هشدارهای جدید درباره آخرین وضعیت فرونشست در كشور
نتایج بررسیهای علی بیتاللهی؛ مدیر بخش زلزله مركز تحقیقات راه، مسكن و شهرسازی: رتبه اول ایران در جهان بابت نرخ بالای فرونشست
هماندیشی تخصصی «فرونشست زمین» یك روز بعد از جلسه ویژه هیات دولت برای بررسی فرونشست در ایران، در كتابخانه مركزی دانشگاه صنعتی شریف و با حضور متخصصان این حوزه برگزار شد. علی بیتاللهی؛ مدیر بخش زلزله مركز تحقیقات راه، مسكن و شهرسازی یكی از سخنرانان این هماندیشی تخصصی بود كه نتایج مطالعات خود طی سه دهه اخیر و اخرین وضعیت فرونشست در استانهای مختلف كشور را ارایه داد. از جمله یافتههایی كه در این هماندیشی ارایه شد، هشدار بیتاللهی درباره خطر جدی فرونشست برای بافتهای فرسوده و حاشیهنشین شهری بود. طبق این یافتهها، از مجموع بیش از 88 هزار هكتار بافت فرسوده شهری، بیش از 41 هزار هكتار و از مجموع حدود 58 هزار هكتار بافت غیر رسمی شهری، حدود 29 هزار هكتار در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارد و حدود 11 هزار كیلومتر از طول لولههای انتقال گاز در سراسر كشور، در تلاقی با پهنههای فرونشستی است. طبق این یافتهها، در حالی كه مساحت تقریبی پهنههای فرونشستی كشور بیش از 18 میلیون هكتار برآورد شده، استان تهران دارای بیشترین تراكم پهنههای فرونشستی بوده و استانهای خراسان رضوی، اردبیل و گلستان در ردیفهای بعد هستند. همچنین در حالی كه روستاهای استانهای خراسان رضوی، تهران، گلستان و فارس بهطور نسبی، بیشتر در معرض خطر فرونشست زمین هستند، استان اصفهان از نظر تعداد شهرهای در معرض خطر فرونشست زمین در ردیف اول است و استانهای خراسان رضوی، فارس و تهران در ردیفهای بعد قرار دارند. نتایج بررسیهای این كارشناس همچنین نشان داده كه 14 استان با بیشترین میزان نرخ فرونشست از بیش از 30 سانت تا 11 سانت در سال، شامل استانهای كرمان (بیش از 30 سانت فرونشست در سال) البرز، مركزی، قم، خراسان رضوی، همدان، گلستان، تهران، آذربایجان شرقی، قزوین، فارس، اصفهان، آذربایجان غربی و سمنان (11 سانت فرونشست در سال) هستند.
بیتاللهی در سخنان خود در توضیح آخرین وضعیت فرونشست در ایران طبق مطالعاتی كه طی سه دهه اخیر بر مبنای مشاهدات میدانی، اعداد و اطلاعات رسمی و نقشههای سازمان زمینشناسی در مناطق مختلف كشور انجام داده، گفت: «اولین مطالعه كه در سال 1378 و در فامنین همدان در حوالی نیروگاه حرارتی بود كه در این منطقه، در هر ثانیه 200 لیتر آب تبخیر میشد و سطح آب زیرزمینی از عمق 7 متر به عمق 70 متری رسیده بود و فروچالههایی عظیم و مخرب و بسیار آسیبرسان در منطقه ایجاد میشد. در همان زمان در این منطقه چند فروچاله شناسایی كردیم و نقشههای راداری هم وقوع فرونشست در این منطقه را تایید كرد. سال 1379 سازمان نقشهبرداری از اختلاف ارتفاع سه متری در تقاطع بزرگراه آزادگان و آیتالله سعیدی (شهر تهران) خبر داد و از آن تاریخ تا امروز، نشست زمین در همین ناحیه تا حدود 8 متر افزایش یافته و البته نقشههای دیگری حالا نشان میدهد كه فرونشست در كل كشور و در تمام استانهای ایران گسترده شده است.»
بیتاللهی اشاره داشت كه سابقه آغاز افت ذخایر آبهای زیرزمینی به اواسط دهه 1350 بازمیگردد ولی این روند از اوایل دهه 1370 با نهضت سازندگی تشدید شد به گونهای كه هماكنون حدود 140 میلیارد مترمكعب از آب آبخوانهای زیرزمینی كاسته شده است. او همچنین در توضیح تاثیر صدور بیرویه مجوز حفر چاه و كاهش ذخایر آبهای زیرزمینی، با ذكر مثالی گفت كه در اوایل دهه 1390 در منطقهای كه سالانه 17 سانت فرونشست داشت، مجوز حفر 3500 حلقه چاه صادر شده بود و افزود: «هماكنون در استان مازندران كه فرونشست هم دارد، بیشترین تعداد چاههای مجاز و غیرمجاز را داریم آن هم در حالی كه با افت آب آبخوان، پمپ چاهها از افقهای عمق پایینتری برداشت میكند و این آبی كه از اعماق پایینتر برداشت میشود، شور است و بنابراین سطح زمین ما هم شور خواهد شد كه یك خطر برای امنیت غذایی و كشاورزی ما محسوب میشود.»
