ای جوانمردان:
شما از نوباوگان مرد پارسایی به نام ذی القرنین هستید که سد بزرگی را برای دفاع از مردم در برابر خطر دشمنان ساخت و با وجود پیشنهاد مزد، از آنان هیچ دریافت نکرد.
شما از نوادگان بندهی صالحی هستید که کهنه دیواری را برای دو پسربچهی یتیمی که در شهر زندگی میکردند بازسازی کرد؛ تنها به خاطر آن که دلی را شاد کرده باشد و حقی را به ضعیف بازگردانده باشد.
شما از پیروان موسی کلیم هستید که بر سرچشمهی مدین از آن دو زن پاکدامن و نجیب حمایت کرد؛ در حالی که آن دو زن گوسفندان خود را میپاییدند و منتظر بودند تا دیگران از چشمه دور شوند، موسی کمر همت بست و گوسفندان را برایشان آب داد سپس به زیر سایهی درختی رفت تا آنها راحت باشند. تنها به خاطر آن که خاطری را آرام و به انسانی کمک کرده کرده باشد و کرامتی را حفظ نماید.
ای جوانمردان!
شما پیروان پیامبر صادق امینی هستید که جامعهی اسلامی را بر فرهنگ ایثار و فداکاری پرورش داد و روحیهی جوانمردی و کار داوطلبانه را در انسانها زنده کرد.
برای هر مفصل از مفاصل انسان در هر روز خدا صدقهای مقرر کرد و ارشاد فرمود که این صدقه با یک کار نیک مانند کمک کردن به مردم و برآوردن نیازهای آنان انجام میگیرد. او مقام نیکوکاران را این چنین بالا برد: روزی مشاهده کرد زنی که هر روز مسجد را تمیز میکرد حضور ندارد؛ وقتی علت را جویا شد به او گفتند فوت کرده است. فرمود: چرا مرا با خبر نکردید؟ سپس بر سر قبرش رفت و برایش دعا کرد. این کار جز از جوانمردان از چه کسی ساخته است؟
ای جوانمردان خوش به حال شما که در دلهای خود بذر خیر و نیکی کاشتهاید! خوش به حال شما که باور دارید انسان زمانی انسان است که از سیطرهی ماده آزاد شده باشد. خوش به حال شما با این شیوهی جوانمردی که در پیش گرفتهاید؛ شیوهای که خیرات و برکات آن قبل از جامعه به خودتان باز میگردد. خوش به حال شما که خود را به صفتی آراستهاید که یکی از مهمترین صفات انسانی است؛ انسانی که انسانیت واقعی را با خود حمل میکند.
نظرات