ویروس کوید ۱۹ وضعیتی را بر جامعه ما حاکم ساخته که سبب قطع ارتباط اجتماعی بین انسان‎ها شده و ما را متوجه نعمتی می‎کند که بخاطر انس و همراهی طولانی مدت با  آن، شاید قدر آن را آنگونه که باید نمی‎دانستیم. نعمت رابطه اجتماعی، و با هم  و در کنار هم بودن. ویروس کرونا به ما این درس مهم را داد که ما انسان‎ها چقدر به همدیگر نیازمندیم، و بخشی از نیازهای ما همچون نیاز به محبت، در قالب ارتباط با دیگران رقم می‎خورد. زیرا خداوند سرشت انسان را اجتماعی آفریده است، بدین معنا که بدون دیگران نمی‎تواند به زندگی آمیخته با آرامش و احساس خوب بودن ادامه دهد. لذا نیاز انسان به ارتباط یک نیاز ذاتی است و پژوهش‌ها نشان داده است که عامل اصلی شاد زیستن به روابط دوستانه و خانوادگی بازمی‌گردد.

 قرآن کریم تعابیر مشتق از "انس" را که واژه‎ی "انسان و انس" از آن گرفته  شده است در هر جایی که به کار برده حاوی پیام اجتماع مبتنی بر انس و الفت و ارتباط متقابل و تبادل دوستی و یاوری یکدیگر است مانند: (فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ) قصص: ۲۹

یعنی: پس چون موسی مدّت را به پایان رسانيد، و خانواده‌اش را برد، از کرانه‏ی طور آتشی ديد به خانواده‌اش گفت: درنگ كنيد، همانا من آتشی را ديده‏ام شايد برايتان از آن خبری يا افروزه‌ای از آتش بياورم تا مگر خود را بدان گرم كنيد.

(إِذْ رَأَى نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدًى) طه: ۱۰ 

یعنی: آنگاه‏‏ که آتشی را دید، سپس به خانواده‎اش گفت: درنگ کنید، که من آتشی را دیده‏ام، باشد که من شعله‏ای از آن برایتان بیاورم، یا بر آن آتش راهنمایی بیابم.

(إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ) نمل: ۷ 

یعنی: آنگاه‏‏ كه موسی به خانواده‌اش گفت: همانا من آتشی را ديده‏ام، برايتان از آن خبری خواهم آورد، يا شعله‌ای، افروزنده‏ی برايتان می‌آورم، باشد كه شما گرم شوید.

در همه‎ی این آیات فعل "آنست و آنس" به کار رفته است تا بر روح الفت که به نزدیکی و مهربانی و همکاری می انجامد دلالت کند (فلسفه تربیت اسلامی/ ماجد عرسان کیلانی: ص ۴۶۰) 

بر این اساس بدترین شکنجه و عذاب برای انسان قرار دادن او در حالتی از تنهایی می‎باشد. خداوند در قالب داستان جنگ تبوک از سه نفری یاد می‎کند که بخاطر عدم شرکت در جنگ، در حصر انفرادی و محاصره شدید اجتماعی قرار گرفتند، تا جایی که همه‎ی مردم با آنها قطع ارتباط کردند. قرآن در شرح حال آنان می فرماید: 

(وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّىٰ إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ) توبه: 118

یعنی: و آن سه کس كه بازگذاشته شدند تا آن كه زمين با همه‌ی فراخی‌اش برایشان تنگ شد، و جان‏هايشان بر آنان تنگ آمد، و دانستند كه از خدا، جز به سوی او پناهگاهی نيست. آنگاه‏‏ به آنان توبه داد تا توبه كنند؛ که خدا توبه‌پذيرِ مهربان است.

امروزه برخی انسان‎ها از بیماری خودتنهابینی و احساس غربت رنج می برند، و احساس می‎کنند همه‎ی  درهای دنیا به رویشان بسته شده، و این پدیده، آنها را به عزلت و گوشه گیری کشانده است.

