نویسنده: دکترعائض القرنی
مترجم : محمد گل گمشادزهی
این کتاب، زنان را فرا میخواند تا در سایهی دین و در پرتو لطف الهی و نعمتهایی که خداوند به آنان، عطا نموده، شاد و خوشبخت باشند؛ این کتاب، لبخند امید، نسیم آرزو و طلوع خورشید شادی، برای هر آن کسی است که غم و اندوه بر او سایه افکنده و دلش به تنگ آمده است؛ این کتاب، او را صدا میزند که خواهرم منتظر گشایش و راه حل باش و بدان که بعد از سختی آسانی خواهد آمد؛ بنابراین چشم به راه آن باش. این کتاب، خطاب به عقل و قلب و روح پاک او میگوید: خواهرم! به امید پاداش الهی صبر و استقامت نما، ناامید مشو و خوشبین باش؛ زیرا خداوند با تو است، و خدا تو را کافی است و او، یاور و نگهبان و حافظ تو میباشد.
خواهرم! این کتاب را بخوان؛ زیرا در آن آیات روشن الهی، احادیث راستین نبوی، داستانهای الهامبخش، اشعار مؤثر و اندیشه درست و تجربههای مفید گنجانده شده است؛ این دفتر را بخوان تا غم و اندوه و کابوس ترس و اضطراب را از وجودت بیرون براند؛ آری این دیوان را مطالعه کن تا تو را برای تمیزکردن حافظهات از اوهام و وسوسههای انباشته در آن یاری نماید و تو را به بوستان سعادت و محبت و دیار ایمان و باغهای شادی و سرور راهنمایی کند؛ امید است خداوند، تو را در هر دو جهان خوشبخت گرداند؛ بیگمان او، بخشنده و بزرگوار است.
خواهرم! این کتاب، گنجنینهی زیورآلات زیبایی است که آن را به تو تقدیم میکنم تا خود را با آن آراسته نمایی، زیورآلات و آرایندههایی که از طلا و نقره، زیباتر و درخشانترند. عناوین این کتاب را به اسم زیورآلات وآرایندهها نامگذاری کردم: شمشها، گردنبندها، مرواریدها، مرجانها، و دُرّها، جواهر، انگشترها، الماسها، زبرجدها، یاقوتها، صدفها، لؤلؤها، زمرّدها و زرها.
آری! با وجود این کتاب، دیگر نیازی نیست زیورآلات و آراستنیهای دنیوی و مدهای بیارزش را به تن نمایی؛ از اینرو خود را با این زیور آراسته کن و آن را در جشنوارهی زندگی به تن نما و خویش را در مراسم شادی دنیا و عیدهای سرور، با آن آراسته ساز تا به خواست خدا خوشبخترین زن دنیا شوی.
یاأسعد الناس فی دین وفی أدب
بـل بالتسـابیح کالبشری مرتلة
فی سجدة، فی دعاءٍ فی مراقبة
فی ومضة من سناءالغار جاد بها
فأنــت أسعد کل العالـمین بمـا
بلا جمــان و لا عقـدٍ و لا ذهـب
کالغیث کالفجر کالإشراق کالسحب
فـی فکرةٍ بین نوراللوح و الکتب
رسـول ربّک للرومـان و العرب
فی قلبک الطاهر المعمور بالقرب
ترجمه: «ای کسی که در پرتو دین و ادب خوشبخت ترین مردم هستی، بدون آنکه مروارید و گردنبند و طلا داشته باشی.
چه نیکوست تسبیح مانند باران و سپیدهدم و مانند طلوع و ابر زیبا و درخشان است.
در سجده و در دعا و مراقبت و در اندیشیدن بین لوح وکتاب.
فرستاده ی پروردگارت که برای عرب و روم و همه فرستاده شده است، بسیار زیبا در روزنهی درخشان غار به دعا و نیایش پرداخت.
تو، به خاطر قلب پاکت که با عبادت آباد و خرم است، خوشبخت ترین فرد دنیا هستی».
راز سعادت تو در صفای معرفت و فرهنگت نهفته است؛ اما بدان که صفای معرفت و ارتقای فرهنگ با داستانهای خیالی و رمانها که خواننده را از حقیقت و واقعیت او جدا میکند و به مکانهای دوری میبرد، به دست نخواهد آمد؛ شاید خیالهای زیبایی بیابی و در اوهام مستکننده مدهوش شوی، اما نتیجهاش شکست و از دست دادن شخصیت و گرفتار شدن به غم و اندوه هلاکتبار است، بلکه نتایج خطرناکتری به دنبال خواهد داشت. مانند داستانهای (آگاتا کریستی) که مکر و فریب و جنایت و چپاول را آموزش میدهد.
