جزیرههای جدا از هم؛ یک داستان اسطورهای و خیالی:
در اینجا مشکل فروپاشی خانوادگی را بررسی خواهیم کرد. با یک داستان خیالی و اسطورهای شروع میکنم. در زمانهای گذشته یک جزیرهی زیبا بود. ساکنان جزیره آن را دوست داشتند و همدیگر را نیز دوست داشتند. یک خانوادهی بزرگ بودند. بزرگ خاندان در میان آنها بود، پدران، مادران، نوهها، پسران و دختران جوان. همگی یکدیگر را دوست میداشتند و با هم صحبت میکردند. با یک نگاه همدیگر را درک میکردند، با هم شب گذرانی میکردند، با هم غذا میخوردند،
یک مسألهی مهم را بررسی خواهیم کرد که عبارت است از اینکه بسیاری از پژوهشهای خانواده روی بخش مشکلات خانوادگی تمرکز دارد. تردیدی نیست که این مسألهی مهمی است و در طول سالهای متمادی در این زمینه تلاش زیادی صورت گرفته است. ولی همواره خانواده از ناحیهی مشکلات توصیف شده است. حتی در زمان توصیف خانوادهی ایدهآل یا خوشبخت اینگونه توصیف شده است که مشکلات مشخصی ندارند. از اینجا روشن میشود که تعریف به بخش سلبی اختصاص دارد. کتاب ما درصدد این است که خانواده را یک توصیف واقعگرایانه کند.
در گذشتهای نه چندان دور عمق راهبردی کشورها و سرزمینها تنها با سنجه مساحت و قدرت نظامی تعریف میشد که در دنیای پسا مدرن این دو فاکتور با وجود اهمیتشان در صورتی کارایی مطلوب دارند که مقرون به دیگر مولفههای نوین قدرت همچون اقتصاد و رسانه باشند. اما کم نیستند کشورهای نابرخوردار از مساحت کافی و قدرت نظامی که صرفا به علت اقتصاد و ثروت و دیگر مولفهها بهرمند از عمقی راهبردی گشتهاند که جدا از بازدارندگی مدرن در مقابل تهدیدها و چالشها، موقعیتی مهم، نه منطقهای بلکه جهانی یافتهاند. قطر از این دست کشورهاست که مساحتش ١١ هزار کیلومتر مربع است
علم بدون دین دیری نمیگذرد که به الحاد تبدیل میشود و دین بدون علم دیری نمیپاید که شکل افسانه و خرافات را به خود میگیرد.
رابطه و پیوند میان علم و دین، به پیمانهای مورد بحث قرار گرفته است و دامنهدار شده است که صورت های فراوانی به خود گرفته است که بدترین نوع آن شاید این باشد که ترا میان متعلم بودن و متدین بودن، به انتخاب یکی وا بدارد و یا باید یا در صنف علم بنشینی یا در صنف دین؛ گویا این دو چیز به اندازه با هم در تضاداند که هیچ نوع سنخیت میانشان وجود نداشته باشد.
یکی از شبهاتی که در مورد خدا مطرح میشود این است که میگویند: چگونه خداوند در قرآن کريم رویگردانان از هدایت خود را به اوصافی همچون چارپایان(أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ) یا به حیواناتی مثل الاغ (كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا) یا سگ (فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ)تشبیه میکند؟
چطور ممکن است خدایی که به ما دستور داده که با مردم به نیکی صحبت کنیم(وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا) و بهترین سخن را به مردم بگوییم(وَقُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ) خودش برای مخالفانش از این الفاظ استفاده میکند؟
در بحبوحه دهه شصت شمسی که بسیاری از روستاهای بخش خلیفان در محرومیت کامل بسر میبردند، کسی فکرش را نمیکرد کودکی از روستای «گویچکه دهری» به افتخاری برای جامعه علمی کوردستان و به ویژه مهاباد تبدیل شود.
داستان زندگی طاهر احمدی از دیار مهاباد میتواند الهامبخش بسیاری از کسانی باشد که رویایی بزرگ در سر دارند.
طاهر در سال ١٣٦٥ شمسی در روستای «گویچکه دهری» در خانوادهای متوسط، پرجمعیت و کشاورز بدنیا آمد.
او شش خواهر و پنج برادر دارد و فرزند یکی مانده به آخر خانواده است.
در دهه شصت شمسی مجال کمتری برای شکوفایی استعداد کودکان در روستا وجود داشت، کار با زندگی کودکان روستایی بیگانه نیست و اغلب آنها بعد از مقطع ابتدایی به نیروی کار در روستا و خانواده تبدیل میشدند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله العلیم الحکیم، الّذی له الحکم و الیه تُرجعون، و صلوات الله و سلامه علی محمّد المبعوث بأتَمّ شریعة و أکمل رسالةٍ لإقامة العدل و القسط، و علی آله و اصحابه و من تبعهم بإحسان ٍالی یوم الدّین، وبعد
بحثی که بنا داریم بطور فشرده به آن بپردازیم، مبانی حکومت از منظر قرآن و سنّت است که همواره در طول تاریخ اسلام، مدّ نظر نویسندگان و اندیشمندان و فقیهانِ مسلمان بوده است و مقالات و کتابهای مبسوطی راجع به آن نوشته شده است، آنچه مسلّم و انکارناپدیر است تا اوایل قرن بیستم میلادی کمتر کسی یافت میشد که منتقد حکومت دینی باشد
چند روز پیش یکی از مفتیها در یکی از رسانهها به شدت به خالکوبی و برداشتن ابرو حمله کرد و با استناد به حدیثی از ابن مسعود آن را حرام دانست. پیش از آن هم ویدیویی را از یکی از مشایخ دیدم که این کارها را از گناهان کبیره میدانست و زنان را به شدت از این کار برحذر میداشت. مجمع بینالمللی فقه اسلامی هم پیشتر هر گونه عمل زیبایی را حرام اعلام کرده بود به این دلیل که هدف از این کار تغییر آفرینش الهی است. بر خلاف کمیتهی دایمی فتوا در عربستان سعودی و شخص عبد العزیز بن باز که معتقدند چنانچه مصلحت ایجاب کند
انسان از بدو تولد و از زمان شناخت جهان و محیط اطراف خود مجموعهای از تصاویر، باورها و رفتارها را در ذهن خود نهادینه میکند که در نهایت تبدیل به معیارهایی برای تجزیه و تحلیل مسایل میگردند. این پیشفرضهای ذهنی گاهی آنچنان قوی هستند که در مقابل هر نوع تغییر مقاومت نموده که فرد برای حفظ باورها و ساختارهای فکری خود به هر نوع توجیه و تفسیر تمسک میجوید. ادموند هوسرل، در مطالعات پدیدارشناسانه خود بر این باور است که پیشفرضهای ذهنی از سختترین موانع بر سر راه کشف حقیقت هستند.
حساسیت اندام چشم و ظرافت و پیچیدگی خاصی که خالق حکیم در این عضو قرار داده است و نیز مشکلات بهداشتی و درمانی و بروز بیماریهای گوناگون همواره در طول تاریخ، محرومیت بسیاری از انسانها از این نعمت بزرگ و دست و پنجه نرم کردن آنها با مشکلات و رنجهای فراوانی را در پی داشته است.
در طول قرنهای متمادی تنها عامل موثری که زمینهساز فعالیتهای افراد دارای آسیب بینایی بوده، حافظه آنان بوده است. بسیاری از این افراد با اتکا به حافظه خود و از برکردن متون دینی و ادبی توانستهاند
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل