اهمیت آزادراهها از نظر ترانزیت کالا و بالارفتن سطح کیفی سفرهای جادهای انکارناپذیر است. تمرچین یکی از مهمترین مرزهای تجاری ایران با اقلیم کردستان عراق و دروازهای برای صادرات به عراق و دیگر کشورهای منطقه است.
این روزها دستیابی به تحلیلهایی عمیقتر درخصوص مذاكرات، واجد اهمیت ویژهای است. ارزیابیهایی كه با واكاوی تاریخی و تحلیلی موضوع مذاكرات از لایههای سطحی و كلیشهای به لایههای درونیتر گفتوگوهای ایران و امریكا رسیده و آن را در قالب بستهای تحلیلی دراختیار مخاطبان قرار دهند. گفتوگو با عباس آخوندی از این دست تحلیلهای متفاوت است.
از زمانی که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در دسامبر ۱۹۹۳ در چهلوهشتمین اجلاس خود، روز سوم ماه مه را بهعنوان «روز جهانی آزادی مطبوعات» نامگذاری کرد، بیش از سه دهه میگذرد.
همه نگرانند. با هر كسی صحبت میكنی، میگوید: چه میشود؟ شما كه سرتان در درس و كتاب است بگویید، آینده دور پیشكش، همین هفته بعد چه میشود؟ آیا جنگ میشود؟ آیا قیمتها باز قرار است بیشتر و بیشتر شود؟ آیا میشود یك زندگی معمولی داشت؟ پیشبینی آینده كار آدمیزاد نیست، اما از اصحاب علم و معرفت انتظار میرود كه بتوانند روندها و رویهها را پیشبینی كنند و مسیرهای پیش روی جامعه را حدس بزنند.
صبح چهارشنبه دهم اردیبهشت ماه است. هوا در بسیاری از شهرهای ایران بهاری و رو به گرم گزارش شده و آدمها تقریبا مطمئن هستند که امشب و بعد از کار روزانه به خانه برمیگردند.
رودولف بولتمان، متخصص الهیات مسیحی، در كتاب «عیسی مسیح و اسطورهشناسی»، درك پیام معنوی كتاب مقدس را در گرو رهایی بخشیدن پیام الهی از حجابهای اسطورهای میداند. او بر این عقیده است كه پولس و یوحنا پیشگامان اسطورهزدایی از عهد جدید هستند. (1) با این حال در مورد خوانش اسطورهزدایانه او این انتقاد مطرح شده است كه هرجا پای مفاهیمی چون «نجات»، «امر قدسی» و حتی مفهوم «خدا» در میان است، چنان كه خود بولتمان هم تلویحا اشاره میكند، رهاشدن از اسطوره اساسا امكانپذیر نخواهد بود.
تهران- ایرنا- روششناسی متفاوت کتاب «برآمدن ترکیهی اردوغان» در بازشناسی جریانهای سیاسی موجود در ترکیه و ردیابی ریشهها و عوامل ظهور آنها در ساخت طبقاتی و روابط اقتصادی موجود، نوعی شناخت از همسایه غربی را در ذهن مخاطب شکل میدهد.
ماجرای این نوشتار از جایی شروع شد که در کانال واتساپ متعلق به اساتید یکی از دانشگاهها، یکی از اساتید محترم متن زیر را از جزوۀ ایمان و تعقلِ مصطفی ملکیان، تحت عنوان “چرا در جهان معاصر قدرت اقناع مهمتر از بزرگی شخصیت است؟” به این کانال ارسال کرد: در گذشته اگر یک کسی میگفت آية الله گلپایگانی گفتهاند فلان. اصلا چرا آية الله گلپایگانی را مثال بزنم؟ اگر آخوند محله یک چیزی میگفت، بر مال و جان و ناموس ما حق مداخله داشت چه برسد به اینکه آية الله گلپایگانی یا آية الله خوئی حرفی بزنند و کسی جرأت بکند که مخالفت بکند! اما الآن شما بروید در اکثر این مجامعی که با آنها سر و کار دارید و مثلا بگویید: آقا این را نگو چون آیه الله فلانی فرمودهاند که فلان. اصلا به محض اینکه میگویید فرمودهاند و لغات این جوری به کار میبرید، خندهاشان میگیرد و میگویند: “فرمودهاند، یعنی چه؟!” به نظر شما علت این عکسالعمل آنها چیست؟
تعابیر متفاوتی برای توضیح جامعه ایران بهكار میرود: «كوتاهمدت»، «كژمدرن»، «جنبشی»، «غیرقابل پیشبینی»، «در حال فروپاشی» دچار «زوال اخلاقی شده»، «عرفیتر» شده، «بی اعتماد» و ... بعضی از این تعابیر به علت كثرت كاربرد به گزارههای بدیهی بدل شدهاند. اما آیا چنین است؟ آیا واقعا جامعه ایران غیرقابل پیشبینی یا همواره در تقابل با دولت یا كوتاهمدت است؟ اصلا وقتی از جامعه ایران سخن میگوییم، منظور چیست؟ چطور میتوان این احكام را سنجید و مورد بازنگری قرار داد؟ حمیدرضا جلاییپور،استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران و فعال سیاسی، نویسنده كتابهایی مانند «جامعهشناسی سیاسی ایران» یا كتاب «ایران: میهن دوستی مسوولانه» است. او به تازگی خاطرات سیاسی و دانشگاهی خود را در كتابی تحت عنوان «در تكاپوی جامعه مدنی» در فضای مجازی منتشر كرده است. جلاییپور دو دهه پیش ایران را «جامعه مدرن بدقواره» مینامید، بعدها به نظریه «جامعه جنبشی» نزدیك شد و هماكنون از آن فاصله گرفته است. در آستانه برگزاری همایش «كنكاشهای مفهومی و نظری درباره ایران» كه قرار است خردادماه سال جاری از سوی انجمن جامعهشناسی برگزار شود، با او گفتوگویی درباره ماهیت علم جامعهشناسی و وضعیت جامعه ایران، صورت دادم كه از نظر میگذرد.
اکوایران: توهین به مقدسات اهل تسنن در برنامه «سیمای خانواده» شبکه یک صداوسیما، موجی از واکنشهای تند علما، فعالان رسانهای و مقامات را به دنبال داشت و امام جمعه اهل سنت ارومیه طی بیانیهای این اقدام را محکوم کرد.
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل