یحیی بن معاذ می‌گوید: بیابان‌های دنیا با قدم‌ها و بیابان‌های آخرت با قلب‌ها پیموده می‌شود. [حلیة الاولیاء]
با آمادگی قلبی وارد رمضان شو گویی از نو از مادر زاده می‌شوی و به گناه آلوده نشده‌ای. در رمضان شوقی جز شوق معبود وجود ندارد؛ قلبی که به خدا روی می‌آورد سختی و دشواری نمی‌بیند. به همین خاطر وقتی موسی با خضر حرکت کرد، در راه گرسنگی و خستگی بر او فشار آورد و به هم‌سفرش گفت غذای ما را بیاور که سفر ما را خسته کرد. این سفر، سفر به سوی مخلوق بود؛ اما وقتی به مدت سی روز به ملاقات پروردگارش رفت و سرانجام به چهل روز رسید، گرسنگی و خستگی را احساس نکرد چون این سفر، به سوی پروردگار بود. 
به این ترتیب سفر قلبی و معنوی به سوی پروردگار خستگی و سختیِ سفر به سوی مخلوق را ندارد. [بدائع الفوائد – ابن القيم الجوزية ج3ص721 ]

قلب را بجوی و آن را مداوا کن
سرنوشت فرصتی برای اصلاح قلب در اختیارت گذاشته است و نسیم الهی در روزهای خدا به سویت می‌وزد؛ پس فرصت را غنیمت شمار و قلبت را از پلیدی بزدای.
دکتر مجدی هلالی در مقاله‌ای با عنوان "رمضان و شمع گذاخته" می‌نویسد: ماه رمضان فرصت بزرگی برای تجهیز قلب با ایمان و پاک‌سازی نفس است. اگر مسلمان این فرصت را از دست بدهد قلب و ایمانش چه حالی خواهد داشت؟
کسی که در رمضان قلبش را زنده نکند چه وقت این کار را خواهد کرد؟
کسی که در رمضان توشه‌ای نیندوزد چه خواهد اندوخت؟
از ابراهیم رقی روایت است که می‌گوید: نزد ابو الخیر تیناتی رفت؛ نماز مغرب را خواند اما فاتحه را درست ادا نکرد. با خودم گفتم زحمت سفرم به هدر رفت. وقتی نماز را سلام دادم به قصد تجدید وضو بیرون رفتم که ناگهان درنده‌ای به من حمله کرد. بازگشتم و گفتم شیر به من حمله کرد! بیرون آمد و بر شیر داد کشید و گفت مگر من نگفتم که به مهمانم حمله نکنی؟
شیر بازگشت و رفت.  
وقتی بازگشتم گفت: شما به درست کردن ظواهر می‌پردازید بنابراین از شیر می‌ترسید؛ اما ما به اصلاح قلب مشغولیم و شیر از ما می‌ترسد. [الرسالة القشيرية]
عبد الله بن مسعود زمان حضور قلب را برای ما بیان کرده است؛ می‌گوید: قلب در سه وقت حاضر می‌شود:
هنگام گوش دادن به قرآن، در مجالس ذکر و در زمان‌های خلوت. اگر در این سه زمان قلبت را نیافتی از خدا بخواه به تو قلبی ببخشد که این قلب شایسته تو نیست.
سلیمان بن خواص نسخه‌ای ایمان برای علاج قلب می‌پیچید و می‌گوید:
دوای قلب پنج چیز است: تلاوت قرآن با تدبر، خالی کردن اندرون، نماز شب، نیایش سحری و هم‌نشینی با صالحان.
قلبت را با نیکی و تقوا مداوا کن که قلب سخت و قلب نرم با هم برابر نیستند. 
به قلبت نگاه کن و بیماری آن را تشخیص بده؛ از خود بپرس چه نوعی قلبی داری؟
ابن قیم در کتاب إغاثة اللهفان می‌گوید: صحابه چنان که از حدیث حذیفه بن یمان آمده است قلب به چهار نوع تقسیم کرده‌اند آمده است: قلب صاف که در آن چراغی می‌درخشد و این قلب مؤمن است. قلبی که بسته است و آن قلب کافر است. قلب واژگون قلب منافق است که دانست و انکار کرد و دید و نابینا شد. قلبی که دو چیز آن را به سوی خود می‌کشند: ایمان و نفاق. 
