نویسنده‌: احمد شادی
مترجم: ماجد احمدیانی-سقز

الف: دلیل اول: آموزش ندادن آداب استئذان (اجازه‌ی ورود خواستن) به کودکانی که به سن بلوغ نرسیده اند، آنچنان که در سوره‌ی مبارکه‌ی نور آمده است.
ب: دلیل دوم: جدا نکردن بسترِ خواب کودکان از همدیگر؛ طبق فرمایش رسول خدا (ص).
ج: دلیل سوم: خوابیدن یکی از فرزندان در اطاق خواب والدین بعد از سن 2 و 3 سالگی.
اگر از این دلایل سه‌گانه چشم‌پوشی کنیم، و از آن غافل شویم؛ جوانان (در آینده) در منجلاب انحرافات جنسی خواهند افتاد، و این مسأله از مهم‌ترین مسائلی است که دشمنان اسلام و دشمنان بشری از راه‌ها و با استفاده از وسایل گوناگون توانسته اند، جوانان ما را به سوی این جریان فاسد سوق دهند و این کار را با تمام توان با ویران‌کردن آداب و اخلاق و دوری از دین؛ و با هر وسلیه یا اسلحه‌ی گمراه‌سازی که ویرانگر اخلاق و آداب و دین باشد؛ انجام داده اند.
و آیاتی که پیش روی ماست به ما می‌آموزند که چگونه خانواده‌ای با آرامش اعصاب و روان و دارای احساس پاک و نیت خالص، قلب سلیم و صاحب افکار ناب و پاکیزه تربیت کنیم.
این آیات دست ما را بر روی راه حل نهایی برای این مسأله‌ی دشوار و جدی می‌گذارد، بیاید باهم اولین راه حل را برای این مسأله از خلال کلام خداوند عزّوجل بخوانیم:
1- راه حل برای دلیل اول: که عبارت بود از این که کودکانی که به سن بلوغ نرسیده اند، آداب استئذان (اجازه خواستن) را آنچنان که در سوره‌ی نور ذکر شده نیاموخته اند، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِنَ الظَّهِیرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ﴾ (سوره‌ی نور، آیه‌ی 58).
ترجمه: «ای کسانی که ایمان آورده اید، باید بردگان شما و همچنین کودکان‌تان که به حد بلوغ نرسیده اند (ولی مسائل جنسی و عورت غیر آن را تمییز و تشخیص می‌دهند، به هنگام ورود به اطاق‌های خواب مردان و همسران) در سه وقت اجازه بگیرند، پیش از نماز صبح، و در نیم روز هنگامی که لباس‌های (معمولی) خود را درمی‌آورید و بعد از نماز عشاء (این اوقات) سه وقت (ویژه‌ی خلوت و آشکارشدن) عورت شماست، بعد از این سه وقت بر شما و آنان گناهی نیست، بدون اجازه وارد شوند (آنان خدمتکاران و کوچکان شما هستند و مشکل است هربار در سایر اوقات اجازه بگیرند) ایشان دور و بر شما در رفت و آمدند و شما نیز دور و برایشان در رفت و آمدید (و با صفا و صمیمیت خانوادگی به یکدیگر خدمت می‌نمایید) اینگونه (صریح و روشن) خداوند آیات را برای شما توضیح و تبیین می‌کند (تا خویشتن را در پرتو احکام قرآنی متأدب به اخلاق اسلامی کنید)».
این آیه از آیات سوره‌ی مبارکه‌ی نور می‌باشد. سوره‌ای که طی آن خداوند بر ما واجب نموده (این آداب را) بیاموزیم و بیاموزانیم. بطوری که در ابتدای سوره می‌فرماید: ﴿سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنْزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ﴾.
ترجمه: «(این) سوره‌ی مهمی است که ما آن را وحی کرده ایم (و احکام) آن را واجب نموده ایم، و آیه‌های واضحی و (دلایل روشنی که دالّ بر قدرت و یگانگی یزدان و آسمانی‌بودن قرآنند) در آن فرو فرستاده ایم تا این که پند بگیرند».
