآورده و پایگاههایی را در ان جا احداث نمایند. [۲]
آنها در پی یافتن پایگاههایی در مدخل دریای سرخ و خلیج فارس بودند تا بتوانند به معبرهای دریایی را برای انحصار تجارت در دست گیرند. از این رو بر جزیره سوقطره در خلیج عدن و سپس در مدخل خلیج فارس بر هرمز مسلط شدند و در سواحل مکران به بندرگاه تیس مسلط شدند.
در سال ۱۵۰۶ شاه پرتغال امانوئل دن فرانسیسکو دی المیدا (Don Franced co Almeyda) مسیرهای دریایی متصل به هند را به سه قسمت تقسیم نمود.:
قسمت اول شامل دریای احمر تا خلیج فارس.
قسمت دوم از راس جاسک تا دهانه رود سند که این بخشهای تمامی بنادر مکران را شامل بنادر میشد (تیس، گودر، کلمت، پسنی، اورماره، و دیبل).
قسمت سوم و آخرین بخش از دیبل شروع و تا گجرات ادامه داشت. [۳]
پس از آن ناوگانهای پرتغالی به کشتیها در هر نقطهای حمله کرده و یا آنها را غرق مینمودند و یا به آتش میکشیدند و یا بر آنها مستولی میشدند. [۴]
به این ترتیب سواحل مکران در درون بازی استعماری قدرتهای اروپایی وارد شد و از طرفی این سواحل برای تداوم تکاپوی استعماری پرتغالیها دارای اهمیت بسزایی بود و ناوگان دریایی پرتغال بشدت وابسته به این سواحل بود آنان از این سواحل برای فعالیتهایی نظیر تعمیر کشتیها، تامین آذوقه و خوار و بار و تامین آب آشامیدنی مورد نیاز بود. در پی آمد همین موضوع سواحل مکران آماج حملات دریایی ناوگان تجاری – جنگی پرتغالیها قرار گرفت. علی الخصوص حجاج خانه خدا که از شرق عالم اسلامی به قصد تشرف به بیتالله حرام از مسیرهای دریایی در حال تردد بودند هدف مناسبی برای استعمار گران به شمار میرفتند و سواحل مکران از عمده محلهای تردد زوار خانه خدا بود که از شرق اسلامی رهسپار حج بودند. مخصوصاً در آن دوران که تصرف ایران و کشتارهای صفویه امکان سفر از مسیرهای زمینی را برای مسلمین مشرق غیر ممکن نموده بود مسیر دریایی که از مکران میگذشت بسیار پر اهمیت بود.
در آن دوران تنها نیروی دریایی اسلامی که توان رویارویی با ناوگان پرتغالیها در اقیانوس هند داشت دولت ممالیک مصر بود که میتوانست امنیت حجاج خانه خدا را فراهم اورد که متاسفانه بعلت ضعف داخلی مانع مقاومت آنها در مقابل پرتغالیها شده بود.
سرانجام پس از تصرف مصر توسط قوای عثمانی و شکایات فراوانی که از مظالم و راه بندیهای پرتغالیها در دریای عمان و اقیانوس هند بر علیه حجاج خانه خدا صورت میگرفت خلیفه عثمانی ابتدا ناوگانی را به قصد حمایت از حجاج خانه خدا در دریای سرخ تجهیز نمودند و مرکز این پایگاه مهم را در سرزمین یمن و شهر عدن قرار دادند. [۵]
پس از حضور دریایی عثمانیها در دریای عرب و بحر احمر زمینه حضور این دولت نیرومند اسلامی در دریای عمان و خلیج فارس فراهم شد. پس از ورود ناوگان دریایی عثمانیها به صحنه رقابت دریایی اقیانوس هند و بحر عرب دو دولت عثمانی و پرتغالی وارد رقابت و کشمکش بر سر تسلط بر این دریا بر آمدند و هر دو نیروی فوق بر سر کنترل سواحل مکران که بخش بزرگی از سواحل شمال غرب اقیانوس هند و بر سر راه دریایی تجارت شرق به غرب قرار داشت به رقابت برخاسته بودند. در این بین ناوگان عثمانی به علت مسلمان بودن مورد حمایت مردم بلوچ بود. [۶] همچنین برای خلیفه عثمانی برقراری امنیت حجاج خانه خدا که از هند و آسیای میانه و سایر ممالک شرقی و از مسیر دریایی به حج بیت الله میرفتند فوق العاده اهمیت داشت و خلیفه عثمانی به عنوان «خادم