این روزها که بحث انتخابات در کشور داغ است شاهد انواع تحلیل‌ها و داوریهای در مورد جواز یا کارایی رأی‌دهی و کیستی کاندیدای اصلح هستیم؛ در فرهنگ سیاسی مناطق قومی- مذهبی به علت مزمن شدن انزوای تحمیلی ناشی از تداوم ناملایمات دهه‌ی نخست انقلاب، نگرشی بدبینانه به مشارکت سیاسی جا خوش کرده است در حدی که ورود جدی و فراتر از حد مهر خوردن شناسنامه به امر انتخابات، سبب ترک برداشتن اعتماد عمومی به کنشگران این میدان و کاهش مقبولیت اجتماعی می‌گردد که البته در نگاه روانشناسی اجتماعی- سیاسی از عوارض طبیعی موقعیت‌های اقلیتی در جوامع توسعه‌نیافته است و جای تعجب و گلایه ندارد و حداقل شخص بنده، کنشگری انتخاباتی را با آگاهی از چنین پیامدهایی برگزیده و پیش برده‌ام و از بدگویی‌ها و گمان‌افکنی‌هایی که درباره‌ی اصالت فکری- سیاسی‌ام صورت گرفته نرنجيده‌ام!

امروز به برکت تحولات فلسفه‌ی سیاسی و اجماع تقریبی بر شاخصه‌ی فقه سیاسی اهل سنت، یعنی نفی خشونت‌گری در عرصه‌ی سیاسی، فعالان متعهد به منافع ملی و مصلحت مردم، مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز و مدنی را برای توسعه‌ی متوازن کشورها برگزیده‌اند و علاوه بر یأس از کارایی خشونت در برقراری عدالت و آزادی، از جهت عدم تحمیل هزینه‌های ندامت زا به ملل و کشورها نیز، اقبالی به روش‌های خشن و شالوده‌شکنانه ندارند.

برای کسانی چون بنده که از جنگ و خونریزی، هراس و تنفر دارم و مانند عمر بن عبدالعزيز به «لا خیر فی خیر لایحیی إلا بالسیف» معتقدم، روش‌های دموکراتیک و کم‌هزینه از جمله مراجعه به صندوق رأی، یک پیمان اخلاقی و راهبرد فکری- سیاسی است و چون برای عقل و تشخیص خودم احترام قائلم و همانگونه که مقلد قدرتمندان نیستم باوری به تقلید از عواطف توده‌ها نیز ندارم و نمی‌پسندم که پس از سال‌ها و مطالعه و بهره‌گیری از امکانات عمومی آموزشی تا سطح تحصیل در قدیمی‌ترین دانشگاه کشور، هنوز هم به جای تأمین منافع عوام به نوازش عواطف آنان بپردازم، مشارکت مسالمت‌آمیز سیاسی را انتخاب، ترویج و توصیه خواهم کرد!

واقعیت آن است که بلای طعنه‌زنی، عوام مخصوصاً در غیاب احزاب و رسانه‌های مستقل و توانمند و در جوامعی که هنوز زندگی در سطح معیشتی مانده و به سطوح فرهنگی و سیاسی، ارتقا نیافته است فقط دردها را لمس و فریاد می‌کنند و به علت ضعف آگاهی از پیچیدگی و در هم تنیدگی نهادهای اجتماع، درک درستی از راه چاره ندارند و به آسانی در دام تردستی و عوامفریبی سیاست‌بازان منفعت‌طلب گرفتار می‌شوند و گمان می‌کنند مخالفت با طراحان شعارهای پوپوليستی همچون افزایش اشتغال و یارانه، دشمنی با فقرا و بی‌اعتنایی به رنج‌های اقشار آسیب‌پذیر است!

باری فراموش نکنیم که راه‌حل ها پیچیده‌اند و گاهی یک تدبیر نبوی با کارکردی در حد یک فتح مبین نیز، چنانکه در حدیبیه رخ داد، از سوی مردم به ذلت‌پذیری و فریفتگی تعبیر می‌شود و شدیداً مورد طعن و طرد اصحاب واقع می‌گردد و منافع عوام لزوماً همسو با عواطف آنان نیست!

ضمن تجدید احترام به هموطنان بزرگوارم و مخصوصاً جامعه‌ی اهل سنت و کورد ایران، اجازه می‌خواهم که خدمتتان عرض کنم بنده و دوستانم رأی دادن به اعتدال و اصلاحات را خدمت به عزت و منافع شما می‌دانیم نه خیانت! ما می‌دانیم که برخی از شما مشارکت ما را تأیید بی‌احترامی به هویت قومی- مذهبی و کف زدن برای تبعیض و نابرابری می‌دانید، اما این تصور شماست نه قصد و نیت ما؛ اصراری هم بر تحمیل رأی خویش نداریم، اما دوست داریم یادآوری کنیم که ما نهایتاً با مخالفانمان اختلاف سلیقه داریم نه اختلاف قصد و مقصد؛ ما نیز در حد منش و دانش خودمان، طالب سربلندی و خوشبختی همه‌ی مردمیم و بر این اساس و با اولویت منافع عمومی کشور و سپس منافع اقلیت متبوع خویش، رأی به روحانی را برگزیده‌ایم! رأی به روحانی یعنی تلاش مدنی و البته دیربازده به کرامت انسانی و یکسانی ایرانیان در حقوق اجتماعی؛ رأی به روحانی یعنی نجات کشور از انزوای جهانی و اختلاس داخلی، یعنی تقویت کمی و کیفی تشکل‌های مدنی و سیاسی، یعنی تقویت رسانه‌ها و افزایش نظارت بر عملکرد حاکمان، یعنی دعوت یک عالم برجسته‌ی اهل سنت به مراسم تحلیف، یعنی گشودن وزارت خارجه به روی اهل سنت، یعنی ارتقای نخبگان اهل سنت تا حد معاون وزیر، یعنی رفع توقیف از مسجد فاروقیه، یعنی تحقق تدریس زبان‌های قومی در دانشگاه‌ها، یعنی سپرده شدن مناصب به اشخاص پخته و مؤدب و حذف ادبیات چاله‌ میدانی از عرصه‌ی مدیریت،یعنی مهار تورم 40 درصدی و کاهش آن تا حد یک رقمی، یعنی...!

گمان و تشخیص ما این است که روحانی به عنوان یک دانش‌آموخته‌ی حقوق و اروپادیده، اگر حامل اندیشه‌ی دموکراسی نباشد با تیم همراه و مشاورانی که دارد، عامل و بسترساز گسترش آزادی و عدالت و خادم توسعه‌ی کشور خواهد بود!

از این‌رو انتظار داریم که با حضور حداکثری در پای صندوق‌های رأی و انتخاب روحانی، نشان دهیم که جهت عزت خویش و توسعه‌ی کشور را درست تشخیص داده‌ایم!