(راستی) چرا خداوندِ متعال به مؤمنان دستور می‌دهد که آن را یاد بدهند و (یاد گیرند)؟
چون این سوره بسیاری از مسائل اخلاقی و آدابی که اکثر مردم از آن دور گشته اند، را حل می‌کند «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا ...» ای کسانی ایمان دارید که خداوند پروردگار است و اسلام دین شماست، و محمد پیامبر و رسول می‌باشد، به خدمتکاران و فرزندان‌تان تا زمانی که به سن بلوغ نرسیده اند این آداب گرانقیمت و ارزشمند را بیاموزید. یعنی این آداب و دستورات مخصوص خدمتکاران و فرزندانی است که به سن بلوغ نرسیده اند.
بنابراین، سن بلوغ کدام است؟ آیات قرآنکریم به این مهم اشاره کرده اند. آنجا که می‌فرماید: ﴿وَإِذَا بَلَغَ الْأَطْفَالُ مِنْکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتَأْذِنُوا کَمَا اسْتَأْذَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ...﴾ (سوره‌ی نور، آیه‌ی 59).
یعنی: کودک به مجرد احتلام (دفع ناگهانی شهوت در حال خواب یا بیداری) به سن بلوغ می‌رسد و مکلف می‌شود، فقها همگی بر این مطلب اتفاق نظر دارند که هرگاه کودک احتلام شد، بالغ شده و دیگر کودک نیست و نیز کنیز و دختر (زاد) هرگاه احتلام شدند و (خون حیض از آنان جاری گشت) یا توانایی حاملگی را کسب کردند، بالغ شده و به سن تکلیف رسیده اند و این مطلب مورد اتفاق همگی فقها بوده و در آن هیچکس اختلاف ندارد، اما فقها بر مقدار سنی که در آن انسان به سن تکلیف می‌رسد، اختلاف نظر دارند. و در این خصوص دو نظریه وجود دارد:
1- فقهای حنفی‌مذهب معتقدند که کودک تا زمانی که 18 سال را تمام نکرده باشد، به سن تکلیف نمی‌رسد.
2- ولی فقهای شافعی و حنبلی‌ها بر این باورند که پسر یا دختر وقتی که به سن 15 سالگی رسید، دیگر بالغ شده و به سن تکلیف رسیده است.
و هرکدام برای نظریه‌ی خود دلایلی دارند. به هرحال سن بلوغ چه 18 سال یا 15 سال باشد و چه یکی از نشانه‌های بلوغ مانند: رویش مو و ریش و سبیل برای پسران و برجستگی پستان‌ها یا حیض برای دختران باشد، عامل اساسی همان احتلام است، همچنانکه خداوند سبحان در این ایه به واژه‌ی «الحلم» اشاره می‌فرماید.
پس بر اولیای امر لازم است که فرزندان را قبل از رسیدن به سن بلوغ، آداب اجازه‌گرفتن بیاموزند و این آداب در سه وقت است.
الف: وقت اول ﴿ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ﴾ قبل از نماز صبح.
چون در این هنگام مردم در لباس خواب به سر می‌برند و چه بسا پدر یا مادر در این موقع در ظاهری غیر معمول می‌باشند، یا لباسی غیر از لباس خواب به تن دارند.
و (ممکن است) بعضی از اعضای بدن نمایان باشد و یا در حالتی غیر معمول همچون هم آغوشی (با همسر) و غیره بسر برند، برای روشن‌ترشدن مطلب به این نمونه توجه کنید: «روزی با یکی از دوستان صحبت می‌کردم، او نیز از یکی از دوستانش برای من نقل کرد که در هنگام همبستری با همسرش ناگهان در اطاق باز شده و پسرش بالای سرشان ظاهر شده است».
