نگاهی به كتاب «درباره تجربه دینی»
تجربه دینی به حالتها، احساسات یا دركهایی اشاره دارد كه از سوی فرد به عنوان ارتباط یا ملاقات با امر مقدس، الهی یا نیروهای ماوراء طبیعی تفسیر میشود. این تجربیات میتوانند به طرق مختلفی رخ دهند و شامل طیف وسیعی از احساسات و دركها باشند كه از جمله عبارتند از:
الف) احساس حضور الهی: احساسی كه میتواند یك حس قوی از نزدیكی یا اتصال به یك قدرت بالاتر یا الهی باشد.
ب) الهام: برخی افراد گزارش میدهند كه اطلاعات یا پیامهایی از منبعی الهی یا ماورایی دریافت كردهاند.
پ) تجربههای بصیرت یا روشنگری: تجربههایی كه میتوانند شامل احساس ناگهانی درك عمیق از حقیقت جهان، زندگی یا طبیعت باشد كه اغلب با شادی یا حتی بلوغ معنوی همراه است.
ج) تجربههای معجزهآسا: تجربههایی كه میتواند شامل شفای غیرقابل توضیح پزشكی، حوادث فراطبیعی كه به عنوان معجزه تفسیر میشوند یا دیگر پدیدههای غیرقابل توضیح باشد .
د) تجربههای مرگ نزدیك (NDE): برخی افراد كه نزدیك به مرگ بودهاند، تجربیاتی را گزارش میكنند كه شامل دیدن نور، ملاقات با موجودات مقدس یا عبور از تونلهایی به سوی نور است.
ذ) مدیتیشن یا عبادت: بسیاری از تجربیات دینی در حین مراقبههای عمیق یا در طول عبادتهای مذهبی رخ میدهند، جایی كه افراد احساس اتصال به یك واقعیت بالاتر یا تجربهای از آرامش و وحدت میكنند.
تجربههای دینی میتوانند شخصی و منحصربهفرد باشند و به فرهنگ، پیشینه مذهبی و شخصیت فرد بستگی داشته باشند. برخی از این تجربیات ممكن است توسط علومشناختی، روانشناختی یا نوروساینس توضیح داده شوند، اما برای بسیاری از افراد، این تجربیات به عنوان شواهدی از وجود الهی یا حقیقتی بزرگتر از زندگی روزمره تلقی میشوند.

ویلیام جیمز و تنوع تجربههای دینی
مفهوم «تجربه دینی» به شكل امروزی آن، بهطور گسترده به ویلیام جیمز (William James)، فیلسوف و روانشناس امریكایی نسبت داده میشود. او در كتاب خود با عنوان «تنوع تجربههای دینی» (The Varieties of Religious Experience) كه در سال 1902 منتشر شد، به بررسی و تحلیل تجربیات دینی پرداخت. جیمز تجربه دینی را به عنوان یك پدیده روانشناختی بررسی كرد و به چهار ویژگی اصلی برای تجربه دینی اشاره كرد: پاسخ به امری غیرقابل مشاهده، جدایی از وضعیت عادی، احساس حقیقت و اثرات روانی مثبت.
شلایرماخر
فریدریش شلایرماخر (Friedrich Schleiermacher) نیز نقش مهمی در شكلدهی به مفهوم تجربه دینی داشت، اما به شیوهای متفاوت از ویلیام جیمز.
شلایرماخر، در كتابش «در باب دین: گفتارهایی برای كسانی كه میاندیشند» (On Religion: Speeches to Its Cultured Despisers) كه در ۱۷۹۹ منتشر شد، دین را به عنوان «احساس وابستگی مطلق» تعریف كرد. او معتقد بود كه هسته اصلی دین، نه در دكترینها، قوانین یا فعالیتهای اجتماعی، بلكه در تجربهای درونی و عاطفی است كه فرد از حس وابستگی به امر مطلق یا الهی دارد. شلایرماخر همچنین به عنوان پدر الهیات لیبرال شناخته میشود. الهیات لیبرال یك رویكرد به مطالعه و تفسیر دین است كه در قرن نوزدهم در پاسخ به تغییرات فكری، علمی و فلسفی زمانه پدید آمد. این جنبش به ویژه با مفاهیم زیر شناخته میشود:
1- تاكید بر تجربه دینی: الهیات لیبرال به تجربه شخصی و احساسی فرد از دین اهمیت زیادی میدهد. در این تلقی، این دست از تجربهها میتواند بر دكترینها و متون مقدس اولویت داشته باشد.
2- انعطافپذیری در تفسیر متون مقدس: الهیات لیبرال تفسیر كتابهای مقدس را به جای گرفتن آنها به صورت كلمه به كلمه، به روشی تاریخی-انتقادی و متناسب با بافت فرهنگی و زمانی آنها انجام میدهد.
3- سازگاری با علم و فلسفه مدرن: این رویكرد تلاش میكند تا دین را با دانش علمی، فلسفه و اخلاق مدرن هماهنگ كند، بدون اینكه به معجزات، دخالت مستقیم الهی یا رویدادهای تاریخی به عنوان حقایق تاریخی غیرقابل مناقشه اصرار بورزد.
4- تاكید بر اخلاق و كاردینالیته انسانی: الهیات لیبرال به جای تاكید صرف بر ایمان یا دكترین، به اخلاق و رشد معنوی انسان توجه دارد .
پدر الهیات لیبرال
فریدریش شلایرماخر به عنوان «پدر الهیات لیبرال» شناخته میشود. او توانست به نوعی در پارادایم دینی تغییر ایجاد كند. شلایرماخر از نگاهی كه دین را صرفا بر اساس دكترینها و آموزههای رسمی تعریف میكرد، به سمت یك دیدگاه احساسی و تجربی تغییر جهت داد. این تغییر بنیادین بود و به بازتعریف دین در قالب یك تجربه درونی و احساسی منجر شد. او همزمان توانست بخشی از شبهات و انتقادات عصر روشنگری به دینداری را پاسخ دهد. شلایرماخر با تاكید بر تجربه دینی، به نقدهای عقلگرایانه عصر روشنگری پاسخ داد. او نشان داد كه دین میتواند با مدرنیته سازگار باشد و نیازی به تعارض با عقلانیت ندارد.
كار دیگر شلایرماخر تاثیرگذاری بر الهیات بعدی بود. آثار و ایدههای او تاثیر عمیقی بر الهیدانان پس از خود داشت و به شكلگیری و توسعه الهیات لیبرال كمك كرد. او راه را برای یك رویكرد جدید در مطالعه و فهم دین باز كرد كه بر احساس، تجربه شخصی و انعطافپذیری در دین تاكید دارد. بنابراین، شلایرماخر نه تنها به عنوان یك متفكر بزرگ، بلكه به عنوان كسی كه پایههای الهیات لیبرال را بنا نهاد، شناخته میشود. شلایرماخر تجربه دینی را به عنوان یك پدیده درونی و احساسی توصیف كرد كه منشا آن در رابطه مستقیم فرد با خداوند است. این تعریف و تاكید بر تجربه دینی به عنوان یك احساس درونی، به نوبه خود بنیانی برای مطالعات بعدی درباره تجربه دینی، از جمله كارهای ویلیام جیمز فراهم كرد. بنابراین، اگرچه جیمز به مفهوم تجربه دینی در قالبی مدرن و تحلیلیتر پرداخت، شلایرماخر پیشدرآمدی برای این گفتمان با تاكید بر جنبههای احساسی و درونی دین بود.
البته مفهوم تجربه دینی در اندیشه شلایرماخر با ویلیام جیمز تفاوتهایی دارد كه در ادامه شرح میدهم.
تجربه دینی از منظر ویلیام جیمز
در كتاب «تنوع تجربههای دینی»، جیمز تجربه دینی را به عنوان یك پدیده روانشناختی مورد بررسی قرار میدهد. او تجربه دینی را با چهار ویژگی اصلی توصیف میكند:
1- پاسخ به امری غیرقابل مشاهده: تجربه دینی پاسخ به یك حضور یا نیرویی است كه بهطور مستقیم قابل مشاهده نیست .
2- جدایی از وضعیت عادی: تجربهای كه فرد را از حالت روزمره خود خارج میكند و وارد حالتی بالاتر یا متفاوت میكند .
3- احساس حقیقت: فرد تجربهكننده بهطور قطعی احساس میكند كه این تجربه حقیقت را به او نشان میدهد .
4- اثرات روانی مثبت: این تجربهها اغلب با شفابخشی، آرامش یا تغییر مثبت در روان فرد همراه هستند.
جیمز تاكید دارد كه تجربه دینی میتواند به شكلهای بسیار متنوعی ظاهر شود و به عنوان یك پدیده روانشناختی مستقل از دكترینهای مذهبی بررسی میشود.
تجربه دینی از منظر شلایرماخر
فردریش شلایرماخر در كتاب «در باب دین»، دین را به عنوان یك احساس درونی تعریف میكند؛ «احساس وابستگی مطلق». برای شلایرماخر، دین با احساس وابستگی به امری مطلق، یعنی الهی تعریف میشود. این احساس، یك تجربه درونی و احساسی است كه ریشه در تعامل شخصی با امر مقدس دارد. شلایرماخر بر این نكته تاكید دارد كه دین، نه در دانش یا اعمال بیرونی، بلكه در احساس و تجربه درونی از وابستگی به الهی تجلی مییابد. این تعریف تجربه دینی را به عنوان یك پدیده احساسی و شخصی میبیند كه فراتر از دكترینها و عملكردهای بیرونی است. به این ترتیب، جیمز بیشتر به تنوع و تحلیل روانشناختی تجربههای دینی میپردازد، در حالی كه شلایرماخر بر جنبههای احساسی و درونی دین تمركز دارد.
كتاب درباره تجربه دینی
درباره تجربه دینی كتابهایی به زبان فارسی اعم از تالیف و ترجمه منتشر شده كه بیتردید یكی از بهترین آنها كتاب «درباره تجربه دینی» است كه توسط انتشارات هرمس منتشر شده است. ویژگی منحصربهفرد این كتاب این است كه بهرغم اینكه متن اصلی آن متشكل از ترجمه مقالات نویسندگانی چون مایكل پیترسون، ویلیام جیمز، وین پرادفوت، مایكل مارتین و قدیسه ترزاست، اما مترجم علاوه بر اینها در انتهای این كتاب نمونههایی از گزارش تجربههای دینی در جهان اسلام با تمركز بر شخصیتهایی همچون فضیل عیاض، بایزید بسطامی، عینالقضات همدانی، روزبهان بقلیشیرازی، محیالدین ابن عربی، علاءالدوله سمنانی و شمسالدین محمد لاهیجی را به آن افزوده است كه تاثیر بسزایی در آشنایی عمیقتر خواننده ایرانی با این موضوع به غایت مهم در فلسفه دین دارد. مالك حسینی مترجم این اثر در ابتدای مقدمه خود بر این كتاب نوشته است: از میان موضوعاتی كه ذیل فلسفه دین می گنجد، «تجربه دینی» از اقبال بیشتری در فضای فكری فلسفی و دینی ایران برخوردار بوده است كه علل و دلایل چنین اقبالی خود موضوعی جالب توجه و قابل بررسی است.
با این حال، مترجم جای اثری نسبتا جامع درباره این موضوع را در زبان فارسی خالی دیده است: اثری كه در كنار گزارشهایی از احوال كسانی كه تجربه دینی به آنها دست داده است، به ماهیت این تجربه بپردازد، نظریههای اصلی در این باره را مطرح كند و از نقد این نظریهها نیز فارغ نباشد. كتاب حاضر برای رفع چنین نقصانی تدارك دیده شده و امید است غرض خود را برآورده سازد. كتاب، گذشته از مقدمهای كوتاه، متشكل از پنج قسمت است كه در ابتدای هر یك خلاصهای بسیار كلی و در عین حال روشنگر از آن قسمت آمده است. مترجم مناسب دیده است كه نمونههایی از گزارش تجربههای دینی در عالم اسلام را ضمیمه كتاب حاضر كند و بدین نحو نسبت موضوع تجربه دینی را با سنت اسلامی و تناسب طرح این موضوع را در مباحثات فلسفی و دینی اسلامی روشنتر سازد.
كتاب حاضر، جز افزودهای كه ذكر آن رفت، ترجمه بخش اول از مجموعهای بسیار سودمند و جامع در فلسفه دین است كه انتشارات دانشگاه آكسفورد منتشر كرده است. این مجموعه شامل شصت و دو مقاله است كه در سیزده بخش تدوین شدهاند و هر بخش به موضوعی از موضوعات فلسفه دین اختصاص یافته است. «درباره تجربه دینی» برگزیده مایكل پیترسون از مقالات قدیسه ترزا، ویلیام جیمز، ویلیام آلستون، وین پرادفوت و مایكل مارتین با ترجمه مالك حسینی برای سومین بار توسط انتشارات هرمس در طرحی جدید و جذاب در ١٣٢صفحه منتشر شده است.

نظرات