من، مجموعه کتابهای (داستانهای زیبای دنیا) را خواندهام. این مجموعه، ترجمهی داستانهای منتخب و جذابی است که جایزه نوبل را به خود اختصاص دادهاند. بنده پس از مطالعهی این مجموعه،مشاهده کردم که اشتباهات بزرگ و حماقتهای زیادی در آن وجود دارد. شاید در بعضی از داستانهای زیبای دنیا از نظر هنر داستاننویسی حکایتهای خوبی باشد؛ مانند حکایت (پیرمرد و دریا) اثرارنست همنگوای و یا داستانهای که از زشتی و انحطاط اخلاقی و یاوهگویی ادبی خالی هستند.
شایسته است هر زن مؤمن و درستکاری از گنجینهی داستانهای درست استفاده کند و آن را مورد مطالعه قرار دهد؛ مانند کتابهای طنطاوی، گیلانی، منفلوطی و رافعی و امثال اینها که دارای پاکیزگی، وجدان بیدار و پیام بیدارگر هستند؛ این مطلب را از آن جهت بیان کردم که کوشیدهام تا کتابم، از مفاهیم بیگانه و سمّ انحراف و سخنان بیفایده، خالی و پاک باشد، زیرا بسیارند کسانیکه قربانی گفتار و مقالهای شدهاند و یا کشتهی یک حکایت هستند.
به هر حال هیچ داستانی زیباتر و بهتر از داستانهایی نیست که خداوند در کتاب خود و پیامبر در سنت خویش بیان کردهاند همچنین تاریخ زرین خلفا و علما و صالحان، بهترین داستانها هستند.
پس خواهرم! به امید خدا حرکت کن، زیرا تو در پرتو دین و هدایت و عقیده و میراث علمی و اسلامی خوشبخت و سعادتمند هستی.
عائض القرنی
نگینهای درخشان
آفرین بر تو
آفرین بر تو … ای خواهر نمازگزار و روزهدار و عبادتگزار و فروتن.
آفرین بر تو … ای خواهر با حجاب و متین و با وقار .
آفرین بر تو … ای خواهر وفادار و امانتدار و راستگو.
آفرین بر تو … ای خواهر صبور و شکیبا و توبهکننده و بازگشته به راه خدا.
آفرین بر تو … ای خواهر شکرگزار و مشغول و دعا و آفرین بر تو ای خواهر بیدار.
آفرین بر تو … ای خواهری که آسیه و مریم و خدیجه را الگوی خویش قرار دادی.
آفرین بر تو … ای مربّی قهرمانان و ای سازندهی مردان.
آفرین بر تو … ای پاسدار ارزشها و حافظ آرمانها.
آفرین بر تو … ای خواهر باغیرت و ای آنکه از کارهای حرام دوری مینمایی.
آری…!
لبخند زیبایت که پیامآور محبت و دوستی است… آری.
سخن زیبایت که پایهگذار دوستیهای مشروع و دینی است و کینهها را از میان میبرد… آری.
صدقهای که به بینوایی میبخشی و او را شاد میکنی و شکم گرسنهای را سیر مینمایی… آری.
نشستن برای تلاوت وتدبّر در قرآن و اندیشیدن برای عمل به آن و توبه نمودن و طلب آمرزش… آری.
کثرت ذکر و استغفار، دعای همیشگی و توبه نمودن… آری.
تربیت فرزندان بر اساس دین و آموختن سنّت به آنها و راهنمایی آنها به آنچه برایشان مفید است… آری.
وقار و حجابی که خدا به آن فرمان داده است و راه حفظ و صیانت آبروست… آری.
همنشینی و همراهی با زنان خوب که از خدا میترسند و دین را دوست دارند و به ارزشها احترام میگذارند… آری.
نیکی به پدر و مادر ،صله رحم گرامیداشت همسایه و سرپرستی از یتیمان… آری.
مطالعه مفید و خواندن سودمند و استفاده ازکتاب مفید و خوب… آری.
نه…!
تلفکردن عمر با کارهای بیهوده و بیارزش، انتقامجویی و جرّوبحث بیفایده… نه.
