این یادداشت ستون روزنامه‌ی واشنگتن پست را از مترجم و دستیار جمال خاشقجی یک روز بعد از آنکه گزارش شد که او در استانبول ناپدید شده است دریافت کردم. روزنامه واشنگتن پست چاپ و انتشار این یادداشت را به تعویق انداخت چون امیدوار بودیم که جمال پیش ما بر می‌گردد و با هم آن را ویراستاری خواهیم کرد. الان باید قبول کنم که این امر اتّفاق نخواهد افتاد. این آخرین یادداشت او است که برای روزنامه‌ی واشنگتن پست ویراستاری خواهم کرد. این یادداشت، تعهّد و اشتیاق شدید او به آزادی را در جهان عرب به طور کامل نشان می‌دهد. آزادی‌ای که به نظر می‌رسد جانش را برای آن فدا کرد. من برای همیشه سپاسگزار او خواهم بود که یک سال قبل واشنگتن پست را به عنوان آخرین منزلگاه ژورنالیستی‌اش انتخاب کرد و شانس با هم کار کردن را به ما بخشید.

اخیراً در اینترنت به گزارش «آزادی در جهان» در سال ٢٠١٨ نگاه می‌کردم که توسّط خانه‌ی آزادی منتشر شده بود و [جمال این آرزو را] به گور برده بود. در جهان عرب فقط یک کشور وجود دارد که به عنوان یک کشور «آزاد» معرّفی شده است. آن کشور تونس است. اردن، مراکش و کویت در جایگاه دوّم قرار دارند که به عنوان کشورهای «نسبتاً آزاد» شناخته شده‌اند. سایر کشورهای عربی به عنوان کشورهای «غیر آزاد» معرّفی شده‌اند.

بنابراین، شهروندان عرب که در این کشورها زندگی می‌کنند یا بدون اطّلاعات و آگاهی هستند یا اطّلاعات نادرست به آنها داده می‌شود. آنها ناتوان هستند از اینکه به اندازه‌ی کافی و به طور مناسب موضوعاتی را که بر منطقه و زندگی روزانه‌شان تأثیر می‌گذارند، بررسی نمایند و خیلی کمتر به صورت عمومی درباره‌ی آنها بحث می‌کنند. گفتمانی که از طرف حکومت ترویج می‌شود  بر روح و روان عموم مردم مسلّط است و در حالی که بسیاری به آن باور ندارند، اکثریّت عظیم مردم قربانی این گفتمان غلط می‌شوند. متأسّفانه این وضعیت احتمال ندارد که تغییر کند.

جهان عرب در جریان بهار عربی در سال ٢٠١٠  به خود امیدوار شد. روزنامه نگاران، دانشگاهیان و عموم مردم انتظار یک جامعه‌ی  آزاد با آینده‌ای درخشان را در کشورهای خود داشتند. آنان انتظار داشتند که از هژمونی حکومتهایشان و دخالت‌های آنها و سانسور مداوم اطلاعات رها بشوند. این انتظارات به سرعت در هم کوبیده شد؛ این جوامع یا به وضعی که قبلاً وجود داشت برگشتند یا حتّی  با شرایط سخت‌تر از قبل مواجه شدند.

دوست عزیزم صالح الشهی، نویسنده‌ی مشهور سعودی، یکی از مشهورترین یادداشتهایی را که در مطبوعات عربستان سعودی منتشر شده، در روزنامه‌ای نوشت. متأسّفانه او الان به خاطر اظهار نظراتی که مخالف دستگاه حکومت سعودی بود به پنج سال زندان بدون توجیه قانونی محکوم شد. بازداشت تمام دست اندرکاران روزنامه‌ی «المصری الیوم» توسّط حکومت مصر، موجب به خشم آوردن همکارانشان یا عکس‌العملی از طرف آنها نشد. این‌گونه اقدامات، دیگر واکنش شدید جامعه بین‌المللی را به دنبال ندارد. در عوض، همگان در برابر این اقدامات سکوت کرده‌اند.