این مسأله واقعاً مشکل و آزاردهنده است، باید دید که چرا چنین حالت مشکلی پیش آمده است؟ اگر چنین حالتی برای شما پیش آید و شما به جای این پدر باشید، چه احساسی خواهید داشت، و چه خواهید کرد؟ پس مقصر (اصلی) پسر نیست، بلکه پدر است که آداب اجازه‌گرفتن را قبل از ورود، در این اوقات به او نیاموخته است، آموزش این آداب مانع ظهور و پیدایش آثار زشتی که در ذهن این پسر یا دختر بوجود می‌آید، می‌شود و این آثار هنگامی که به سن بلوغ رسید به صورت ترس و افسردگی شکننده ظاهر شده و در اعماق ذهنش نفوذ می‌کند (و فکر و ذکرش) را به خود مشغول می‌کند و به آن میل جنسی می‌گویند.
ب: وقت دوم ﴿وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِنَ الظَّهِیرَةِ﴾ و هنگام ظهر که لباس‌های (معمولی) از تن بیرون می‌آورید.
و این هنگام وقت خواب نیم‌روز است. هنگامی که پدر و مادر در حال خواب (و استراحت) نیمروز به سر می‌برند و (احتمالاً) بدلیل استراحت و گرمای هوا لباس‌های (معمولی) را از تن بیرون می‌آورند و یا اصلاً لباس به تن ندارند.
ج: وقت سوم ﴿وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ﴾ بعد از نماز عشاء.
و آن هنگامی است که پدر و مادر لباس‌ها را از تن بیرون آورده و خود را برای خوابیدن و استراحت مهیا می‌نمایند، پس این لباس‌ها (لباس‌های خواب) یا نازک هستند، یا قابلیت پوشاندن اعضای بدن را ندارند، در نتیجه قسمتی با چیزی از عضای بدن والدین ظاهر و نمایان شده و یا طوری است که جایز نیست کسی آنان را در چنین حالتی ببیند.
لازم است که فرزندان‌مان را که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند، آموزش دهیم تا در این اوقات سه‌گانه (در شبانه روز) قبل از ورود بر ما اجازه بگیرند، چون این اوقات، اوقاتِ عورت نامیده می‌شوند. چنانکه خداوند سبحان می‌فرماید:
﴿ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَکُمْ﴾ این سه وقت (ویژه‌ی خلوت و آشکارشدن) عورت شماست.
پس لازم است که فرزندان پدر و مادر خود را در نیکوترین شکل از اشکال عفت و پاکدامنی مشاهده نمایند، به گونه‌ای که ذره‌ای به حیا و ادب خدشه وارد نشود، و نباید هیچگاه عورت پدر یا مادر جلو فرزندان آشکار شوند.
و این دستور والای اسلامی که بسیاری از پدران و مادران از آن غافل و بی‌خبرند، تأکید می‌کند که غلامان و خدمتکاران و کنیزان نباید چشم به عورت خانم خانه بدوزند، و همچنین کودکان خردسال نیز نباید اقدام به چنین مشاهداتی بنمایند.
سبحان الله! بعد از گذشت چهارده قرن از نزول این آیات، دانشمندان علم روانشناسی اقرار می‌کنند، به این که مناظری که کودکان در کودکی به آن چشم می‌دوزند (در آینده) بر زندگی‌شان تأثیرگذار بوده و موجب تغییرات شخصیتی در آنها می‌شود و در شکل‌گیری شخصیت آنها مؤثر خواهد بود.
همچنین دانشمندان علم روانشناسی تأکید می‌کنند که چنین مناظری که کودکان در کودکی به آنها می‌نگرند موجب ناراحتی‌های روحی و عصبی می‌گردد که رهایی از آنها مشکلی است، پس با این وصف کدامیک می‌خواهید فرزندش به چنین ناراحتی‌ها و امراضی مبتلا گردد؟
بنابراین، بر ما لازم است که به راه حل و چاره بیندیشیم و به آنها بیاموزیم که در این اوقات سه‌گانه قبل از ورود بر ما اجازه بگیرند.
