محمدعلی توفیقی

خنک آن قماربازی که بباخت هرچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قماری دیگر

لابد دوستانی که با مطبوعات مناطق کردنشین آشنایی دارند خواهند گفت: ای بابا این که خبر تازه‌ای نیست! چرا واقعه‌ای که مربوط به دو سال قبل است تازه خبرش در وبلاگ کار شده است؟ و یا کسانیکه از دوره قبل، وبلاگم را می‌دیده‌اند با خود خواهند گفت که احتمالاً فلانی به خبرهای آرشیوی‌اش روی آورده است زیرا مهرماه 85 هم با همین تیتر بود که خبر بسته شدن دوهفته‌نامه‌ی ڕۆژهه‌ڵات را در سایت‌اش گذاشته بود و برخی موضعگیری‌ها و...
خوشبختانه این بسته شدن از آن بسته شدن‌های معمول چند سال اخیر مطبوعات نیست و در عین حال خبر مسرت‌بخشی نیز هست!چگونه ؟ عرض خواهم کرد.
اوائل مرداد ماه بود که آقای سهرابی مدیرمسئول و صاحب امتیاز دو هفته‌نامه ڕۆژهه‌ڵات در یک تماس تلفنی خبر رفع توقیف نشریه با رأی دیوان‌عالی کشور را داد و پیشنهاد همکاری برای انتشار مجدد آن را مطرح کرد.(البته فکر می‌کنم من اولین و تنها فردی که این پیشنهاد را دریافت کرده بود نبودم ) گرچه بعد از سختی‌هایی که برای انتشار «هاوار» در تهران متحمل شدم، با خودم عهد کرده بودم که هرگز زیر بار تعهد هیچ نشریه‌ای نروم اما راستش را بخواهید از آن روز به بعد وسوسه یک تجربه جدید به جانم افتاد(البته با توجه به سابقه خوب و موفق ڕۆژهه‌ڵات و کادر حرفه‌ای و تقریباً تمام وقت آن و امکانات نسبتاً مناسبی که داشتند برای ورود به این وادی و اینکه بتوانم انتظارات مخاطبان آن را برآورده نمایم، تردیدهای جدی داشتم و هنوز هم دارم). چند روز بعد که قرار شد جلسه اولیه‌ای با حضور دکتر جلالی‌زاده در منزل آقای سهرابی تشکیل دهیم با خودم گفتم که سختی‌های کار و هزینه‌های بالا را بهانه می‌کنم و از زیر بار این کار شاق شانه خالی خواهم کرد اما باز هم نشد که نشد. تا اینجای مطلب ممکن است دوستان خواننده تلقی نوعی بی‌میلی را کرده باشند اصلاً چنین چیزی نیست بلکه تصور کنید انتشار یک نشریه بدون دفتر کار، هیئت تحریریه ثابت و تمام وقت و از همه اینها فاجعه‌بارتر نداشتن وقت و پول به اندازه کافی و مورد نیاز چه سختی ویژه‌ای را برای گردانندگان آن بوجود خواهد آورد! از چنین وضعیتی می‌توان بعنوان روزنامه‌نگاری فضایی یاد کرد!. هماهنگی با نویسندگان بصورت تلفنی، دریافت مطالب از طریق ایمیل، صفحه‌بندی در دفتر یک گرافیست که کار شما را فرعی تلقی می‌کند، نمونه‌خوانی شبانه و رساندن فایل‌ها با هر جان کندنی که شده است در موعد مقرر به دفتر چاپخانه برای انتشار منظم که به نظرم یکی از مهمترین عوامل موفقیت هر نشریه‌ای است(البته فراموش نشود که همه این کارها باید در زمانی خارج از وقت اداری صورت گیرد تا امکان تأمین منابع مالی همین نشریه، امرار معاش خود و اهل و عیال و صد البته پرداخت انواع و اقسام قسط‌ها فراهم گردد).
از میان رایزنی‌های وسیعی که برای گسترش دایره اعضای شورای سیاست‌گذاری با دوستان مختلف انجام دادیم، پس از شنیدن بهانه‌های گوناگونی مانند نمی‌شود، نمی‌گذارند، بوی توطئه می‌دهد، شائبه وابستگی به... ایجاد خواهد شد، وضع مالی‌ام فعلا خوب نیست، قصد ادامه تحصیل دارم، اصلاحات در درون ساختار امکان‌پذیر نیست، کارکرد انتخابتی دارد و هزار یک دلیل بی‌ربط و با رابط دیگر در نهایت چهار نفر حاضر به پذیرش مسئولیت(که مهمترین بخش آن تعهد هزینه‌های نشریه است) شدند(یا به تعبیر دکتر جلالی‌زاده بی‌عقلی کردند) آقای سهرابی، دکتر خدیو، دکتر جلالی‌زاده و خودم! به این ترتیب قرار و مدار‌های اولیه گذاشته شد و تصمیم گرفتیم که اولین شماره را اوائل مهر منتشر کنیم اما بدلیل مشکلات فنی (البته فکر نکنید که همه مشکلات به معنای واقعی کلمه به مسائلی مانند تایپ، صفحه‌بندی و چاپ مربوط بوده است!) مخصوصاً موانع تایپ کردی در ناف تهران از تایپیست آشنا به زبان کردی گرفته تا عدم تطابق فونت‌های کردی با برنامه اصلی صفحه‌بندی و همچنین چند سفر که در همین زمان پیش آمد مجبور شدیم که کار را عقب بیندازیم تا بالاخره دیشب حوالی ساعت 10 آخرین اصلاح‌ها صورت گرفت و به خیر و خوشی (والبته چند شبی بی‌خوابی) صفحه‌بندی تمام شد و اصطلاحاً ڕۆژهه‌ڵات بسته شد تا ان‌شاالله روز شنبه یازده آبان‌ماه اولین پیش شماره دوره جدید آن روی پیشخوان روزنامه‌فروشی‌ها قرار گیرد.و ای کاش که تا آخر دنیا هر چه بستن است برای نشریاتی که زبان حال آزادی بیان و اندیشه و حقوق انسانها هستند همین گونه باشد. آمین یا رب العالمین

--------------------------------------------------
توضیح برای خوانندگان غیر کرد زبان: روژهه‌لات در زبان کردی به معنای «مشرق» می‌باشد.