هر گاه قلبی را دیدی که محبت خدا و آمادگی برای وصال از آن رخت بربسته است و محبت مخلوق و خشنودی به زندگی دنیا در آن موج می‌زند، بدان که این قلب واژگونه است. هر گاه چشم از گریستن باز ماند بدان که قلب سخت شده است و دورترین قلب از خداوند قلب سخت است.
هر گاه دیدی که قلبت از انس با خدا گریزان است و به انس با مردم تمایل دارد، خلوت با خدا را نمی‌خواهد و به خلوت با مردم علاقمند است بدان که این قلب سزاوار تو نیست. 

قلبت را ادب کن
از احمد بن حنبل از شیبان راعی بی‌سواد پرسید: درباره کسی که یکی از نمازهای پنج‌گانه‌اش را فراموش کند و نداند که کدام نماز است، چه نمازی بر او واجب است؟ شیبان گفت: ای احمد این قلب هرگاه از خدا غافل شد واجب است ادب شود تا دوباره غافل نشود. احمد با شنیدن این پاسخ بی‌هوش شد. "الرسالة القشيرية"
موشی با شتری مأنوس شد؛ موش شتر را به خانه‌اش برد؛ شتر وقتی خانه‌اش را دید با زبان حال گفت: یا خانه‌ای برگزین که شایسته محبوبت باشد یا محبوبی که شایسته خانه‌ات باشد. تو نیز یا با قلبی به خدا روی آور که سزاوارش باشد یا معبودی برگزین که لایق قلبت باشد. 
به قلبت رجوع کن اگر دیدی که هوا و هوس بر یک طرف سنگینی می‌کند ذکر بهشت و جهنم را در طرف دیگر بگذار تا بار برابر شود. 
اگر هوس بر تو غلبه کرد، از صاحبدلی کمک گرفتی، در حمل بار کمکت می‌کند.
ابن ازرق در کتاب "بدائع السلک في طبائع الملک" می‌نویسد: نهانی‌های قلب سرچشمه اعمال و خاستگاه دانه‌های آن است. هر گاه چشمه‌اش شیرین و باغش خرم بود نشان می‌دهد که حتما صالح است. حارث محاسبی در "رسالة المسترشدین" می‌نویسد: 
هر کس در اصلاح درونش بکوشد خدواند ظاهرش را زیبا می‌کند. هر کس رفتار ظاهری خود را با تلاش باطنی زیبا کند، خداوند هدایت را نصیبش می‌کند. خداوند فرموده است: "وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ" العنكبوت الآية 69 
و کسانی که در راه ما کوشیده‌اند، به یقین راه‌های خود را بر آنان می‌نماییم و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است.

برای رمضان چگونه آماده شویم؟
دعای سلامتی و تندرستی برای رسیدن به ماه رمضان تا با نشاط به عبادت خدا و روزه و ذکر و نماز بپردازی؛ از انس بن مالک روایت است که گفته است: رسول خدا با فرا رسیدن ماه رجب می‌فرمود: خدایا رجب و شعبان را برای ما مبارک گردان و ما را به رمضان برسان. 
سلف صالح از خدا می‌خواستند آنان را به رمضان برساند سپس دعا می‌کردند که از آنان بپذیرد.
هر گاه هلال رمضان را دیدی دست به دعا بردار و بگو: خدایا این هلال را با امنیت و ایمان و سلامتی و اسلام بر ما پدیدار کن و در آنچه تو می‌خواهی و دوست داری توفیق‌مان ده؛ [ای هلال] پروردگار من و تو الله است. 
خداوندا ما را از عمر طولانی بهرمند گردان و سخن درست و عمل صالح نصیب فرما؛ پاداشت را بر ما ارزانی دارد و نیت‌مان را اصلاح گردان. 
با شکر نعمت‌ها افزون می‌شود که خدای متعال فرموده است: {وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ} (إبراهيم:7)
و آنگاه که پروردگارتان اِعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزاری کنید، [نعمت‌] شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسی نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود. 