دکتر موریس  ژوبتهیل مدیر اداره بهداشت روانی نیویورک می گوید: بیماری احساس تنهایی از مهم‎ترین عوامل  اساسی پریشانی حواس و دیوانگی است. (به نقل از کتاب نقش ایمان در زندگی/ یوسف قرضاوی: ص ۱۸۴) 

روانشناسان و جامعه شناسان و علمای اخلاق بر این باورند که عامل اصلی افسردگی و احساس سرخوردگی، به قطع روابط صمیمی میان افراد جامعه بر می‎گردد، و این احساس تنهایی، شکست همه جانبه جوامع پیشرفته و مرفه  در عرصه‎ی ایجاد ساختاری هماهنگ و متناسب برای برپایی روابط میان انسان و مجموعه انسان‎های دیگری است که در محیط او قرار دارند. (اسلام و تمدن معاصر/ یوسف قرضاوی/ مترجم عبدالعزیر سلیمی:  ص ۱۰۰- ۱۰۱) 

اما بینشی که قرآن به انسان مومن می‎دهد این است که هرگز او تنها نیست، بلکه خدا همیشه و در هر حالتی همراه اوست، و دستش در دست خداست، و در نتیجه کابوس وحشتناک تنهایی از او دور می‎شود و چرا این‎چنبن نباشد در حالی که او را ندا می‎دهد: (وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ) حدید: 4، و انسان مومن دقیقا همان احساس حضرت موسی را دارد آنگاه که در شرایطی سخت و به ظاهر بدون چاره به بنی اسرائیل گفت: (كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ) شعراء: ۶۲، و همان احساس پیامبر صلی الله علیه و سلم دارد که به یار و رفیقش گفت: (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) توبه: 40، و این باور به انسان مومن انرژی  و روحیه مضاعفی عطاء می‎کند.

در کنار این حالت تنهایی که در زندگی دنیا ممکن است برای انسان پیش بیاید، و شاید بتوان راه گریزی از آن به واسطه اصلاح روابط اجتماعی، ایجاد ارتباط قوی و پیوست با خدا پیدا کرد، حالت تنهایی دیگری هم پیش روی انسان قرار دارد، که راه فراری از آن ندارد، و آن هم در روز قیامت است. 

قرآن وقتی احوال قیامت را توصیف می‌کند اشارات متعددی به «تنهایی» انسان می‌کند:

(وَلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى كَمَا خَلَقْنَاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَكْتُمْ مَا خَوَّلْنَاكُمْ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ وَمَا نَرَى مَعَكُمْ شُفَعَاءَكُمُ الَّذِينَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِيكُمْ شُرَكَاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَيْنَكُمْ وَضَلَّ عَنْكُمْ مَا كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ) انعام: ۹۴ 

یعنی: هم‏چنان كه نخستين بار شما را آفريديم، تنها نزد ما آمده ايد، و آنچه ‏‏را به شما بخشيده بوديم، پشت سر خود رها كرده ايد، و شفيعانتان را كه در بینِ خود، آنان را شريكان می‌پنداشتید، با شما نمی‌بينيم، همانا پيوندِ ميان گسسته شده است، و آنچه ‏‏را که می‌پنداشتيد، از شما ناپديد شده است.

(وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا) مریم: ۹۵ 

یعنی: و همگیِ آنان روز قيامت، تنها به سوی او می‌آيند.

مقصود از به تنهایی محشور شدن کنایه از این دارد که شخص دیگری آنجا حضور ندارد که بتواند مسئولیت گفتار و کردار آدمی را بر دوش بگیرد و آدمی به بهانه‎ی تکیه بر سخن، دستور و یا توصیه او بتواند برای کاری که کرده است توجیه قانع کننده‎ای به دست دهد و مسئولیت خود را به دوش دیگری بیندازد. (مقاله معنویت از نگاه قرآن/ ابوالقاسم فنائی/ مجله اصلاح/ ویژه نامه معنویت: ص ۲۱) 

 خداوندا  ما را به حال خودمان وا مگذار. 

يا حي يا قيوم برحمتك أستغيث، أصلح لي شأني كلَّه، ولا تكلني إلى نفسي طرفة عين.