قرآن در صحنهی شگرف و پرشکوهی از حقیقتی اساسی در باور و اندیشه مومنان و مجاهدین در راهش پرده برمیدارد.
حقیقتی که بدون آن زندگی مومنانه، بیمعنا خواهد بود.
حقیقت باور به سرای جاودان و پاداشی که خداوند برای مومنان در بهشت برای آنان درنظر گرفته، جز لاینفک زندگی مومنانه است.
نزد مومن زندگی همراه با تلاش و مجاهدت، و مرگ در راستای آرمان و ارزشهای والا جایگاه خاصی دارد.
یکی از صحنههایی که قرآن در کشمکش میان حق و باطل به زیبایی ترسیم میکند،
صحنه رویارویی ساحران فرعون، با تهدیدهای فرعون است، زمانی که ساحران به صدق دعوت پیامبر موسی علیه السلام پیبرده و به او ایمان میآورند. فرعون ساحران را به مرگ فجیع تهدید میکند، اما باوری که در درون آنان به خدا و دیدار با او برایشان ایجاد شده است، آنان را آنچنان متحول و دگرگون ساخته که در جواب فرعون جملهای بر زبان جاری میکنند که عمق باور آنان را به تصویر میکشد.
و میگویند:
{قَالُوا۟ لَا ضَیۡرَۖ إِنَّاۤ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ}[سوره الشعراء: ۵۰]
(گفتند: با كى نيست،كه ما نزد پروردگارمان بازمىگرديم. )
چرا مجاهدین در راه خدا از شهادت و مرگ در راهش باکی ندارند؟
با نگاهی گذرا در سایه قرآن به این اندیشه و نگاه میپردازیم.
مجاهدین با کی ندارند چرا که ایمان دارند، سرای آخرت ماندگار و ارزشمندتر است.
{وَٱلۡـَٔاخِرَةُ خَیۡرࣱ وَأَبۡقَىٰۤ} [سوره اﻷعلى: ۱۷]
در حالى كه آخرت (از دنيا) بهتر و پاینده تر است (عاقل چرا بايد فانی و گذرا را بر باقى و پايا ترجيح دهد؟)
باکی ندارند چرا که امید دارند اگر به حکم انسان بودن دچار خطایی شده یا کوتاهی در انجام مسئولیت داشته باشند، خداوند از خطای آنان درگذرد:
{إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ یغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَایانَا أَنْ کنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِینَ}[سوره الشعراء ۵۱]
(ما اميدواريم كه پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشايد [چرا] كه نخستين ايمان آورندگان بوديم )
باکی ندارند چرا که ایمان دارند، تلاش آنان گم نمیشود، و بیمزد نمیماند.
{وَٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعۡمَـٰلَهُمۡ}
[سوره محمد: ۴]
(کسانی که در راه خدا کشته میشوند، خداوند هرگز کارهایشان را نادیده نمیگیرد و بیمزد نمیگذارد.)
باکی ندارند چرا که ایمان دارند آنچه در نزد خداست ارزشمندتر و ماندگارتر است.
{وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ} [قصص: ۶۰]
(ولی آنچه در نزد خدا (در آن سرا است بهتر و جاودانه تر است. آیا نمی دانید.)
{مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ} [نحل: ۹۶]
(آنچه نزد شما (مردمان، از نعمت جهان است ناپایدار و فانی است و آنچه نزد خدا است ماندگار و باقی است.)
باکی ندارند چرا که باور دارند در بهشت با روی خوش از آنان استقبال خواهد شد. و با نهایت احترام از ایشان پذیرایی میگردد.
{وَلَقَّىٰهُمۡ نَضۡرَةࣰ وَسُرُورࣰا}[سوره اﻹنسان: ۱۱]
(و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت.)
و در فرازی دیگر آرزوی مومن آل یاسین بعد از شهادتش را بازگو کرده و میگوید:
{قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ یا لَیتَ قَوْمِی یعْلَمُونَ○بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکرَمِینَ [سوره یس ۲۶ – ۲۷]
(سرانجام به جرم ايمان كشته شد و بدو] گفته شد به بهشت در آى گفت اى كاش قوم من مى دانستند كه پروردگار چگونه مرا آمرزیده و من را گرامی داشته است)
باکی ندارند چرا که یقین دارند خداوند به حق قضاوت میکند و به کسی ظلم نمیکند.
{وَاللَّهُ یقْضِی بِالْحَقِّ ۖ} [سوره غافر ۲۰]
(و خداست كه به حق داورى مى كند)
{إِنَّ اللَّهَ لَا یظْلِمُ النَّاسَ شَیئًا وَلَٰکنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یظْلِمُونَ}[سوره یونس ۴۴]
(خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمىكند ليكن مردم خود برخويشتن ستم مىكنند)
باکی ندارند چرا که امید و باور دارند وقتی به بهشت وارد شدند، همه اندوهها و خستگیهایشان زدوده میشود.
{وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ ۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکورٌ ○ الَّذِی أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لَا یمَسُّنَا فیها نَصَبٌ وَلَا یمَسُّنَا فیها لُغُوبٌ})[سوره فاطر ۳۴ – ۳۵]
(و مىگويند سپاس خدايى را كه اندوه را از ما بزدود به راستى پروردگار ما آمرزنده [و] حق شناس است همان [خدايى] كه ما را به فضل خويش در سراى ابدى جاى داد در اينجا رنجى به ما نمى رسد و در اينجا درماندگى به ما دست نمىدهد)
و باکی ندارند امید دارند خداوند به آنان در مقابل رنجها وسختیهایی که در دنیا متحمل شدند آنچنان میبخشد آنچنان میبخشد تا به رضایت برسند.
{وَلَسَوْفَ یعْطِیک رَبُّک فَتَرْضَیٰ}[سوره الضحی۵]
(و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى)
باکی ندارند چرا که برادران ایمانی خود را در حالی که بر تختهایی تکیه زدهاند، ملاقات میکنند.
{وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَیٰ سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ}[سوره الحجر ۴۷]
(و آنچه كينه (و شائبههاى نفسانى) در سينههاى آنان است بركنيم برادرانه بر تختهايى روبروى يكديگر نشستهاند)
سید قطب در اشعاری زیبا خطاب به یاران و همراهان خود در دعوت میگوید:
أخي إن نمُتْ نلقَ أحبابنا
فروْضاتُ ربی أعدت لنا
وأطیارُها رفرفت حولنا
فطوبی لنا فی دیار الخلود
معنی شعر:
برادرم! اگر بمیرم دوستانمان را ملاقات خواهیم نمود و باغهای پروردگار برایمان مهیا، و پرندگانش در پیرامونمان بال میگشایند، پس خوشا به حال ما در سرزمین جاودانگی.
باکی ندارند چرا که در بهشت پیامبر رحمت را ملاقات میکنند.
قِیلَ للقَعْقَاعِ الأَوْسِی: قُلْ لنَا شَیئاً عَنِ الجَنَّةِ یشوِّقُنَا إِلیهَا، قَالَ: “فیها رَسولُ اللهِ ﷺ
(به قعقاع گفته شده، برای ما چیزی از بهشت بگو تا مشتاق آن شویم. گفتند در بهشت رسولالله ﷺ هستند.)
باکی ندارند چرا که ایمان دارند.
گر مرگ رسد چرا هراسم
کان راه به تُست میشناسم
از خوردگهی به خوابگهی
وز خوابگهی به بزم شاهی
خوابی که به بزم تست راهش
گردن نکشم ز خوابگاهش
با این اوصاف است که مردان جهاد و مبارزه از مرگ در راه خدا هراس به دل راه نمیدهند بلکه با میل و رغبت به استقبال آن میروند.
هنيئا لك جَنَّةَُ الخُلد مع النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ يا هنية
نظرات