تدوین یک برنامه عملی برای استفاده از رمضان 
بسیاری از مردم حتی دینداران هم متأسفانه برای امور دنیا دقیقاً برنامه‌ریزی می‌کنند؛ اما کمتر کسانی برای امور آخرت خود برنامه دارند و این ناشی از درک نکردن مسؤولیت انسان مؤمن در زندگی است. فراموش کرده است یا خود را به فراموشی زده است که مسلمان فرصت‌های زیادی با خداوند دارد و برای تربیت نفس خود موسم‌های مهمی دارد. از نمونه‌های برنامه‌ریزی برای آخرت، برنامه‌ریزی برای استفاده بهتر از ماه مبارک رمضان است. مسلمان می‌تواند برنامه‌ای علمی برای غنیمت شمردن روزها و شب‌های رمضان و انجام عبادات داشته باشد. 
مثلاً: 
• مسجد مشخصی را برای تراویح و تهجد و اعتکاف انتخاب کند. 
• زمان تلاوت خود را مشخص کند. 
• دروسی که باید فراگیرد پیش از رمضان آماده کند و اگر برای مردم امامت می‌کند باید قرآن را دور کند.
• برنامه‌ی عملی برای توزیع کالاهای رمضانی بین فقرا داشته باشد و این که چه کسی باید این مهم را بر عهده گیرد و چه کسی منابع مالی آن را جمع کند.
• آماده کردن افطار برای روزه‌داران چه به صورت گروهی و چه به صورت فردی اگر چه آب و خرما باشد. 
• آماده کردن مساجد از جهت روشنایی و وسایل صوتی و تمیز کردن فرش‌های نماز و وضوخانه‌ها و نیز آماده کردن نمازخانه بانوان اگر مسجد مکانی برای نماز بانوان ندارد. 
• تنظیم جدول زمانی برای دیدار با خویشان و نزدیکان و همسایگان و جویا شدن احوال آنان؛ هر روز یک خانواده را انتخاب می‌کند و دیدارش را بیش از یک ربع طول ندهد. 
• تمییز کردن و آراستن خیابان‌ها و منازل و امکان تجاری پیش از فرا رسیدن ماه رمضان برای آماده کردن جامعه.
• آماده کردن خود برای عمره اگر توانایی دارد.

از جابر بن عبد الله روایت است که رسول خدا فرمود: عمره در رمضان با حج برابر است و در روایتی آمده است با حجی که من همراهش باشم. 
اگر پیش از این عمره را انجام داده است و توانایی دارد، بهتر آن است شخص دیگری را بفرستد و اجری افزون بر اجر عمره را ببرد؛ چون در همان فرصت که شخص دیگری را با سرمایه خود برای عمره روانه کرده است، خود کارهای نیک دیگری هم انجام می‌دهد. 
• تنظیم وقت برای انجام همه‌ی این کارها
• تصمیم جدی برای غنیمت شمردن رمضان و انجام اعمال صالح در آن 
هر کس با خدا از در صدق درآید، خدا نیز او را تصدیق می‌کند و در انجام طاعت یاری‌اش می‌دهد؛ راه‌های خیر را برایش آسان می‌سازد و خود فرموده است: { فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكَانَ خَيْراً لَهُمْ } ( محمد: 21).
هر گاه نیت عمل خیر را داشته باشد خداوند اجر آن اعمال را برایش می‌نویسد اگر چه انجام هم نداده باشد در صورتی که نیتش صادقانه باشد. 
از ابو هریره روایت است که رسول خدا فرمود: خداوند در این ماه مبارک به سوگند پیامبر شما را در سایه خویش قرار دهد؛ ماهی بهتر از رمضان بر مسلمانان نگذشته است و برای منافقان هم ماهی بدتر از رمضان نیست.
خداوند اجر و ثواب این ماه را پیش از آن که فرا رسد می‌نویسد و گناهش را هم قبل از آن که برسد می‌نویسد؛ زیرا مؤمن خود را برای عبادت آماده می‌کند و منافق برای غیبت و برملا کردن معایب مردم. پس برای مؤمن غنیمت و برای گناهکار معصیت است. 
به این ترتیب مسلمان چنان از رمضان استقبال می‌کند که تشنه از باران و بیمار از طبیب و عاشق منتظر از معشوق...
با توبه صادقانه به استقبال خدا می‌رود. 
با فرمانبرداری از اوامر و نواهی رسول خدا به استقبال پیامبرش می‌رود. 
با نیکی و صله رحم به استقبال والدین و بستگان و زن و فرزند می‌رود.
تا برای جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند بنده صالح و سودمندی باشد. رسول خدا فرموده است: محبوب‌ترین مردم سودمندترین آنان برای مردم هستند.