حسنی مبارک رییس جمهور پیشین مصر بود که با ظلم‌ها و بدی‌هایی که به مردم خویش کرد آن‌ها را به تظاهرات علیه خود تشویق نمود. مثل همه‌ی دیکتاتورهای تاریخ مخالفان را به زندان انداخت و بعضی‌ها را اعدام کرد. فقر و فلاکت در جامعه موج می‌زد. حدود دو سال پیش بعد از حدود هجده روز تظاهرات اعتراضی مردم، از مقام خود استعفا داد و دادگاه او را به اتهام فساد مالی و آمریت در قتل عام تظاهرکنندگان به حبس ابد محکوم کرد و از دادن حکم اعدام اجتناب نمود. پس از او محمد مرسی که اخوانی بوده با رأی مستقیم مردم و در یک انتخابات آزاد به جای حسنی مبارک رییس جمهور مصر شد.

 بعد از حدود یک سال و چند ماه که محمد مرسی در این مقام بود تظاهراتی بر علیه او برگزار شد آن طور که شواهد نشان می‌دهد ارتش با کمک احزاب لائیک و غیر دین و ضد دین، مردم را بر علیه او تحریک کرد و محمد مرسی توسط کودتاچیان که شامل مخالفان دولت و ارتش است برکنار شده و او را به زندان انداختند. ارتش برای اینکار حضور مردم در میدان تحریر را دستاویز قرار داد در حالی که در همان حال تعداد بیشتری از مردم در میدان‌های رابعه عدویه و النهضه حضور داشتند. این کار باعث برافروختن خشم مسلمانان از جمله اخوانی‌ها شد و در پی این مسئله تظاهرات گسترده‌ای در مصر صورت گرفت. آن‌ها در میدان‌هایی از جمله رابعه‌ عدویه، النهضه و اسکندریه و ...تجمع کرده تا به این بی‌عدالتی شکایت کنند. مسلمانان حدود دو ماه در میدان‌ها شب و روز تجمع کردند. در این تجمع کودکان، زنان و مردان اعم از پیر و جوان شرکت پررنگی داشتند. آنان حتی در ماه مبارک رمضان و در این فصل گرم تابستان که به سختی می شود روزه گرفت میدان ها را خالی نکردند و همچنان به تظاهرات علیه ارتش و مخالفان دولت ادامه دادند. در روزهای نخستین توسط ارتش به آن‌ها حمله‌ی مستقیم نظامی صورت نگرفت هر چند فضای سیاسی را کاملاً بر آن‌ها بسته و رسانه‌های آنان را کاملاً بستند. ولی در بیست روز اخیر در چند مرحله شاهد کشتارهای بی‌رحمانه‌ای که شامل کودکان، زنان و مردان است، بودیم. ارتش به طور وحشیانه‌ای به مسلمانان حمله کرد. آن‌ها را با وسایل پیشرفته‌ی جنگی به صورت مستقیم از داخل هلیکوپترها، پشت بام‌‌ها و خیابان‌ها و نیز به وسیله‌ی تانک‌ها کشتند. در حالی که مردم مسلمان که تنها در پی گرفتن حق هستند هیچ سلاحی  ندارند و سلاح آن ها در مقابل ارتش قلبی است که پر از امید به خدا و پر از عشق به قرآن است.

ارتش همچنان به کار خود ادامه می‌دهد و با تانک‌ها و بلدزرها به میان مردم می روند, حتی به کودکان نیز رحم نمی کنند و کودک شیرخواره را همراه با مادرش در داخل چادر در وسط میدان جلو چشم رسانه‌ها و مردم دنیا زیر گرفتند و متاسفانه صاحبان قدرت غیر از ترکیه و قطر از آنان دفاع نکردند. رهبران اخوان المسلمین را دستگیر کردند و اعضای خانواده های آنان را کشتند. هر کس از این تصاویر وحشتناک فیلم بگیرد او را با گلوله نشانه می گیرند. حتی اخوانی ها قبل از این کشتار های وحشیانه خواستار مذاکره بودند ولی ارتش، خشم را انتخاب کرد. بدتر این که ارتش و دولت خود را مسلمان نامیده‌اند و با حمایت و پشتیبانی شیخ دانشگاه ازهر و نیز حزب سلفی نور و نیز پشتیبانی و برنامه‌ریزی دولت‌های دیکتاتور منطقه و دولت‌های غربی مدعی دموکراسی این جنایت وحشیانه را مرتکب شدند. در حالی که هیچ مسلمانی حاضر نمی‌شود با برادران و خواهران دینی خود این چنین برخورد کنند. حتی مسلمانان به مساجد پناه بردند زیرا  خانه‌های  آنان را آتش می‌زنند ولی ارتش مسجد را محاصره کرد و چند ساعت بعد مسجد را آتش زده و محل را ترک کردند. حال دیدن این تصاویر و فیلم‌های وحشتناک قلب انسان‌های آزاده را جریحه‌دار کرده و مردم کشور‌های دیگر از جمله ایران، ترکیه، مالزی، عراق و... دست به تظاهرات علیه ارتش مصر زدند. من نیز افتخارم این است که در تجمع اعتراضی علیه این جنایت جلو دفتر حافظ منافع مصر در تهران، که به همت جماعت دعوت و اصلاح ایران تشکیل شده بود، در کنار برادران و خواهرانم و همراه با پدر و مادر عزیزم شرکت کردم و صدای خود را به نشانه‌ی اعتراض بالا بردم. ارتش و مخالفان دولت بعد از انجام این کارهای بی شرمانه امروز با آزادی حسنی مبارک پرده از اهداف شوم خود برداشتند و آب پاکی هم بر دست به اصطلاح دیپلمات‌های جهانی همچون البرادعی و حرکت سلفی نور ریختند.

صدای اعتراض مردم هر روز شنیده می‌شود و از گلوله‌های آتشین ترسی در دل ندارند، هر روز بیش از پیش در خیابان‌ها حضور پیدا می‌کنند و خود و فرزندان خود را تقدیم اسلام می‌کنند و این یعنی همان تربیت راستین امام شهید حسن البنا.

کاش می‌شد من هم یکی از کسانی باشم که در میادین قاهره شهادت در راه دین را تجربه می‌کنند و از اینجا فریاد می‌زنم که "کلنا رابعه" آری منم از خدا می‌خواهم رابعه‌ای باشم.