الحرمین شریفین» برقراری امنیت کشتیرانی سواحل مکران و دریای عرب از اهمیت فوق العادهای برخوردار بود زیرا بیشتر مسیرهای دریایی حجاج بیت الله الحرام از همین دریا عبور مینمودند. خلیفه عثمانی بعنوان مسئول تامین امنیت مسلمین علی الخصوص حجاج بر تامین امنیت این حدود پافشاری زیادی داشتند. از جانب دیگر ناوگان صلیبی پرتغالیها نیز بسیار نیرومند و قدرتمند بود و سواحل شمالی خلیج فارس را بنا بر پیمان با شاه صفوی ایران در اختیار داشتند و در عملیات در سواحل مکران از حمایت شاه ایران هم برخوردار بودند. و در تیس نیز پایگاه قدرتمندی را با حمایتهای شاه ایران برقرار نموده بودند. پرتغالیها برای در اختیار داشتن راههای تجاری هند هر بهایی را حاضر بودند بپردازند. [۷]
دولت عثمانی پس از تصرف شام و برانداختن سلطه ممالیک متوجه حضور در مناطق دریایی شرق گردید و در ابتداء ناوگان عثمانی به بحر احمر مسلط گردید و سلطان سلیمان عثمانی سلیمان پاشا را در راس ناوگان عظیم دریایی که مشتمل بر ۷۰ فروند کشتی میگردید رهسپار دریای احمر و سواحل اقیانوس هند نمود این ناوگان نفوذ خلافت عثمانی را در یمن و عدن تقویت نمود و به جمع آوری معلومات از تحرکات ناوگان صلیبی پرتغالی پرداخت.
از طرف دیگر سلطان با فتح عراق و اعلام انضمام امارات خلیج (احساء و بحرین) به خلافت عثمانی دولت عثمانی مستقیماً رو در روی استعمار گران پرتغالی در خلیج فارس و دریای عمان قرار گرفت. [۸]
دولت عثمانی ناوگان عظیم دریایی به فرماندهی امیر البحر پیری رئیس تدارک دید و در جمادی الاول ۹۵۹ه / اوریل ۱۵۵۲ میلادی از سوئز بسوی باب المندب حرکت نمود. و پس از عبور از بحر احمر و عدن و در اکتوبر ۱۵۵۲ وارد دریای عمان گردید و مسقط را که در تصرف قوای پرتغالیها بود بمدت ۲۷ روز محاصره نمود و سپس بسوی هرمز رهسپار گردید و سفیری را جانب حاکم مکران گشیل نمود. وی به دیدار حکمران مکران ملک جلال خان شتافت و از وی درخواست حمایت و مساعدت در اجرای اوامر خلیفه مسلمین را نمود. ملک جلال خان نیز در جهت اجرای فرامین خلیفه قول مساعد داده و در بندرگاههای مکران تسهیلات تعمیر کشتیهای عثمانی و مساعدتهای انسانی را برای ناوگان عثمانی فراهم نمود و قول تامین مایحتاج قوای عثمانی را داد.. موضوعی که باعث خشم قوای استعماری پرتغالی را بر افروخت. [۹]
در سال ۱۵۸۱ باردایگر ناوگان عثمانی به فرماندهی دریا سالار علی بیگ و نیروهای استعماری رودروی یکدیگر قرار گرفتند. این رویارویی که در مسقط روی داد ناوگان پیرتغالیها شکست خورده و رو به هزیمت نهاد و بسوی هرمز و سواحل ایران عقب نشست. در اثنای این عقب نشینی قوای پرتغالی از دریای عرب به بهانه اتحاد بلوچها با عثماانیها در سر راه هرمز و تیس محل تمرکز پرتغالیها قراء و قصبات ساحلی مکران از جمله در خود تیس دست به کشتار و سرکوب مردم بیدفاع زدند. شهرها را خراب و سکنه را قتل عام کردند و دد منشی را به آنجا رسانیدند که حتی به کوکان و زنان نیز رحم ننمودند و شهرها را بکلی ویران کردند. در این جنگ بسیاری از نوئاحی ساحلی مکران همچون جیونی، بریس، تیس و غیره مورد هجوم ناوگان پرتغالی قرار گرفت [۱۰]
در همین دوره سواحل نشینان بلوچ برعلیه قوای پرتغالی دست به یکسری مقاومتهای مردمی بر علیه استعمارگران پرتغالی زدند که واقعه معروف حمل و جیهند در همین دوره به وقوع پیوست که دستمایه بسیاری از اشعار و حماسههای بلوچی قرار گرفت.
