نویسنده: مرعید بن عبدالله الشمری
ترجمه: محمدصابر تیموری*
من طرفدار و علاقهمند فوتبال نیستم، و چون هیچ رغبتی به آن ندارم در این رشته ورزشی فعالیت هم ندارم. با این حال روزی تلویزیون نگاه میکردم و با تفکر در این بازی نکات تربیتی مهمی را برای فرد مسلمان در آن مشاهده نمودم.
نویسنده: شیخ صفیالرحمن مبارکفوری
ترجمه: دکتر محمّدعلی لسانی فشارکی
ولادت و نامگذاری
حضرت سیدالمرسلین -صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ- بامداد روز دوشنبه نهم ربیعالاول، سال عامالفیل، چهلمین سال فرمانروایی خسرو انوشیروان، برابر با بیستم یا بیست و دوم آوریل 571 میلادی[1]، بنابر تحقیقات دانشمند بزرگ، محمد سلیمان منصور پوری (ره)، در شعب بنیهاشم، در شهر مکه، به دنیا آمد[2].
نویسنده: آرش نراقی
(۱)
پرسش اصلی من در این نوشتار این است: «آیا از منظر اخلاقی حقی به نام حق جداییطلبی یا طلاق سیاسی وجود دارد؟»
مقصود من از «جدایی طلبی» یا «طلاق سیاسی» فرآیندی است که در ضمن آن گروهی از شهروندان از حوزه اقتدار سیاسی و قضایی دولت مرکزی خارج می شوند و خود حوزه اقتدار سیاسی و قضایی مستقلی را تشکیل می دهند.
نویسنده: آنتونی تایسِلتِن(1937-)
ترجمه: بهنام خداپناه
تا نزدیکی اواسط قرن بیستم تعدادی از رسالهها دربارهی فلسفهی دین با بخشی تحت چنین عنوانی یعنی «تعاریفِ دین» شروع شده بود.
پیچیدگی و دشواریِ تلاش برای چنین وظیفهای به شکلی افزون در اواخر قرن بیستم به رسمیت شناخته شد. دست کم سه جور دشواری در تفکر اواخر مدرنیته و دورهی پست مدرن ملاحظه گردیده است.
نویسنده: محمد مجتهد شبستری
ده اصل برای صلح ممکن است مقداری نامأنوس به نظر برسد. منظور ما از صلح، صلح در جهان است، نه صلح در داخل یک کشور یا صلح گروههایی با یکدیگر. امروز در دنیا مسئله مهمی به نام صلح جهانی مطرح است. مدتها است که تفکر ما محدود به کشور خودمان شده است و بهخصوص در بین اهل فکر کم دیده میشود که به مسائلی که در سطح جهان است بپردازند؛ تصور غالب این است که مسائل جهان به ما ربطی ندارد و ما باید به مصالح و منافع جامعه خودمان بیندیشیم.
نویسنده: محمد اسفندیارى*
فلسفه، به هر معنى که باشد، در قرن حاضر به دو بخش اساسى تقسیم شده است: یکم؛ فلسفهی مطلق، که به واقع فلسفهی مطلق است. دوم؛ فلسفهی مضاف، که حاصل اضافه شدن فلسفه به یک رشتهی علمى است. فلسفهی مضاف اقسام متعددى دارد؛ مانند فلسفهی تاریخ، فلسفهی هنر، فلسفهی ادبیات، فلسفهی علم، فلسفهی حقوق، فلسفهی دین، فلسفهی اخلاق و امثال آن.
نویسنده: علی صارمی
قال الله تعالی: «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ» (زمر: 17-18)
در دیده چه کار آید این اشک چو بارانم
بر دیده اگر جانا سروی چو تو ننشانم
خود را به سر کویت بدنام ابد کردم
از هرچه جز این کردم از کرده پشیمانم
جانم به فدات آن دم کز بعد دو سه ....
گویم که یکی دیگر گویی تو که نتوانم
تهیه و تنظیم: ناصر کرمی- مریوان
خاورمیانه؛ کشورهای حوزهی خلیج فارس؛
کویت
امارات متحدهی عربی
بحرین
قطر
نویسنده: هاشم اسلامى
«تفسیر المنار» (تفسیر القرآن الحکیم) از تفاسیر نامآشناى قرن چهارده است. شهرت و اعتبار این تفسیر بیش از آن که معلول غنا، اتقان و دستاوردهاى نوین تفسیرى باشد، مرهون شخصیت «شیخ محمد عبده» است که از بنیانگذاران جنبش اصلاحى و از یاران و همراهان «سید جمالالدین» بود.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»(آل عمران 102)
واژه «حق» به معناى جدید «حقوق انسان»، «حقوق مصرف کننده» و حتى «حقوق حیوانات» که روزنامههاى ما را پر کرده است، در قرآن یافت نمىشود. معناى «حق» در منابع اسلامى - قرآن و احادیث، - ناشى از تکلیف شخص است و یا به خاطر نظم موزون و داراى سلسله مراتب جهان، شایسته انسان است. «حقى» که در آیه بالا ذکر شده: «حق خداست که از او پروا کنند» و «حقى» که در رساله منسوب به امام زینالعابدین، رسالة الحقوق، به کار رفته است، به همین معنا مىباشد:
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل