عبدالعزیز مولودی
به مناسبت بزرگداشت مقام دکتر عبدالله ابریشمی در دانشگاه تهران
اشاره: درآغاز برخود لازم میدانم از تلاشهای وقفه ناپذیر سرورارجمندم جناب آقای دکتر ابریشمی، که به حق در مقام اندیشمندی وارسته و رها به طرح ایدههای دلسوزانه خود پرداخته و در این راه هرگز به خود بیم راه ندادهاند تقدیر نمایم. دکتر ابریشمی وامثال ایشان که در تاریخ کشور ما کم نبوده و بسیاری ازآنها اکنون در کنار ما نیستند، الگوی مناسبی برای نسل جوان کشور محسوب میشوند تا در اندیشه، در تفکر و مقام نقد دیگران همواره بتوانند در مسیر انصاف حرکت نمایند. امید که از وجود ایشان بیش از آنچه هست استفاده شود. در این مختصر تلاش کردهام به بازسازی بخشی از اندیشههای ایشان بپردازم.
در بیان وضعیت کنونی جامعه کردی از نظر فردی و اجتماعی در ایران ، همواره به این نکته اشاره کردهام که درجامعه ما از یک سو به تبع تحولات داخلی کشور هر چند ساختار سنتی با چالش جدی مواجه شده است، اما هنوز راه برون رفت از آن را پیش رو دارد و از سوی دیگر برخی از تجربههای پیشرفته تکنولوژی مدرن را جامعه ما مخصوصا قشرجوان دارد تجربه میکند.
اگر در جامعه سنتی، زندگی فرد عموماً به تأثیر از ساخت و همبستگی سنتی موجود در آن ـ به عنوان عامل هویتیابی فرد ـ شکل میگیرد و مایه امنیت و اعتماد حاصل از آن را فراهم میسازد؛ در شرایط فروپاشی وضع موجود و عدم جایگزینی نهادهای مدرن شکل دهنده به رفتار فردی و جمعی، مردم، مخصوصاً لایههای مرتبط با عناصر ایجاد تغییر، احساس سردرگمی و بیهویتی میکنند.دراین شرایط، هرکس در اندیشه خود و منافع شخصیاش خواهد بود. طبیعی است که بدگمانی، سوءظن، بیاعتمادی و فردگرایی خودخواهانه، بارزترین تجلی آن است امری که امروزه در کشور ما به طور کلی و در جامعه کُردی دیده میشود.
استفاده شخصی از موقعیتها و مناصب عمومی (مواقعیتهای اداری، سیاسی و فرهنگی انتخابی و انتصابی که کارکرد و جهتگیری عمومی دارند و معطوف به تأمین منافع عموم مردمند) برای دستیابی به منافع فردی و با استفاده از مجاری قانونی خللپذیر)مانند بسیاری از پروندههای استفاده مالی، اداری وسیاسی در سطح ملی و در موارد جزئیتر آن در سطح محلی، که روز بهروز حجم پروندههای مطرح شده را در محاکم بالا میبرند) تنها نمونههایی از این نوع روابط در جامعه ما است. در این شرایط بدیهی است که قانون و حق، تحت تأثیر چنین افرادی قرار میگیرند. سامان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در هر جامعهای، از جمله در جامعه کُردی، نیازمند عنصر اعتماد است که آن هم مستلزم قاعدهمندی و پیشبینی پذیری رفتار افراد، در ارتباط با خود و دیگران است که در قالب نهادهای اجتماعی مدرن و بر مبنای مشارکت اجتماعی، نظم مییابند. آنتونی گیدنز در پاسخ به این پرسش که مردم چگونه وضعیت مدرن را تجربه میکنند، میکوشد ارتباط میان تحولات جهانی را با دگرگونیهای ایجاد شده در هویت فردی و در برقراری روابط میان فردی، توضیح دهد. وی در توضیح مفهوم سیاست زندگی معتقد است که “خود” (هویت فردی) را باید ایجاد کرد. امری که به فرد امکان برنامهریزی و انتخاب شیوه زندگی را میدهد. “سیاست زندگی” در پیوند با آزادی افراد برای انتخاب و مطرح کردن پاسخهایی به این پرسش وجودی است که، چگونه فرد باید زندگی کند؟ به عبارت دیگر، سیاست زندگی، ارتقای خودشکوفایی فردی است و پیامدهای فراگیری بر روابط میان فردی دارد.(پیترکیویستو، 1378، ص207) نخبگان جامعه به عنوان گروههای متشکل یا نامتشکل اجتماعی، از جمله گروههایی هستند که می توانند با داشتن تصوری از سیاست زندگی برای جامعه در حال گذر بیشترین تاثیر را بر روند تحولات و تغییرات اجتماعی داشته باشند. چرا که میان دگرگونی ساختار اجتماعی و ظهور و سقوط گروههای نخبه پیوستگی عمیقی وجود دارد. در این بین با توجه به تمایزی که میان گروههای نخبه وجود دارد؛ سخن از تلاشهای کسی است که با وجود آشفتگیهای موجود در کشور و با داشتن تجربیات اندوخته تاریخی؛ خود دارای تلقیی از سیاست زندگی با چهارچوبی مشخص و مدون است. دکتر عبدالله ابریشمی، فرهیخته ای از جامعه کردی است که با مسایل مربوط به جنبش اجتماعی کردها در ایران بزرگ شده و در کنار آن از نزدیک مسایل کلان فرهنگی وسیاسی کشور را تجربه و تجزیه و تحلیل کرده است. آنچنانکه خود میگوید در سالهای 1320 تا 1325(اوج جنبش کردهای ایران )نوجوانی بوده است که از نزدیک شاهد بیشتر رویدادها بوده است. برای درک سیاست زندگی از منظر دکتر ابریشمی باید ضمن بیان محتوای این مفهوم، به نوشتههای ایشان مراجعه کرد.
یکی از نمودهای سیاست زندگی امروزی تثبیت و تعمیق حقوق شهروندی است. بدیهی است که تحقق سیاست زندگی یا به بیان دیگرخودشکوفایی فردی، نیازمند هماهنگی اجتماعی و سیاسی در روابط افراد و گروههای اجتماعی با نظام سیاسی و تأمین و برخورداری از آزادیهای اساسی مخصوصاً آزادی بیان و اندیشه در جامعه است. با توجه به این واقعیت می توان با بیان دیدگاههای نهفته در کتابها، مقالات و مصاحبههای دکتر ابریشمی، ویژگیهای اندیشه سیاسی و اجتماعی ایشان را در باب تحولات سیاسی- اجتماعی ایران و کردستان مورد بحث قرارداد.
در تحلیل مشکلات اجتماعی وسیاسی جامعه ایرانی در عصرحاضرو شکل گیری جنبشهای برابری خواهانه ؛ ایشان معتقدند که: ستم ملی و نسل کشی که از سوی برخی ازحکومتها بر اقلیتهای ملی اعمال می شود ناشی از سطح نازل فرهنگی گروههای حاکم در آن کشورها است.وگرنه در جوامعی که از اعتلای سطح فرهنگی برخوردارند، تمایزات فرهنگی و ملی هر قدر هم وسیع باشد آنان می توانند براساس دمکراسی کشوری را پدید آورند و در آسایش زندگی کنند.(عبدالله ابریشمی،1370،ص129) البته متذکر می شوند که: هدف من در بیشتر گفتارهایم بیش از این که ایراد به ارباب قدرت اعم از دولت، احزاب و اشخاص باشد، ایراد به ساختار فرهنگی حاکم بر جامعه است. زیرا فرهنگ موجود هم بر ارکان دولت حاکم است و هم بر نهادهای سیاسی و نیز بر افراد جامعه.(مجله مهاباد ، شماره 50) با وجود این تذکرنقطه اتکای تحلیل را بر رابطه دولت با مردم قرار میدهند.چنانکه در مقدمه کتاب مبانی فرهنگی دولت نوشته اند که نحوه برخورد حکومت و مردم در زمینه قدرت سیاسی نمودار سطح فرهنگ سیاسی در هر جامعه ای است.اگر اختلاف در حد مناقشه و بدون خونریزی باشد، نشاندهنده فرهنگی رشد یافته است. ولی اگر به صورت نزاع و خونریزی درآید، حاکی از فرهنگی عقب مانده است.
شایان ذکر است که توجه محوری به رفتار گروههای حاکم ، مانع از آن نیست که نقش عوامل دیگر را نادیده بگیرند. دکتر ابریشمی در انتقاد از ایده سلطهطلبی به معنای کلی آن نظر دارد و سلطه طلبی را اعم از دولتی یا حزبی یا هر نهاد دیگر به عنوان مانع جدی آزادی بیان تلقی میکنند. ایشان در ادامه با طرح سئوالاتی از این دست که: آیا اکنون هم باید روی این بدعت فرهنگی سرپوش بگذاریم تا مبادا به قبای کسی یا نهادی بربخورد؟ آیا سرپوش گذاشتن روی حقایق حاکم بر جامعه ما تبلیغ فرهنگ انحصار طلبی و سلطه جویی نیست؟ به نقد اقتدارگرایی خاص در جامعه ایرانی میپردازند.