ماجرای حمل و جیهند روایت مقاومت شجاعانه دلاور مرادان بلوچ در مقابل استعمار گران اروپایی بود. جالب آنجاست که استعمار گران نه تنها از تخریب منازل و کشتار مردم احساس اندکی شرم ننمودند بلکه با مباهات و افتخار داستان وحشیگریهای غیر انسانی خود را در کتابها و گزارشهای خود قید نموده و مایه مباهات دانسته و به ان افتخار نمودند.
پس از غارتگریهای و چپاول گریهای قوای پرتغالی تیس به محلی خالی از سکنه و متروک تبدیل گردید و سرانجام با قیام سیف بن سلطان یعربی پادشاه عمان و قیام پیروزمندانه مردم عمان بر علیه پرتغالیها آنان موفق شدند ابتدا استعمارگران را از مسقط برانند و سپس با یکسری مجاهدتها و جنگ آوریها تمامی سواحل دریای عمان را بطور کامل از لوث وجود پرتغالیها پاکسازی نمایند و مرکزیت پرتغالیها فقط به هرمز و آن هم تحت حمایت دولت صفویه ایران منحصر گردید.
عمانیها پس از آزاد سازی تیس از بقایای قوای پرتغالی در جنوب این روستا و در مدخل خلیج که بعدها به چابهار معروف شد سنگ بنای قریه جدیدی را بنا نهادند و گروهی از مردم عمان و تجار ان سامان را به بندرگاه جدید اقامت گزیدند.
تیس از آن زمان به بعد به متروکهای تبدیل شد و از ان فقط بقایای مخروبه قلعهای ساخته شده در دوره اسلامی که بر فراز تپهای بود بر جای ماند که یاد آور آخرین حکمرانان این قلعه به قلعه پرتغالیها مشهور شده بود. و از تیس بجز خاطرهای در بین در بین مردم و ساحل نشینان بلوچ و سطوری که در کتابهای تاریخ بود چیزی نماند.
تا اینکه در سال ۱۲۸۲ ه-۱۸۶۵م چند تن از خوانین و بزرگان بلوچ کران وجود متروکه تیس را به وکیل الملک حکمران کرمان اطلاع دادند و وی به میرزا مهدی خان سرتیپ و عبدالله خان (بلیدهای) حاکم مکران ماموریت داد که از این بندر بازدید به عمل اورد. این دو مامور دولتی در طی نخستین ماموریت خود قلعه کوچکی در تیس ساخته و حدود بیست خانوار از اهالی دشت را به آنجا کوچ دادند. بعدها قلعه دیگری در تیس ساخته شد و مجدداً تیس رو به آبادانی گذاشت. [۱۱]
منابع:
1-مکران قدیم سی عهد جدید تک (۲۰۰۹) نوشته دکتر حمید بلوچ ص ۲۱۱
2-تاریخ الخلیج العربی ص۶
3-مکران عهد قدیم سی عهد جدید تک ص۲۱۱
4-مجلة الوثیقة، صفحات من تاریخ النفوذ البرتغالي في البحرین مجلة الوثیقة العدد الاول رمضان ۱۴۰۲ / یولیو ۱۹۸۹ ص ۱۲۲
5-جهود العثمانیین في الحد من التهدید البرتغالي للنشاط التجاري في الخلیج العربي من خلال الوثائق العثمانیة (۱۵۵۹-۱۵۳۸م ۹۶۷-۹۴۵ه) الدکتور نبیل عبد الحي رضوان الاستاذ المشارک في التاریخ الحدیث والمعاصر قسم التاریخ والحضارة الاسلامیة بکلیة الشریعة والدراسات جامعة ام القری بمکة المبارکة ص۸
6-مکران قدیم سی عهد جدید تک – حمید بلوچ ص۲۱۲
7-همان ص ۲۱۲- ۲۱۳ همچنین ر ک: Baloch Inayatullah۱۹۹۵ Islam the state and identity: the Zikris of Balouchistan Titus P. (ed) oxford university press، Karachi P. ۲۳۰
8-جهود العثمانیین جهود العثمانیین في الحد من التهدید البرتغالي للنشاط التجاري في الخلیج العربی من خلال الوثائق العثمانیه ص ۱۱-۱۲
9-مکران – حمید بلوچ ۲۱۲-۲۱۳
10-مکران حمید بلوچ ۲۱۳ الی ۲۱۵ همچنین ر. ک بدل خان صابر (۲۰۰۰) ایضاً صفحه ۱۵۴-۱۵۵ و
11-Miles S. B. D. ۱۹۱۹، the countries and tribes of the Persian Gulf، London pp۱۷۶-۱۷۷ cited by Sabir Badal Khan ۲۰۰۰ foot notes p ۱۵۵-۱۵۴
12-مرآت البلدان اعتماد السلطنه صفحه ۱۱۲
نظرات