دعوتگر زنده کسی است که درهمه جا حضور دارد. درهرلباسی دعوت خود را عالمانه انجام میدهد، اگردرخانه باشد بهترین سرپرست است، اگر دربیرون باشد با جامعه همنوا می شود وبا دعوتش آغوشش را برایشان بازمیکند، اگر سوار بر وسیله رفت وآمد باشد، دعوتش را بر مسافران دورو برش پخش میکند، اگروارد اداره ای شد آثاردعوتش راهم به آنجا می برد وبا نصیحتی به یکی از کارمندان هم باشد یا راهنمایی کردن یکی از خانمهایی که حجاب درست ندارد، یاحرف خیری برای کسانی که با اودر صفی ایستاده اند.

بیگمان چنین کسی مبارک ومحترم است، در هر کجا باشد و به هرکجا برود مثل باران است یعنی هرکجا ببارد، مفید است.

هیچ ابری مثل او نمی بارد و هیچ زمینی مثل او حاصلخیز نیست. دلی آباد، علمی راسخ، زاهدی پرهیزکار، درونی پاک و بزرگ دارد.

کسی نیست که سودش فقط برای خودش باشد، بلکه خیرش به همه میرسد. در هرخاکی باشد، دعوتش ریشه دار میشود. موج نصیحت هایش مثل سیل بهاری است و زنگار را از دل غافلان می زداید و اگر حرف میزند حرف هایش به دلها مینشیند، اگرنصیحت میکند دلها را تسخیر میکند و قدم هایش آهسته و مداوم هستند، رفتار و کردارش آشکار است. اگر مشکلی برایش پیش بیاید خیلی عادی به آن می نگرد و در مقابل مشکلات، اخلاق محمد، ایمان صدیق، عزت عمر، حیای عثمان، استواری علی و گریه فضیل عیاض، پیشوایی امام حنبل و صبر ابن تیمه را دارد. لباسش تمیز و عادی، چهره اش پرهیزکار و بدون تکلف است. اگر کسی اورا ببیند یاد خدا می افتد.

دعوتگر زنده با هر چیز ساده ای عصبانی نمیشود، برای برداشتن مانعی از سر راه خودش را بزرگ نمیداند. در برابر همه خنده رو است. احترام خود را در برابر جاهلان  و نادانان نگه میدارد. در هر میدانی آماده دعوت است. اگر کیفش را نگاه کنی، شکلات وکتابچه های کوچک و هدیه های ساده و مفید درآن پیدا میشود.

در موبایلش تلاوت قرآن با صدای خوش قاریان سرشناس، سخنرانی دعوتگران، یا موعظ افراد دلسوز موجود  است (و مرد دعوتگر بوی خوش وعطرهمراه دارد). اینها که گفته شد اسلحه دعوتگر زنده است. برای آشنایی با افراد، شیرینی میبرد و کتابچه هایی برای علاقه مند شدن به نصیحت و پند و هدیه ای با دعوتش برای کسی که میخواهد ببیند، می برد که عبارتست از موعظه یا خطبه ای یا سی دی که جانشین سی دی هایی شود که آنکس قانع شود از آنهادست بردارد. بوی خوش هم برای برطرف کردن نگاه بدبینانه کسانیکه با ترس به سیمای دعوتگران می نگرند.

اگر دیدی با رویی خندان و دلی پاک با تو روبرو شد، دل به دام دعوتگر می افتد و دل ایمانداران آینه میشود و مونس همدیگرند.

اگر دعوتگر زنده کلماتی را برای آشنایی و دوست داشتن خدا نثار کرد و با خواست خدا باعث هدایتی شد برای کسی، می بینی که در برابر آن سیلاب جوشیده از ایمان و پرهیزکاری، هوی و آرزوها در آن میدان کنار می روند و آرزوهای دل و غریزه افول می کنند و مثل اینست که شیطان صدایش را بلند کند و بگوید: خانه ویران شدم! فلان کس که مرد خوبی بود را ازم گرفتند!

دعوتگر زنده در خیال زندگی نمیکند، آنچه انجام شدنی است انجام می دهد و اشتباه غیرعمدی و خطا را جبران می کند.

اگر نتوانست بهترین وسیله را استفاده کند، به چیزی لعنت نمی کند! آنچه در تواناییش باشد، درآن کم کاری نمی کند، اگر با زبانش و یا با دستهایش کمکی باشد آنرا بکار می برد و توکل به خدا می کند که راهنمایی کننده است به راه راست.

بیگمان دعوتگر زنده به دنبال فرصت می گردد، و منتظر نمی شود تا فرصت نزد او بیاید، بلکه او تلاش می کند و  آماده است برای هر فرصتی که برایش پیش بیاید.

از دیگر نشانه های دعوتگر زنده این است که بی سر و صدا کار خودش را انجام می دهد، کار مداوم و همیشگی نزد او از پرگویی و قیل و قال بهتر است.

منت به سر کسی نمیگذارد. بعد ازگرفتن فرمان، شعارش آنست که به اذن خدا آن را انجام دهد، می گوید به اذن خدا انجام می دهم و اگر تمام شد بی سر و صدا و به آرامی می گوید: سپاس برای خدا تمام شد و به انجام رسید. اینهم زیباترین نمای سربازی است.

دعوتگر زنده مربی باشد یا متربی، دکتر باشد یا مهندس، عالم باشد یا دانش آموز، مقیم باشد یا مسافر، فرمانده باشد یا فرمانبردار، رئیس باشد یا مرئوس، مجرد باشد یا متاهل، فقیر باشد یا ثروتمند، مریض باشد یا سلامت، بینا باشد یا نابینا، سالم باشد یا ناقص، خانه دار باشد یا شاغل، محصل باشد یا دانشجو، در ماشین باشد یا در مغازه و ...

در هر کجا و در هر حالی باشد با دست و زبان، با مال وجان برای آیینش تلاش می کند و از آن محافظت می کند و با زبان حالش فریاد می زند و می گوید: «ان صلاتی ونسکی و محیای ومماتی لله رب العالمین» (انعام 162) یعنی:بیگمان نمازم، عبادتم، زندگیم و مردنم همه اش برای پروردگار جهانیان است. و شعارش این آیه است: «هذه سبیلی ادعواالی الله علی بصیره انا ومن اتبعنی وسبحان الله و ما انا مشرکین» (یوسف  108) یعنی:این راه من است وکسانی که پیرو من هستند با چشمان بینا مردم را به طرف پروردگارمان دعوت می کنیم پاکی و حمد برای خداست و ما از آنها نیستیم که برای خدا شریک قرار می دهند.

پیامبر (ص) فرمود: جانها همه سربازهای جمع شده خداوند هستند آنهایی که در آنجا همدیگر را شناختند، در اینجا هم با هم هستند و دوستدار همدیگرند، و آنهایی که آنجا همدیگر را نمی شناسند در اینجا هم دور از هم هستند.

«المومن مولف و لاخیر فیمن لا یالف و لا یولف» یعنی: ایماندار با مردم میجوشد و مردم با او می جو شند وکسی که نمی جوشد و با او نمی جوشند، خیری در او نیست.