طبیعی است که یکی از دغدغههای دکتر ابریشمی در لابلای نوشتههای منتشر شده، جنبش کردهاست. در کتاب " هویت تاریخی ومشکلات مردم کرد" مطرح کردهاند که: مشکلات کردها در قرن بیستم، از تحول ساختار سیاسی کشورهای منطقه ناشی شده است. دولتهای حاکم بر کردها، به طور سطحی برخی از شیوههای مدرنیته را برگزیدهاند، ولی محتوای انسانی آن را به کنار نهادهاند. در منشور و میثاقهای جهانی حقوق بشر – که رویکرد مثبت مدرنیته است – رعایت حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد و جامعه به همه حکومتها تکلیف شده است، ولی در خاورمیانه، به سبب رویکرد منفی زمامداران کشورهای منطقه در اختصاص کیان سیاسی، اداری و فرهنگی به قومیت خاصی در کشور به نام ملت، کردها دچار محرومیت شدهاند.(عبدالله ابریشمی، 1385،ص236) در این زمینه مشخصا به سیاستهای اعمال شده در رژیم گذشته اشاره میکنند و یادآور میشوند که مشکلات مردم کرد در ایران ناشی از حاکمیت چنین فرهنگی است. یعنی فرهنگ انحصارطلبی و سلطه جویی دولت مدرن مدل پهلوی که سیاست تبعیض و محرومیت همه جانبه را برمردم کرد تحمیل کرد و اعتراض مردم را نیز با قهر پاسخ داد(مجله مهاباد ، شماره 50). از نتایج فرهنگ مورد اشاره شکل گیری جامعه تودهوار است که آسیبزایی آن تنها به گروههای حاکم محدود نمیشود. در این باره مینویسند در جامعه توده وار که زور جای منطق را گرفته باشد، هر حرکتی به شدت در معرض آسیب قرار دارد. احزاب و نهادهای جامعه کرد نیز از این آسیبها در امان نبوده و نیستند. اینگونه است که دکتر ابریشمی از منظر انتقادی با مسایل کلان کشور (مربوط به حوزه قدرت سیاسی ) ومسایل محلی (احزاب و گروههای سیاسی منطقه ) روبرو می شود و هرگز از بازگویی و بیان واقعیتهای موجود بخاطر حفظ مصالح شخصی حتی به قیمت تهدید زندگی خود رویگردان نمی شود.
آیا با وجود مشکلات فرهنگی موجود، راه برون رفتی وجوددارد؟ در پاسخ به این سئوال، ایشان با تبعیت از الگوی حقوق بشر و شهروندی، معتقدند که ملتها یا قومیتها در قالب شهروند می توانند هویت خود را پاس بدارند و در هم گرایی با یکدیگر از مزایا و امکانات بیشتر بهره مند شوند ولی در قالب دولت _ملت خاص هم گرایی و هم دلی جای خود را به نفاق و دودلی خواهد داد.(عبدالله ابریشمی، 1385،ص236) به عبارت دیگر همه اهالی کشور از حقوق سیاسی و فرهنگی برابر برخوردار شوند.
منابع:
گیدنز-آنتونی(1378) تجدد و تشخص، ترجمه ناصر موفقیان، نشر نی تهران .
ابریشمی-عبدالله(1385)هویت تاریخی و مشکلات مردم کرد، نشرآنا، تهران .
کیویستو- پیتر(1378) اندیشههای بنیادی در جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، نشر نی، تهران.
ماهنامه مهاباد ،فرهنگ نقاد و فرهنگ توده وار، دکتر ابریشمی ، شماره 50.
فصلنامه چشم انداز ایران ،کردستان همیشه قابل کشف، دکتر عبدالله ابریشمی - دومین ویژه نامه کردستان - پاییز 1384.
ابریشمی-عبدالله(1370)، مبانی فرهنگی دولت، ناشر مولف، تهران .
نظرات
درود بر دکتر ابریشمی و استاد فرزانه مولودی<br /> دکتر ابریشمی مردی مستقل، نیکاندیش است و سوار بر موجهای جامعه حرکت نمیکند. بلکه نقدهایش مبتنی بر اصول علمی و بیطرفی عالمانه است.