اگر از این دستورات مهم اسلامی غفلت ورزیم، اولین سبب انحراف جنسی جوانان بعد از سن بلوغ را موجب شده ایم، و اینچنین است که مظاهر این انحرافات در روزگار ما در بسیاری از خانواده‌ها به دلیل غفلت پدر و مادرها از این دستورات گرانبها که خداوند به ما امر کرده به چشم می‌خورد.
پیامبر گرامی اسلام (ص) و یاران پاک و پاکدامن او که بر سفره‌ی انوار محمدی تربیت یافته اند، بهترین نمونه و الگو می‌باشند.
روزی یکی از زنان اصحاب نزد معلم امت، حضرت محمد (ص) رفت تا در خصوص امری از ایشان سؤال نماید. بنگریم که از چه چیزی سؤال کرده است؟
روایت شده که اسماء دختر ابی مَرثَد خدمتکاری بزرگ‌سال داشت. (روزی) خدمتکارش در وقتی که نباید وارد می‌شد بر او وارد شد. پس اسماء نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: «براستی خدمتکاران و غلامان ما در اوقاتی بر ما وارد می‌شوند که ما دوست نداریم (در چنین وضع و حالتی ما را مشاهده نمایند)» به این دلیل بود که اسماء نزد پیامبر اسلام (ص) رفت و بلافاصله راه حل و علاج از آسمان نازل شد و خداوند فرمود: ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ﴾ (سوره‌ی نور، آیه‌ی 58).
ترجمه: «ای کسانی که ایمان آورده اید، باید بردگان شما و همچنین کودکان‌تان که به حد بلوغ نرسیده اند (ولی مسائل جنسی و عورت و غیر آن را تمییز می‌دهند، به هنگام ورود به اطاق‌های خواب مردان و همسران) در سه وقت اجازه بگیرند».
و این امر از موقع نماز صبح (فجر) شروع می‌شود.
و در روایتی از مقاتل بن حیان نقل شده است که گفت: «به ما گفتند که مردی از انصار و همسرش (اسماء بنت ابی مرثد) غذایی برای پیامبر درست کرده (او را به سر سفره‌ی طعام دعوت کردند) اسماء گفت: ای پیامبر خدا چه چیزی از این زشت‌تر است که مردی با همسرش در زیر یک لحاف باشند و غلام‌شان بدون اجازه بر آنان وارد شود؟ پس این آیات نازل شد. و این مورد تنها کافی نیست، بلکه روایت شده که روزی هنگام ظهر رسول خدا (ص) غلامی از انصار را که «مدلج» نام داشت نزد فاروق اعظم حضرت عمر بن خطاب (رض) فرستاد تا او را دعوت نماید.
حضرت عمر (رض) در آن موقع خوابیده بود و در را به روی خود بسته بود، غلام در زد و (بلافاصله) وارد شد. حضرت عمر (رض) از خواب بیدار شد و نشست، در حالی که قسمتی از بدنش نمایان بود، حضرت عمر (رض) در این حال گفت: «دوست دارم که خداوند فرزندان و خدمتکاران ما را از ورود بدون اجازه در اینچنین اوقاتی نهی می‌فرمود». این را فرمود و به سوی پیامبر (ص) راه افتاد، به محض این که به خدمت پیامبر رسید آیه‌ی 58 از سوره‌ی نور از زبان پیامبر شنید که تازه نازل شده بود.
پس بر زمین افتاد و سجده ی شکر به جای آورد، و این واقعه هنگام ظهر بود، موارد زیادی وجود دارد که وحی موافق رأی و نظر حضرت عمر (رض) نازل شده باشد، و از اسباب نزول این آیه همچنین از ابن حاتم و او نیز از سدی روایت کرده است که گفت: از یاران رسول خدا (ص) مردمانی بودند که به همبستری با همسران‌شان در این مواقع افتخار می‌کردند، پس غسل کرده برای ادای فریضه‌ی نماز خارج می‌شدند، خداوند متعال به آنان امر فرمود که کنیزان و خدمتکاران و فرزندان خود را امر کنند که در اینگونه مواقع برآنان وارد نشوند، مگر این که اجازه بگیرند.
