مالیزیا در مدت چند سال محدود توانست از یک دولت عقب‌مانده که شهروندانش در کوه‌ها و جنگلات زندگی می‌کردند، به یک دولت جدید و عصری تبدیل گردد که دارای زیربنای قوی و اقتصاد توسعه‌یافته و آموزش عالی باشد. متخصّصان‌ توسعه و انکشاف می‌پرسند که مردم مالیزیا چگونه توانستند بر آن طبیعت سخت و خشن کوهستانی غلبه نموده و آن را به باغچه‌های ثرومندی تغییر دهند که هر شنونده و بیننده را به حیرت می‌اندازد؟ چگونه توانستند این همه موفقیت‌های چشمگیر و حیرت‌انگیز را در عرصهی صنعت، زراعت، گردشگری و تکنولوژی نصیب گردند؟

دولت مسلمان مالیزیا با تلاش پیوسته و خستگی‌ناپذیر، تغییر تصوّر‌ انسان و بنای شخصیّت‌ او، تطویر سطح علمی و آگاهی و کاشتن اصول شهروندی و اخلاص برای ملّت‌ و وطن، توانست این همه موفقیت‌های بزرگ را در عرصه‌های اقتصاد، علم و تکنولوژی متحقّق‌ سازد و مثال و نمونهای گردد برای ملت‌های که آرزو دارند تا وضعیت خویش را دگرگون ساخته و واقعیت خویش را نیکو نموده و سطح زندگی خویش را بالا ببرند.

شخصیّتی‌ به منزلهی یک امّت‌

رهبر نهضت و خیزش مالیزیا، مهاتیر بن محمد در خاطراتش می‌گوید: «آرزو داشتم که بین وظیفه‌ام به حیث داکتر که به شهروندانم مساعدت و خدمات صحّی‌ تقدیم می‌کردم و علاقه‌مندی‌ام به‌حیث سیاستمدار، جمع نمایم و به امور داخلی و خارجی کشور اهتمام داشته باشم؛ این زمانی بود که منطقه از تأثیرات جنگ جهانی دوم رنج می‌برد‌؛ لذا موقع تداوی مریضانم، از مشکلات و خواسته و نظریّات‌شان در مورد قضایای ملی می‌پرسیدم.»

مهاتیر در خاطراتش از موفقیت‌های بزرگی سخن می‌گوید که کشورش مالیزیا را از یک دولت زراعتی به دولت قوی صنعتی تبدیل نمود که مقام هفتم را در تجارت جهانی از آن خود نموده است. او هم‌چنان‌ از مشکلات و موانعی می‌گوید و این‌که‌ در جوانی عضویت حزب را گرفته و داخل حزب به مبارزه پرداخت و به خاطر اندیشه‌های انقلابی‌اش، از حزب طرد گردید تا دوباره با قوت‌ بیشتر و پافشاری افزون‌تر برای تحقق آرمان‌هایش برگردد.

مهاتیر با عادت‌ها و عرف‌های فاسد، تنبلی و کسالت و جمودی مبارزه کرده و توسط کتاب‌هایش، مردم را بیدار نموده و متوجه قضایای اصلی کشوری ساخت و آن‌گاه‌ که به حکومت رسید، اصلاحات خویش را در بخش‌های اصلی زندگی و به خصوص بخش آموزش و صنعت، آغاز کرد و مالیزیا را به زودترین فرصت به قله‌های رفیع و درجات بالا رساند.

علم و ساختمان انسانی

نهضت مالیزیا بر بنا و رشد شخصیت انسانی ترکیز نموده و انسان را به حیث ثروت حقیقی و نخستن محرّک‌ هر نهضت اقتصادی و علمی قلمداد نمود و در نتیجه پیشرفت‌هایی صورت گرفت که جهانیان را به حیرت انداخت و ملت‌های دیگر را به سوی تغییر و نهضت علاقه‌مند ساخت.

اساس نهضت و خیزش مالیزیا را نیروی بشری و تکوین و تنظیم آن تشکیل می‌داد؛ البته همراه با نهادینه‌سازی اصول کاری، ابداع و ابتکار و نوآوری. هم‌چنان‌ آموزش و تحقیقات علمی نخستین اولویّتی‌ بود که در رأس اجندای حکومت قرار داشت؛ لذا به مکاتب و مدارس و دانشگاه‌ها و مراکز پژوهش و تحقیق توجه ویژه صورت گرفته و بخش قابل توجهی از عواید دولت برای تحقق اهداف پلان آموزشی اختصاص یافت که شامل دگرگونی و تکامل پژوهش‌های علمی، فرستادن ده‌ها هزار جوان مالیزیایی برای ادامهی تحصیل به بهترین دانشگاه‌های جهان بخصوص جاپان بود.

تلاش‌ها به سرعت نتیجه‌ی مطلوب و مثمر را به دست آورد و مالیزیا هم‌ردیف کشورهای پیشرفتهی آسیا قرار گرفت. بر اساس گزارش وزارت تحصیلات عالی الآن بیشتر از ١,١٣٤,١٣٤ دانشجو در مؤسّسات‌ تحصیلات عالی مالیزیا ثبت است و حدود ١٠٠,٠٠٠ دانشجو از کشور‌های دیگر می‌باشند. در مالیزیا ٤٩ دانشگاه اصلی و ٢٣ دانشگاه فرعی و ٤١١ دانشکده فعالیت دارد و از بین این ٤٩ دانشگاه، شش دانشگاه جهانی از بریتانیا، استرالیا، کانادا و هند می‌باشد.

مالیزیا در اواخر دهه نود، سیاست Transitional Higher Education را روی دست گرفت، چون دانشجویان مالیزیایی برای ادامهی تحصیل به خارج با مشکلات مالی مواجه بود و به خصوص مشکلات مالی ناشی از بحران مالی آسیایی سال ١٩٩٧م. لهذا برای سهولت ادامهی تحصیل و کاهش مصارف گزاف مالی، مالیزیا به گشایش فرع‌های دانشگاه‌های جهانی از استرالیا و بریتانیا و ایالات متحده آمریکا، اجازه داد.

سیاست‌های اصلاحی

بعد از حادثهی ناگوار نژادپرستانه سال ١٩٦٩م. که چالش جدّی‌ و بزرگی در مقابل زندگی مسالمت‌آمیز بین نژاد‌های مختلف مالیزیایی (مالاوی، چینی و هندو) بود؛ سیاستمداران و اندیشمندان مالیزیایی گردهم آمدند تا راه‌های بیرون شدن ازین بحران و جلوگیری از تکرار این‌گونه‌ حوادث را جستجو‌ نمایند؛ در نتیجهی این نشست ارزشمند راه‌حل‌های جدید اقتصادی و توسعه‌وی روی دست گرفته شد که باید برای رشد اقتصادی و توسعه‌وی، اساسات محبّت‌ و احترام و وحدت ملی نهادینه گردد.

سیاست جدید که به سیاست Malaysia New Economy Policy معروف بود، اعلان گردید و این سیاست بر دو اساس مهم ترکیز داشت: ریشه کن کردن فقر و بازسازی هیکل جدید جامعه به سبک مدرن. این‌گونه‌ ثروت به صورت عادلانه توزیع گردید و فرصت مساویانه به همه شهروندان در آموزش، صحت و ایفای وظیفه داده شد. بعد از چند سال از تطبیق این سیاست اصلاحی توسعه‌وی، مالیزیا استقرار و درخشندگی بیشتر کسب کرده و توهّمات‌ نژادپرستانه از بین رفت و رعایت عدالت در تمام کشور عملی شد و یگانه معیار، علم، عمل و اخلاص‌مندی برای کشور قرار گرفته و معیارهای رنگ، زبان و نژاد نیست و نابود گردید.

برنامهی اصلاحی توسعه‌وی نتایج غیر قابل توقّعی‌ را متحقّق‌ ساخت، طوری که نسبت ثروت در طبقه فقیر کشور مالیزیا از ٤% در سال ١٩٧٠ به ٢٠% در سال ١٩٩٧ رسید و هم‌چنان‌ سطح تولیدات ملّی‌ افزایش یافته و اقتصاد کشور رشد چشمگیری داشت و عاید سرانه از ١١٤١ رینغت (واحد پول مالیزیا) در سال ١٩٧٠ به ١٢١٠٢ رینغت در سال ١٩٩٧م افزایش یافت و در بین همین سال‌ها نسبت بیکاری از ٥٠% به ٦.٨% کاهش یافت.

انقلاب صنعتی در مالیزیا

مالیزیا بعد از این‌که‌ موفقیت‌هایی در عرصهی کارهای زیر بنایی، اسلوب اداری و سیستم قانونی که سرمایه‌گذاری نیاز دارد، به دست آورد، دروازه‌هایش را برای سرمایه‌گزاران خارجی باز کرد و مهمترین و بارزترین عرصهی این سرمایه‌گزاری، بخش صنعت مالیزیا بود. کشور مالیزیا سه شرکت موترسازی را که محصولات آن‌ها در کشور‌های منطقه خریدار داشت، اجازه فعالیت در مالیزیا را داد و این موترها با ویژگی‌های تکنولوژی و همگام با زمانه همراه بودند.

بخش صنعت مالیزیا ٣٦.٨% عواید داخلی را بر اساس آمار ٢٠١٤م تشکیل می‌دهد و شامل بخش‌های حیاتی:‌ صنعت برق، صنعت موترسازی و صنعت مصالح ساختمانی می‌باشد.

در میدان صنعت وسایل برقی،‌ قیمت صادرات وسایل برقی و الکتریکی مالیزیا ١١١١٩ میلیارد دالر بوده که ٤٧% از تمام تولیدات وسایل برقی را شامل می‌گردد. در عرصهی صنعت موترسازی، مالیزیا در سال ٢٠١٤م  ٥٤٥١٢٢ موتر تولید نموده که در صنعت موترسازی در مقام بیست و دوم در سطح جهان قرار گرفته است.

بر اساس گزارش ٢٠١٦م IMD World Competitiveness Center، مالیزیا در مقام نوزدهم در ضمن بیست کشور نیرومند اقتصادی در سطح جهان قرار گرفته و به حیث نمونه و الگوی نهضت و سازندگی در بین ملت‌های جهان اسلام محسوب می‌گردد.