با طولانی شدن جنگ غزه و افزایش تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها اعم از غیرنظامیان و کودکان، احساس ضعف و ناتوانی در نجات مظلومان و ستمدیدگان در بسیاری از مردم چند برابر شده است. وقتی انسان می‌بیند توانایی اندکی دارد، به خاطر یأس و ناامید از انجام یک کار کوچک هم دست می‌کشد. با خود می‌گوید: آیا مسأله فلسطین با نماز حل می‌شود؟ یا با تظاهرات مسالمت‌آمیز یا با تغییر عکس پروفایل یا تحریم یا با فرستادن غذا برای بچه‌های گرسنه؟ نتیجه این می‌شود که تمام وظایفی که بر عهده مردم است و باعث می‌شود که مسأله فلسطین در اذهان زنده بماند و جهانیان از حقیقت آرمان عادلانه فلسطین و جنایات اشغالگران آگاه شوند، متوقف می‌شود. اگر این افراد دلسرد و نامید لحظه‌ای درنگ کنند و از خود بپرسند: اگر این وظایف عملی و مسالمت‌آمیز بی‌اثر است و اهمیتی ندارد، پس چرا جلوی آن گرفته می‌شود؟ دیدیم که حساب‌ها و نشریات مرتبط با فلسطین در رسانه‌های اجتماعی محدود شد و حتی در برخی از کشورهای اروپایی تظاهرات بر ضد اسرائیل ممنوع شد. زنی را دیدم که با ناامیدی کامل از زندگی و آینده می‌گفت: تنها آرزوی من این است که قیامت برپا شود!! 

بدترین اتفاقی که ممکن است در زمان سختی برای انسان رخ دهد احساس ناامیدی و سرخوردگی است، به خصوص اگر این ناامیدی جمعی باشد و همه جامعه را فراگیرد. شکست روحی و روانی مهم‌ترین نتیجه‌ای است که دشمن در زمان جنگ و بحران به دنبال آن است. اخیراً سلاح‌های توجیه معنوی ساخته شده است که در راستای بالا بردن روحیه سربازان عمل می‌کند و طوری تدبیر و برنامه‌ریزی می‌کند که دشمن را از نظر روانی و اخلاقی شکست دهد. در گذشته زنان برای ایجاد انگیزه در مردان به جنگ می‌رفتند و آنان را ترغیب می‌کردند که از دشمن فرار نکنند، چنانکه هند بنت عتبه درباره جنگ بدر می‌سراید:

إن تقبلوا نعانق .. ونفرش النمارق

أو تدبروا نفارق .. فراق غير وامق

اگر قبول کردید همدیگر را در آغوش می‌گیریم و چادرها را پهن می‌کنیم

اگر پشت کنید از هم جدا می‌شویم... جدایی نفرت‌انگیز

بنابراین یکی از اولویت‌های مرحله سختی که امت در آن قرار دارد، مبارزه با ناامیدی و دلسردی، داشتن صبر و امید و ادامه همکاری و تلاش همه‌جانبه فردی و گروهی است. هر کس با توجه به شرایط و توانمندی خود عمل کند؛ کاری که گروه می‌کند از توان فرد خارج است و کاری که حکومت‌ها و دولت انجام می‌دهند از اقلیت‌های ضعیف و شکننده ساخته نیست. در پایان نبرد، پیروز کسی است که امید و نشاط خود را از دست ندهد. چنان که دیل کارنگی، نویسنده کتاب معروف «اندوه مبر و زندگی را آغاز کن» می‌گوید: «بسیاری از چیزهای مهم در این دنیا توسط کسانی به دست می‌آید که با امید اندک در کار و تلاش پافشاری می‌کنند.»

نکات زیر برای رهایی از ناامیدی و سرخوردگی لازم است: 

• تقویت ایمان در دل‌ها:

ناامیدی جز با ضعف ایمان رخ نمی‌دهد؛ اگر مسلمانان در حمایت از فلسطین صادق بودند، مساجد به ویژه در هنگام نماز صبح آکنده از نمازگزاران می‌شد. مهمترین چیزی که ناامیدی را از بین می‌برد، نماز است. خداوند متعال می‌فرماید: 

﴿إن الإنسان خلق ‌هلوعا (١٩) إذا مسه الشر جزوعا (٢٠) وإذا مسه الخير منوعا (٢١) إلا المصلين (٢٢) الذين هم على صلاتهم دائمون﴾ [المعارج: 19-23] 

به راستی که انسان سخت آزمند [و بی‌تاب‌] خلق شده است. چون صدمه‌ای به او رسد عجز و لابه کند. و چون خیری به او رسد بخل ورزد. غیر از نمازگزاران: همان کسانی که بر نمازشان پایداری می‌کنند.

