از آن زمان که با ادبیات فرانسه آشنا شدم (۱۳٤۲) و کلمه کونسى یرغژ (سرایدار) را دیدم، به اهمیت‌ کار آنان پى برده و با مشکلات و گرفتارى‌هاى آنان آشنا شدم. بعدها و وقتى در سال ١٩٧١ مدتى در فرانسه اقامت داشتم، با محبت‌ها و کمک‌هاى آنان روبرو شدم.

در فرانسە اغلب سرایداران زنان و مردان مسنّى‌ بودند که عمرى را در یک اطاق کوچک گذرانده و نگهبان اموال و نگهدار رازهاى ساکنین آپارتمان‌ها‌ خواندە می‌شدند و هر روز با زانودرد و کمر خمیده به نظافت مشغول می‌شدند و انجام وظیفە می‌کردند. البتە آنان از مزایای قانونی استفادە می‌کنند‌ و قانون پشتیبان آنان است. اکنون در فرانسە آپارتمان‌های مسکونی مدرن شدە و با سیستم‌های هوشمند کنترل و نگهداری می‌شوند و سرایدار ندارند و شغل سرایداری بیشتر در موزەها و دانشگاه‌ها و ادارات دولتی دیدە می‌شود. در ایران پس از توسعە آپارتمان‌نشینی در تهران و مخصوصاً‌ از سال‌هاى ۱۳٥۷ به بعد، شغل سرایداری پیدا شدە و گسترش یافت. در سال‌های اول شاغلین سرایداری اغلب افغانى‌هاى عزیز و متأهّل‌ بودند که با حقوق ناچیز به خاطر یک مسکن بهتر سرایدار می‌شدند‌. ناگفته نماند بیشترین آنان افراد شریف و درستکارى بودند که به‌ندرت به‌سوى کار خلاف می‌رفتند. از سال‌های ۱۳٦٥ به علت تغییرات سیاسی و اجتماعى در مناطق کوردنشین و شیوع بیکارى‌ و افزایش گرانى و عدم فرصت‌های شغلی، جوانان بیکار کورد به سوى تهران روانه و اکنون به‌جرأت می‌توان‌ گفت که ٩٠ درصد سرایداران آپارتمانها و یا منازل ویلایى شهر تهران جوانان کورد هستند.

علت استقبال مردم از سرایداران کورد در تهران این است که:

١-به علت افزایش عرضه و کاهش تقاضا، جوانان کورد چاره‌اى جز قبول شرایط ساکنین ندارند و ناچار کار سخت و دشوار را با حقوق کم و بدون اضافه‌کارى و مزایا قبول می‌کنند

٢-به علت اینکه این افراد انسان‌هاى دلسوز، صادق و درستکارى هستند و امتحان خود را پس داده‌اند، ساکنان آپارتمان‌ها آنان را ترجیح می‌دهند.

متأسّفانه‌ سرایداران به‌علت اینکه بسیار متفرّق‌اند و هیچ‌گونە‌ تشکلّی‌ ندارند و از قانون هم بى‌اطلاع هستند، گاهی مورد بی‌مهرى‌ قرار گرفته و حقوق ماهیانە ناچیزی (کمتر از دستمزد قانونی) بە آنها پرداخت می‌شود و عدّه‌ زیادى از آنان حتى‌ بیمه هم نمی‌شوند. با توجه به اینکه در کارگاه‌هاى کمتر از ٥ نَفَر بیمه کردن کارگرها با توافق کارگر و کارفرما است و اجباری نیست، اکثریت هیأت‌مدیره‌هاى آپارتمان‌ها از بیمه کردن سرایداران خوددارى کرده و در صورت اصرار کارگر آنان را اخراج می‌کنند و سرایدار اخراجى دستش به جایى نمی‌رسید. اغلب سرایداران متأهّل‌ و کودکان معصومى دارند که در فضاى بسته و آلوده‌ى پارکینگ زندگى دشوارى را به‌سر می‌برند. بارها شاهد بود‌ه‌ام که آنان براى ثبت نام کودک خود در یک مدرسه دولتى و نزدیک محل آپارتمان با مشکلات زیادى روبرو شده‌اند که تنها با کمک ساکنین آن آپارتمان‌ها یا خیّرین‌ کورد تهران مشکل آنان حل شده است. شاهد بوده‌ام که سعى و کوشش آنان براى تماس با نماینده شهرستان خود در مجلس شورای اسلامی بى‌ثمر بوده و به تلفن‌هاى آنان جواب داده نشده است.

این همنوعان ما در تهران بسیار تحت فشار هستند و از اغلب امتیازهاى قانونی بى‌بهره‌اند و چون با قوانین آشنایی ندارند حق آنان پایمال می‌شود، لذا از نمایندگان فعلى و ادوار و آینده تمنّا‌ می‌کنم به فکر آنان باشند تا با تصویب قانونی، شغل آنان ساماندهی و بە‌نحو شایسته‌اى این قشر محروم به رفاه و آسایش نسبی دست یابند.