بیتاللهی در حالی كه كاهش 15 درصدی نزولات جوی نسبت به متوسط درازمدت را در كاهش دخایر منابع آب زیرزمینی بیتاثیر نمیدانست، اما تاكید داشت كه شیب بسیار تندتر افت منابع آب زیرزمینی دلایل دیگری از جمله جانمایی صنایع آببر در ایران مركزی خشك، كشاورزی فاقد راندمان یا با راندمان كم با روشهای آبیاری هدرده آب، بیتوجهی به آب مجازی و صادرات آب كشور به خارج دارد و وجه نگرانكننده این وضع این است كه در مناطق و استانهای پرجمعیت كشور، كسورات آبخوان بیشتر از باقی مناطق است كه چنین وضعی در كشوری با وسعت زیاد ولی با یكسوم بارندگی جهانی و با سه برابر تبخیر جهانی و با كشت و زرع بهرهمند از آبیاری، حتما به كمبود منابع آب منجر خواهد شد.
«یافتههای رسمی نشان میدهد كه حداقل بهطور متوسط سالانه 60 سانت از سطح آبخوانهای كشور كم میشود و این كاهش با توجه به ضخامت متوسط آبخوان، میرایی آبخوان را ترسیم میكند كه اگر روند متراكم شدن آبخوان ادامه داشته باشد به مرحله مرگ آبخوان میرسیم و البته از آن پس، با هر میزان بارندگی هم این آبخوان قابل احیا نیست و در حالی كه به دنبال عدم نفوذ آب و روانآب به داخل زمین، دشتها به بیابان تبدیل خواهد شد، فرصت ما هم برای جلوگیری از این وضع، نامحدود نیست.»
بیتاللهی در توضیح پدیده فرونشست گفت: «فرونشست، پایین رفتگی تدریجی سطح زمین است كه دلایل مختلفی دارد. در كشور ما، پایین رفتگی تدریجی سطح زمین به دلیل افت سطح آب زیرزمینی است ولی در برخی كشورهای امریكایی و اروپایی، ارتفاع سطح زمین به دلیل ذوب یخچالها و حتی بالا آمدگی آب دریا و استخراج معادن و نفت و گاز افت میكند. به ازای حدود یك متر افت سطح آب، حدود یك تا 5 سانت هم فرونشست داریم كه البته در دشتهای متفاوت، این میزان متفاوت است اما در مجموع، با كاهش سطح آب زیرزمینی، تراكم آبخوان باقیمانده افزایش مییابد و كاهش ضخامت آبخوان به سطح زمین منتقل میشود و فرونشست ایجاد میكند كه با توجه به ارتباط مستقیم فرونشست و ضخامت آبخوان و دانهبندی و عمق قرارگیری آبخوان، در جاهایی با مقدار كمتر یا بیشتر افت ارتفاع سطح زمین مواجهیم. اما نرخ فرونشست با توجه به حد تراكم آبخوان، یك زمان متوقف میشود و كمكم به صفر میرسد در حالی كه توقف فرونشست، نشانه پیروزی نیست، بلكه نشانه مرگ آبخوان است، اما نكته نگرانكننده در چنین وضعی این است كه با وجود توقف فرونشست، در مستحدثات و ساخت و سازها شاهد كمیت مهم دیگری با نام فرونشست تجمعی هستیم. فرونشست تجمعی به معنای انباشت سالانه فرونشست است كه حتما بر مستحدثات و لولههای گاز و ساختمان و ریل راهآهن تاثیرگذار خواهد بود.»
بیتاللهی در بخش دیگری از صحبتهای خود به ركوردشكنی ایران بابت نرخ فرونشست در میان تمام كشورهای دنیا اشاره كرد و گفت: «حدود 10درصد پهنههای فرونشستی در كل دنیا، عددی بیش از 10 سانت در هر سال دارد ولی وسعت این پهنهها و همچنین پهنههای با نرخ فرونشست بالا، در كل دنیا بسیار كم است.
در كشور ما، منطقهای در استان كرمان حدود 40 سانت فرونشست سالانه دارد و در 11 استان كشورمان، عدد فرونشست سالانه بیش از 10 سانت است درحالی كه چنین اعدادی در كل دنیا هیچ مشابهی ندارد و بنابراین، بابت عدد فرونشست بالا، رتبه اول جهان را داریم.