(این مطالب که بیان شد) بیان‌کننده‌ی اولین دلیل از دلایل انحرافات جنسی نزد جوانان است که موجب می‌شود، فرزندان والدین را در وضعی ببینند که به حجب و حیا خدشه وارد می‌کند، یا این که عورت یکی از والدین خود را مشاهده نمایند. بنابراین، واجب است که پدر و مادر در ظاهری متین و پرهیزگارانه که نمایانگر عفاف و پاکی باشد در جلو فرزندان ظاهر شوند تا مایه‌ی ادب و سرمشق و الگوی حسنه باشند.

دلیل دوم: خوابیدن کودکان باهم در یک بستر
اگر بخواهیم از این موضوع چیزی بدانیم و از اهمیت آن شناخت پیدا کنیم، لازم است که به سنت نبوی (ص) مراجعه نماییم، آنجا که پیامبر می‌فرمایند: «مُرُوا أَوْلاَدَکُمْ بِالصَّلاَةِ وَهُمْ أَبْنَاءُ سَبْعِ وَاضْرِبُوهُمْ وَهُمْ أَبْنَاءُ عَشْرِ وَفَرِّقُوا بَیْنَهُمْ فِى الْمَضَاجِعِ».
ترجمه: «فرزندان‌تان را در سن هفت سالگی به نمازخواندن امر کنید، اگر به سن ده سالگی رسیدند از انجام نماز سر باز زدند آنان را به خاطر این سرپیچی بزنید (تنبیه کنید) و بسترهایشان را از همدیگر جدا سازید».
پیامبر گرامی (ص) که خود اولین معلم این امت است به ما امر می‌فرماید که فرزندان‌مان را از سن هفت سالگی به نمازخواندن عادت دهیم، تا بر اثر تکرار و تمرین بصورت ملکه و عادت درآید، و چون به سن ده سالگی رسیدند باید آنان را با احکام نماز آشنا سازیم، اگر در سن ده سالگی از انجام نماز سرباز زدند (فقط به خاطر ترک نماز) باید آنان را زد.
بنابراین، کودک که در سن هفت سالگی است بدون اکراه و از سر مهربانی دستور پدر و مادر را می‌پذیرد و توجیه و عادت دادنش به انجام دستورات عبادی از جمله نماز از طرف اولیاء بسیار آسان است و اگر به این کارها در کودکی عادت کند در سن ده‌سالگی و از آن به بعد نیز برایش سهل آسان است.
اگر کودک در سن ده سالگی و بعد از آن نماز را ترک کند، بدون آن که اولیاء او را امر به انجام‌دادن آن نموده باشند، در این صورت نباید فرزند را سرزنش کرد، بلکه باید اولیاء را مورد طعن و سرزنش قرار داد که به وظیفه‌ی خود عمل ننموده اند.
پیامبر گرامی اسلام (ص) خطاب به ابی هریره (رض) فرمود: «یا أبا هریرة! مُرّ أهْلَکَ بالصلاة فإن اللهَ یأتیک بالرِّزق مِنْ حیثُ لَمْ یحتسب».
ترجمه: «ای اباهریره! خانواده‌ات را به نماز امر کن (پس اگر چنین کردی) خداوند روزی تو را از (دری) می‌رساند که فکرش را نمی‌کنی».
و مؤید این فرموده‌ی پیامبر کلام خداوند متعال است که فرمود: ﴿وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾ (سوره‌ی طه، آیه‌ی 132).
ترجمه: «خانواده‌ی خود را به گزاردن نماز دستور بده (چرا که نماز مایه‌ی یاد خدا و پاکی و صفای دل و تقویت روح است) و خود نیز بر اقامه‌ی آن ثابت و ماندگار باش. ما از تو روزی نمی‌خواهیم، بلکه به تو روزی می‌دهیم. سرانجام (نیک و ستوده) از آن (اهل تقوی) و پرهیزگاری است».
