انتخابات دوازدهمین دوره ریاستجمهوری به خیر و خوشی! تمام شد و حسن روحانی که «برای ایران» آمده بود، با رأی خیره کننده «ایرانیان» و بهویژه رأی قاطع شهروندان اهل سنت برای یک دوره دیگر در پاستور ماندگار شد. رأیدهندگان «ایرانی» از میان دو سلیقه مدیریتی حاضر در عرصه رقابت، گفتمانی را برگزیدند که در سیاست داخلی به شهروند و حقوق شهروندی بهای بیشتری میداد و در عرصه سیاست خارجی، ارتباط سازنده با جهان را محور کنشگری دیپلماتیک خود عنوان کرده بود. گمان نمیکنم کسی از هواداران جدّی و اهل فکر کمپین «اعتدال» در صحّت این انتخاب راهبردی دچار تردید شود.
از این تصویر کلان و البته مهم که بگذریم، این انتخاب برای شهروندان دارای ویژگی هویتی متمایز از هویت ایدئولوژیک مسلّط، واجد سویههای امیدبخش دیگری نیز بود. شهروندان اهل سنت، در یک هماهنگی هدفمند و کمنظیر، در انتظار تحقّق تغییرات مثبت در شیوه تعامل زمامداران، صحنههای ماندگاری را در پویش سیاسی مدنی خود آفریدند. این بخش از شهروندان که از جمعیت قابلتوجه و سبد رأی تعیینکننده برخوردارند، در گذشته سیاسی معاصر کشور، جایگاه شایستهای متناسب با ظرفیت نخبگی، نسبت جمعیتی و پهنه جغرافیایی حسّاسی که در آن سکونت دارند و از آن پاسداری میکنند، نیافتهاند. در کنار مطالبات گوناگونی که زنان، جوانان، فعّالان سیاسی-مدنی، هنرمندان، روزنامهنگاران و سایر اقشار جامعه از طریق تقویت گفتمان روحانی در پی تحقق آن هستند، شهروندان اهل سنت –یعنی دستکم یکپنجم جمعیت کشور- سودای عبور از حاشیه و ورود به متن جامعه و سیاست کشور را پیگیری میکردند. انگیزه زمامداران از کنار گذاشتن این بخش از هویت ایرانی در ویترین مدیریت کلان و میانی کشور هرچه باشد، تداوم این رویه، جدا از این که حامل پیام امیدبخشی برای روان این بخش از شهروندان، آن هم در وضعیت پرتنش و هویتزده خاورمیانه نیست، در ارزیابی توازن و سلامت اجتماعی نیز قطعاً شاخص مثبتی بهشمار نمی آید.
نخستین ترجمه ذهنی و روانی برگزاری دو مراسم مهم «تنفیذ» و «تحلیف» ریاستجمهوری، در غیاب بزرگان اهل سنت، بیتردید تداوم «تهمیش» است. مشهور است که چیرگی بر احساس تبعیض، از معالجه خود تبعیض دشوارتر است. مفهوم نیست برگزارکنندگان چنین مراسمهایی چرا با نادیدهگرفتن این بخش از هویت کشور، «احساس تبعیض» را دامن میزنند!
نظرات