طبق نقشههای موجود، نقشهای از وضعیت فرونشست و از منظر ریسك فرونشست آماده كردهام كه طبق این نقشهها، وسعت فرونشست در ایران بالغ بر 11درصد مساحت سرزمینی ماست و استان خراسان رضوی بیشترین وسعت فرونشست، استان تهران بیشترین تراكم فرونشست نسبت به مساحت استان و استان اصفهان، بیشترین تعداد شهرهای واقع در پهنههای فرونشستی را دارد.
وسعت 11درصدی فرونشست در كشور، مساحت مفید كشور است كه دارای جمعیت ساكن و مستحدثات است و بیش از 40درصد جمعیت كشور را در خود جای داده آنهم درحالی كه مساحت شهرهای ما از كل مساحت كشور، كمتر از یك درصد است. این نقشهها كه برمبنای نقشههای رسمی كشور تهیه شده، نشان میدهد كه همپوشانی پهنههای خطر فرونشست با مستحدثات ما بسیار زیاد است.
از مجموع 63 سایت تاریخی ثبت شده در كشور، 27 سایت در پهنههای فرونشست است و آثاری همچون نقش رستم، تخت جمشید، میدان نقش جهان و آثار تاریخی در استانهای یزد و سمنان، در اثر فرونشست در حال ترك خوردگی و تخریب هستند درحالی كه این آثار قابل ساخت و احیا نخواهد بود. با وجود این مخاطرات، حتی یك ضابطه و مقررات درخصوص فرونشست در كشور نداریم. به عنوان مثال، ضابطه انتقال لوله یا ساخت و ساز در یك منطقه فاقد فرونشست، در منطقه بهرمان (استان كرمان) كه سالانه 40 سانت فرونشست دارد، یكسان است و هیچ نمیدانیم كه لوله گاز را در یك پهنه فرونشست چگونه منتقل كنیم و همچنان ریل و دكلهای برق را در پهنههای فرونشستی جابهجا میكنیم.
دو سال قبل در یك پهنه دارای فرونشست در استان یزد به كارخانه فولاد مجوز فعالیت دادند و در ابهر هم با وجود فرونشست 12 سانتی در سال، فعالیت كارخانه فولاد مجوز گرفت در حالی كه آب مورد نیاز فعالیت این كارخانهها، از منابع زیرزمینی تامین میشود.»
بیتاللهی در بخش دیگری از صحبتش به تاثیرات مخرب فرونشست بر تخریب ساخت و ساز شهری اشاره كرد و گفت: «نشست با فرونشست متفاوت است. نشست بر اثر وزن ساختمان اتفاق میافتد و فرونشست، یك نیروی كششی از داخل زمین به سطح است. طبق مقررات ملی، میزان مجاز نشست ساختمان 2.5 سانت است ولی وقتی فرونشست در جنوب غربی تهران 20 سانت در سال است، چه تاثیری بر عمر مفید یك ساختمان در این منطقه خواهد داشت؟ آنچه نگرانی ما را افزایش میدهد، وجود فرونشست نامتقارن علاوه بر نشست است. فرونشست نامتقارن، باعث تنش برشی و برش خاك در سطح زمین میشود و نقشههای فرونشست در جنوب كرمان و اصفهان نشان میدهد كه نشست یكنواخت نیست و البته این فرونشست نامتقارن حتما به آسیب دیدگی مستحدثات منجر خواهد شد. این تركها و شكافها، در سطح زمین هم اثرات مشهود دارد و بدتر آنكه آب داخل این شكافها میرود و زیر این شكافها، به تدریج تونلهای بزرگی ایجاد میشود كه در نتیجه چنین وضعی، ریزش ناگهانی در سطح زمین اتفاق خواهد افتاد و باعث افتادگی ساختمان و دكلها خواهد شد كه تا به حال همچنین حوادثی را شاهد بودهایم. این شكافها، حتی تهدیدی جدی برای كشاورزی است چون آب داخل این تركها میرود ولی به زمین كشاورزی نمیرسد و زمین كشاورزی هم خشك و نابود میشود.»
بیتاللهی در پایان صحبتهایش به تجربیات موفق جهانی در كنترل فرونشست اشاره كرد و گفت: «در چین و امریكا و ایتالیا با اقدامات پیشگیرانه موفق به جلوگیری از گسترش فرونشست شدند. سال 1965 دشت توكیو در ژاپن، سالانه 12 سانت فرونشست داشت ولی به دنبال اقدامات پیشگیرانه، طبق گزارش سال 2003، نرخ فرونشست در این دشت به صفر رسید. ما هم باید اقدام همهجانبه داشته باشیم و مقررات ملی و بسیار جدی برای كنترل فرونشست زمین در كشور تدوین و اجرا كنیم.»
نظرات