اولین شبی بود که خداوند متعال مقدر کرده بود در بیمارستان میدانی شیفت باشم؛ جمعیت موج میزد و از بیرون میدان راه برای رسیدن به بیمارستان میدانی ناممکن بود. شبکهی تلفنهای همراه بسیار ضعیف بود. تماسم با خانوادهام قطع شد و تصمیم گرفتم شب را در بیمارستان سپری کنم. با چند تن از پرسنل بیمارستان برای یافتن مکان بنای یادبود در کنار گارد ریاست جمهوری رفتیم تا در آنجا هم بیمارستان میدانی دیگری بنا کنیم. وقتی به آنجا رسیدیم دیدیم تاریک است و روشنایی بسیار ضعیف است. جنگندهها بر بالای ما چرخ میزدند و با دود خود شکلهایی چون قلب و.. ترسیم میکردند
کپی رایت © 1401 پیام اصلاح . تمام حقوق وب سایت محفوظ است . طراحی و توسعه توسط شرکت برنامه نویسی روپَل