هرگاه که امر کردن خانواده به نماز سبب گشایش رزق و روزی است، پس وای بر تو و خانواده‌ات؛ در دنیا و آخرت اگر آنان را امر نکنی.
به فرمایش خداوند سبحان گوش جان بسپار که می‌فرماید: ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا﴾ (سوره‌ی مریم، آیه‌ی 59).
ترجمه: «بعد از آنان فرزندان ناخلفی (روی کارآمدند و در زمین) جایگزین شدند که نماز را (ترک کردند و بهره‌مندی از آن را) هدر دادند و بدنبال (لذایذ و) شهوات راه افتادند و (مجازات) گمراهی خود را (در دنیا و آخرت) خواهند، نماز را ضایع کردند و به خانه‌های خدا (مساجد) نزدیک نشدند».
در حالی که مؤذن الله اکبر می‌گوید، آنان بدنبال خوشگذرانی و لهو و لعب و کارهای بیهوده و پیروی از هوای نفس می‌باشند، و آنگاه که بندگان ایماندار خدا و جوانان مسلمان و مطیع فرمان خداوند در خانه‌های خدا هستند آنان در اماکن و مراکز لهو و لعب و فساد مشغول چریدن و خوشگذرانی هستند، پس نماز را ضایع می‌گردانند و از هواهای نفسانی پیروی می‌کنند.
پس ای پدر و ای مادر! (اگر سهل‌انگار باشی، و فرزندت را خوب تربیت نکنی) وای برتو که جایگاهت در جهنم محلی است به نام «غیّ» و این به تنهایی کافی نیست، بلکه خداوند می‌فرماید: ﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى﴾ (سوره‌ی طه، آیه‌ی 124).
ترجمه: «و هرکه از یاد من روی بگرداند (و از احکام کتاب‌های آسمانی دوری گزیند) زندگی تنگ و (سخت و گرفته‌ای) خواهد داشت (چون نه به قسمت و نصیب خداداری قانع خواهد شد و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت) و روز رستاخیز او را نابینا (و عرصه‌ی قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد می‌آوریم».
فقر و تنگ روزی در دنیا کوری نابینایی در آخرت. چون بالاتر و والاتر از نماز عبادتی نیست و اینچنین انسانی بالاترین و والاترین ذکر را ترک و ضایع کرده است. پس انسان با ترک نماز در دنیا در تنگ روزی دائم به سر خواهد برد و آیا از انحراف جنسی جوانان سیه‌روزی و تنگ‌روزی بزرگتر بازهم پیدا می‌شود؟
در نتیجه؛ دلیل دوم مطابق فرمایش پیامبر گرامی (ص) (و راه حلی که ارائه فرموده اند) این است: «وَفَرِّقُوا بَیْنَهُمْ فِى الْمَضَاجِعِ» و (کودکان‌تان) را در بسترها از هم جدا کنید.
جدایی و به تنهایی خوابیدن کودک در بستر امری مهم و بسیار خطیر است، و با سهل‌انگاری و ساده‌انگاشتن این امر موجبات انحراف جنسی و اخلاقی در آینده پدیدار می‌گردد.
استاد محمود مهدی استانبولی در کتاب «تحفه العروس» به این مطلب اشاره کرده است که عین عبارت به این شرح است: «جداکردن بستر خواب فرزندان در سن ده‌سالگی یک دستور اسلامی است که متأسفانه بسیاری از آن غفلت ورزیده اند، و با کمال تأسف فردی اعتراف کرد که دراثر اهمال و سهل‌انگاری این دستور و سنت نبوی (ص) دختر خاله و پسر خاله اش (خواهر و برادر) باهم مرتکب عمل ناشایست ....... شده اند».
امام ابن حزم در کتاب «طوق الحمامه» آورده است که «از زن عربی که از نزدیکانش حامله شده بود، پرسیدند آن چیست که در شکم داری؟ در جواب گفت: این نتیجه‌ی نزدیکی بالین و بسترهای خواب است»، این فاجعه (و نظایر آن) از اثرات خوابیدن کودک در اطاق خواب پدر و مادر و یا خوابیدن در بستر مشترک با نزدیکان است.