در نتیجه، حکومتهای عرب در مسکوت کردن رسانه‌ها به میزان فزاینده‌ای اختیارات تامّ دارند. یک زمانی روزنامه نگاران معتقد بودند که اینترنت موجب رها کردن اطّلاعات از قید و بند سانسور و کنترلی که در رابطه با رسانه‌های مطبوعاتی وجود داشت، خواهد شد امّا این حکومتها که موجودیتشان به کنترل اطّلاعات وابسته است، به صورت تجاوزکارانه اینترنت را مسدود کرده‌اند. آنها همچنین گزارشگران محلّی را بازداشت کرده‌اند و برای زیان رساندن به انتشارات مخصوص به بخش آگهی‌های تبلیغاتی بازرگانی فشار آورده‌اند.

دلخوشی‌ها و امیدواری‌هایی وجود دارد که در روح بهار عربی دمید شود. دولت قطر به حمایت از پوشش خبری بین‌المللی ادامه داده است که نقطه مقابل تلاش‌های کشورهای همسایه‌اش برای کنترل کردن اطّلاعات در راستای حمایت از «نظم قدیمی عربی» است. حتّی در کشورهایی مانند تونس و کویت که مطبوعات حداقل «نسبتاً آزاد» هستند، تمرکز رسانه‌ها روی موضوعات داخلی است نه موضوعاتی که بیشتر مردم در جهان عرب با آنها روبرو هستند. آنها تردید دارند از اینکه فضای مناسبی برای روزنامه نگارانی از عربستان سعودی، مصر و یمن فراهم کنند. حتّی لبنان که جواهر تاج جهان عرب است، در قضیّه‌ی آزادی مطبوعات، قربانی تأثیر حزب الله[...] و فضای دو قطبی‌ای که ایجاد کرده، است.

  جهان عرب با نسخه‌ی خودش از پرده‌ی آهنین [اشاره به شوروی سابق و کشورهای زیر سلطه‌ی آن] روبرو است. پرده‌ی آهنینی که توسّط بازیگران خارجی تحمیل نشده بلکه توسّط نیروهای داخلی که برای کسب قدرت با هم رقابت می‌کنند تحمیل شده است. در جریان جنگ سرد، رادیو اروپای آزاد که در طول چند سال به یک مؤسّسه‌ی مهمّ و اساسی تبدیل شد، نقش مهمّی در ترویج و زنده نگه داشتن امید به آزادی بازی کرد. عرب‌ها هم به چیزی شبیه این نیاز دارند. در سال ١٩٦٧، نیویورک تایمز و واشنگتن پست به طور مشترک مالکیت روزنامه‌ی اینترنشنال هرالد تربییون را به عهده گرفتند که محلّی شد برای جمع کردن صداهایی از سراسر دنیا.

واشنگتن پست، انتشاراتی که من در آن کار می‌کنم، ابتکار عملی را برای ترجمه‌ی بسیاری از یادداشت‌هایم و انتشار آنها به زبان عربی بعهده گرفته است. برای این مسأله من سپاسگزار آنها هستم. عرب‌ها باید با زبان خودشان چنین مطالبی را بخوانند تا بتوانند جنبه‌ها و پیچیدگی‌های مختلف دموکراسی را در ایالات متحده و غرب درک کنند و در مورد آنها به بحث و گفت‌وگو بپردازند. وقتی که یک مصری مقاله‌ای را که درباره‌ی افشا کردن هزینه‌ی واقعی یک پروژه‌ی ساختمان سازی در واشنگتن است می‌خواند  سپس او قادر خواهد بود تا پیامدهای پروژه‌های مشابه را در کشور خودش بهتر درک کند. 

جهان عرب به یک ورژن جدید رسانه‌های فراملّی قدیمی نیاز دارد تا شهروندان از رویدادهای جهانی آگاهی داشته باشند. مهمّتر از همه، ما باید محلّی برای جمع کردن صداهای شهروندان عرب ایجاد کنیم. ما از فقر، سوء مدیریت و آموزش ضعیف می‌نالیم. از طریق ایجاد یک مجمع مستقلّ بین‌المللی که دور از نفوذ حکومتهای ناسیونالیست که از طریق پروپاگندا نفرت را پخش می‌کنند، باشد، مردم عادّی در جهان عرب قادر خواهند بود تا مشکلات ساختاری که جامعه با آنها روبروست مورد ملاحظه قرار دهند.