جمعآوری مال و ثروت به قیمت از دستدادن سلامتی و سعادت و خواب و آرامش… نه.
فرورفتن در لذّتها و فراهمکردن هر آنچه دل میخواهد… نه.
ضایعکردن اوقات با افراد بیکار،و گذراندن بیهودهی لحظههای زندگی… نه.
تنبلی در نظافت خانه و مرتّبنکردن آن… نه.
نوشیدنیهای حرام و دود و سیگار و سایر پلیدیها… نه.
یادآوری مصیبتی که گذشته و فاجعهای که تمام شده و اشتباهی که سرزده است… نه.
فراموشکردن قیامت و غفلت از عمل برای آخرت و نسیان سختیهای پیش رو در سفر آخرت… نه.
تلفکردن پول و دارایی در راههای حرام و اسراف در انجام کارهای جایز، و غفلت و کوتاهی در عبادت… نه.
شکوفهها
شکوفهی اوّل: بهیاد داشتهباش که هر کس از پروردگار، طلب آمرزش کند، خداوند او را میآمرزد، و توبه هر کسی را که توبه نماید، میپذیرد و هر کس را که برگردد، قبول میکند.
شکوفهی دوّم: خواهرم! بر بینوایان و ضعیفان رحم کن و با آنان مهربان باش تا خوشبخت گردی به مستمندان کمک نمای تا بهبود یابی و نسبت به دیگران کینه و دشمنی نورز تا راحت و آسودهخاطر باشی.
شکوفهی سوّم: خوشبین باش، زیرا خدا با تو است و فرشتگان برایت طلب آمرزش میکنند و بهشت در انتظار توست.
شکوفهی چهارم: خواهرم! با حسنظن به پروردگارت اشکهایت را پاک کن و با یادآوری نعمتهایی که خداوند، به تو ارزانی نموده، غمها را از خود دور نما.
شکوفهی پنجم: خواهرم! گمان مبر که کسی در دنیا به همهی خواستههایش دست یافته و هیچگاه صفای زندگی، برای او تیره نشده است.
شکوفهی ششم: خواهرم! مانند درخت خرما بلندهمّت باش که کسی را اذیّت نمیکند و وقتی به سوی او سنگ میاندازند، او در عوض خرما میدهد.
شکوفهی هفتم: خواهرم! آیا شنیدهای که غم خوردن، چیز از دسترفته را بازآورده باشد و آیا شنیدهای که ناراحتشدن، اشتباه را درست کند؟! پس چرا غم میخوری و اندوهگین میشوی؟!
شکوفهی هشتم: منتظر بلا و مصیبت مباش؛ بلکه همواره به امنیّت و سلامتی و تندرستی چشم بدوز (انشاءالله)
شکوفهی نهم: با عفو عمومی و بخشیدن همهی کسانی که به تو بدی کرده اند، آتش کینه و حسد را در سینهات خاموش کن.
شکوفهی دهم: خواهرم! غسل، وضو، استفاده از عطر (درخانه)، مسواککردن و نظم، داروهای مفید و کارسازی برای رفع دلتنگی و ناراحتی هستند.
گلها
گل اوّل: خواهرم! مانند زنبور عسل باش که بر گلهای خوشبو و شاخههای سبز و تازه مینشیند.
گل دوّم: شما برای مطلعشدن از عیبهای مردم و جمعآوری اشتباهاتشان وقت نداری.
گل سوّم: خواهرم! وقتی خدا با تو باشد از چه کسی میترسی؟ و اگر خدا علیه تو باشد، به چه کسی امید داری؟!
گل چهارم: آتش حسادت، جسم و تن را از بین میبرد و مزاج آتشین و غیرت نابجا، آتش زیر خاکستر است.
گل پنجم: اگرامروز خوشبخت نشوی، بدان که فردا در اختیار تو نیست.
گل ششم: خودت را خیلی آرام از مجالس جرّو بحث و یاوهگویی کنار بکش.
گل هفتم: با اخلاق خود، زیباتر از باغ باش.
گل هشتم: خواهرم! خوبی کن که به سبب آن خوشبختترین فرد خواهی بود.
گل نهم: آفریدهها را برای آفریننده بگذار و حسود را بگذار تا بمیرد و دشمن را فراموش کن.
گل دهم: لذّت کار حرام بعداً به ندامت و حسرت و عذاب تبدیل خواهد شد.
نظرات