هنگامی که پیامبر اکرم دچار غم و اندوه می‌شد، به نماز پناه می‌برد و به بلال می‌گفت: ما را با نماز راحت کن. قرآن كريم ما را به تربيت معنوى و تسبيح و سجده فراوان راهنمایی مى‌كند؛ هر گاه دلتنگ شدیم و ترس و اضطراب بر ما غلبه کرد، به ذکر خدا روی آوریم. خداوند متعال خطاب به پيامبرش مى‌فرمايد:

﴿ولقد نعلم أنك ‌يضيق صدرك بما يقولون (٩٧) فسبح بحمد ربك وكن من الساجدين (٩٨) واعبد ربك حتى يأتيك اليقين (٩٩)﴾ [الحجر: 97-99]

و قطعاً می‌دانیم که سینه تو از آنچه می‌گویند تنگ می‌شود. پس با ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از سجده‌کنندگان باش. و پروردگارت را پرستش کن تا اینکه مرگ تو فرا رسد.

یقین به وعده‌های الهی:

خداوند سبحان می‌فرماید: 

﴿ولقد ‌سبقت ‌كلمتنا لعبادنا المرسلين (١٧١) إنهم لهم المنصورون (١٧٢) وإن جندنا لهم الغالبون﴾ [الصافات: 171-173] 

و قطعاً فرمان ما در باره بندگان فرستاده ما از پیش [چنین‌] رفته است: که آنان [بر دشمنان خودشان‌] حتماً پیروز خواهند شد. و سپاه ما هرآینه غالب‌آیندگانند.

﴿ولقد أرسلنا من قبلك رسلا إلى قومهم فجاءوهم بالبينات فانتقمنا من الذين أجرموا ‌وكان ‌حقا ‌علينا ‌نصر المؤمنين﴾ [الروم: 47] 

و در حقیقت، پیش از تو فرستادگانی به سوی قومشان گسیل داشتیم، پس دلایل آشکار برایشان آوردند، و از کسانی که مرتکب جرم شدند انتقام گرفتیم، و یاری‌کردن مؤمنان بر ما فرض است.

﴿كتب الله ‌لأغلبن أنا ورسلي إن الله قوي عزيز﴾ [المجادلة: 21] 

خدا مقرّر کرده است که: «حتماً من و فرستادگانم چیره خواهیم گردید.» آری، خدا نیرومند شکست‌ناپذیر است.

چه کسی است که این کتاب را تغییر دهد یا این وعده را زیر پا بگذارد؟ و کسی که به این قول در این کتاب معتقد است چگونه ناامید می‌شود؟

• ظلم ویرانگر است پس اگر با کفر همراه باشد چه می شود؟:

خداوند سبحان فرمود: 

﴿وكذلك ‌أخذ ‌ربك إذا أخذ القرى وهي ظالمة إن أخذه أليم شديد﴾ [هود: 102] 

و این گونه بود [به قهر] گرفتن پروردگارت، وقتی شهرها را در حالی که ستمگر بودند [به قهر] می‌گرفت. آری [به قهر] گرفتن او دردناک و سخت است.

و ابن تیمیه می‌گوید: «دنیا با عدل و کفر پایدار می‌ماند، ولی با ظلم و اسلام نه»..» پس اگر نهایت ظلم با کفر باشد چه می‌شود؟!!

• اتکا به اسباب با توجه به ظرفیت و انرژی:

یعقوب علیه السلام به خاطر از دست دادن دو پسرش دچار اندوه و افسردگی شد تا جایی که بینایی خود را از دست داد. خداوند متعال درباره او می‌فرماید: ﴿قال إنما أشكو ‌بثي وحزني إلى الله وأعلم من الله ما لا تعلمون﴾ [يوسف: 86].

گفت: «من شکایت غم و اندوه خود را پیش خدا می‌برم، و از [عنایت‌] خدا چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید.

اما او تسلیم ناامیدی نشد و فرزندان خود را به اخذ اسباب و جستجو از یوسف و برادرش فرا خواند. آنها را از ناامیدی برحذر داشت و گفت:

﴿يا بني اذهبوا فتحسسوا من يوسف وأخيه ولا تيأسوا من روح الله إنه لا ييأس من روح الله إلا القوم الكافرون﴾ [يوسف: 87]،

ای پسران من، بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از رحمت خدا نومید مباشید، زیرا جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمی‌شود.»

پس ما باید از اسبابی که در اختیار داریم کمک بگیریم و این اسباب بسیارند. از برادران‌مان حمایت کنیم و آنها را از آسیب محافظت نماییم. از قرار گرفتن در دایره کسانی که ما را دلسرد می‌کنند، بپرهیزیم. و خداوند کسانی را که او را یاری می‌کنند یاری می‌دهد که خداوند نیرومند شکست‌ناپذیر است.