پس جای خود دارد که در حکمت دوراندیشی پیامبر گرامی (ص) اندیشه کنیم که با چه دقت و درایتی دستور به جدایی فرزندان در بسترهای خواب داده است.
بنابراین، لازم است که بستر خواب پسران از هم جدا باشد تا منجر به عمل زشتِ لوط (همجنس بازی) نگردد. و نیز بستر خواب دختران از هم جدا باشد تا مرتکب عملِ سحاق (مالیدن آلت تناسلی جنس مؤنث به هم) نشوند.
و به طریق اولی باید بستر خواب دختر و پسر را از هم جدا کرد، تا این که خدای ناکرده مرتکب عمل زن نگردند و موجباتی پیش نیاید که هیچکس از سزایش در امان نخواهد بود.
در کتاب «صارح طفلک عن الجنس» (کودکت را از مسایل جنسی آگاه کن) که برنامه‌ی درسی ویژه‌ی کودکان در آمریکا می‌باشد، آمده است: «لازم است که از خوابیدن کودکان در یک بستر واحد جلوگیری شود و نیز بهتر است که اطاق خواب آنها یکی نباشد، چون کودکانی در یک بستر واحد و در کنار هم می‌خوابند بر اثر تماس و مالش اعضای بدن آنها باهم تحریک شده و موجب انحراف آنها می‌گردد، چرا که مالش اعضای بدن باهم با وجود گرمای هوا در تابستان و یا سردی هوا در زمستان و نیز گرمای ایجاد شده در محیط موجب تحریک اعضای تناسلی شده و عواقبتی به دنبال دارد که نه کسی آن را می‌پسندد و نه کسی جز خدا سرانجامش را می‌داند.
امروزه دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که کودکانی که در یک بستر واحد می‌خوابند، در اثر تماس جنسی آنها باهم و در اثر دمای هوا؛ بیشتر از وسایل گمراه‌کننده و تبلیغات رسانه‌های گوناگون همچون روزنامه‌ها و مجلات مختلف و اغواءکننده تحریک می‌شوند.
ستایش و تسبیح مخصوص خداوند است که چه زیبا فرمود و با چه بیان گویا و شیوایی حق مطلب را ادا کرد؛ طبیب طبیبان؛ معلمی که علومش را از آسمان دریافت می‌کرد، با آن که بیشتر از چهارده قرن از آن زمان می‌گذرد، آنجا که فرمود:
«وَفَرِّقُوا بَیْنَهُمْ فِى الْمَضَاجِعِ» بسترهای خواب آنها را از هم جدا سازید.
راست فرمودی! ای سرورم، و ای فرستاده‌ی خدا؛ و آنکسی که تو را آموزش داد نیز راست فرمود. و این از معجزات پیامبر خدا (ص) است.
در گفتاری تحت عنوان «اسْتَجِیبُوا لِرَبِّکُمْ» که بر روی نوار ضبط شده است، آمده که زنی از اهالی کشور عربی در ساعت 2 بعد از نصف شب با منزل جناب شیخ عبدالعزیز بن باز تماس می‌گیرد:
- الو! السلام علیکم
- علیک السلام ورحمه الله وبرکاته
- با جناب شیخ کار داشتم.
- بفرمایید! خودم هستم، چه مساله‌ی مهمی پیش آمده که مجبور شده‌ای در این نصف شب به منزل ما زنگ بزنی خواهرم؟
- زن در حالی که بشدت گریه می‌کرد گفت: وارد اطاق فرزندانم شدم و در آنجا پسرم را بر روی دخترم مشاهده کردم و دید که فلان کار را با خواهرش انجام می‌دهد، و من از شدت وحشت و ناراحتی با شما تماس گرفتم؛ چکار کنم؟ شیخ از دختر پرسید: چرا چنین شده و چرا چنین عملی مرتکب شده اید؟
دختر در جواب گفت: پدرم یک دستگاه ویدیو برایمان تهیه کرد و ما با دیدن و تماشای فیلم صحنه‌هایی مشاهده کردیم که نه تنها بشر بلکه سنگ را نیز تحریک و احساساتی می‌کند...
- این پسر در حالی که امکان اجرای عملش را با سایر دختران مثلاً دختر همسایه غیر ممکن دانسته؛ این کا را با خواهرش انجام داده است.
آیا تا این اندازه دوری از این دستور مهم نبوی ما را گرفته؟ و آنقدر از تعالیم و دستورات پیامبر گرامی‌مان (ص) دوری گزیده ایم؟ بعضی از پدران و مادران که بستر فرزندان‌شان را از هم جدا نمی‌نمایند و در نتیجه به چنین سرنوشت شومی مبتلا گشته اند.
- بعضی از پدر و مادرها نه تنها بستر فرزندان‌شان را از هم جدا نمی‌نمایند، بلکه از وسایل و امکانات صوتی و تصویری نوارهای ویدیویی، سی دی و غیره (بدون نظارت و کنترل) در اختیار آنها قرار داده و موجب تحریک شهوات در آنها می‌گردند، و اینجاست که نتیجه می‌گیریم که یکی از عوامل مهم که موجب انحراف جنسی نزد جوانان می‌شود؛ خوابیدن آنها باهم در یک بستر است و چقد زیبا فرمود پیامبر خدا (ص): «وَفَرِّقُوا بَیْنَهُمْ فِى الْمَضَاجِعِ».

دلیل سوم: از دلایل انحرافات جنسی نزد جوانان
و اما سومین دلیل از دلایل انحرافات جنسی در جوانان «خوابیدن فرزندان در اطاق خواب والدین بعد از سن 2 و 3 سالگی است».
در کتاب «تحفه العروس» چنین آمده است: خوابیدن کودکان در اطاق خواب والدین به طور کلی کاری است دور از خرد. چون کودکان که همیشه در حال خواب بسر نمی‌برند و چه بسا گاهی اوقات خود را به خواب می‌زنند و وانمود می‌کنند که خوابیده اند؛ در حالی که بیدارند، و نسبت به حرکات و کلماتی که از والدین سر می‌زند کنجکاو شده و موجب تحریک جنسی آنان می‌گردد.
و بدبختی و سیه‌روزی اینجاست که هیچ چیز مانع از آن نمی‌شود، چرا که کودکان با صداهای کوچک یا تکان‌خوردن لحاف و یا کوچکترین لمس و تماس بدنی از خواب می‌پرند، و یا ممکن است در بسیاری از موارد در اثر سهل‌انگاری و عدم تعلیم آداب اجازه‌گرفتن برای ورود به اطاق خواب و استراحت پدر و مادر حالاتی از انحرافات جنسی در آنها ظاهر گردد؛ یعنی ممکن است اطاق خواب و استراحت پدر و مادر مجزا باشد، ولی به علت این که ممکن است هر لحظه فرزندان بدون اجازه وارد شوند؛ پدر و مادر را در وضعی غیر معمول مشاهده نموده و موجب پیدایش انحرافات جنسی در آنان می‌شود.
برادرم! به خاطر خدا هم که شده به داد خودت برس، و فرزند خودت را براساس آداب سه‌گانه‌ای که در سوره‌ی مبارکه‌ی نور تفصیل آن رفته تربیت کن.
آنان را باهم در یک بستر مخوابان؛ همراه خودت در اطاق خواب خودت و همسرت آنان را جای مده؛ چون کودکان با صداهای کوچک و به محض شنیدن پچ پچ یا کوچکترین حرکتی از خواب بیدار می‌شوند. بنابراین، این دستورات باید به کودکانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند، آموزش داده شود.
اما اگر به سن بلوغ رسیدند؛ دستورات دیگری در قرآن و سنت وجود دارد که پدر و مادر باید به فرزندان‌شان یاد بدهند.