الگوی حاکمیت استخلافی با مجموعه‌ای از تنش‌ها و ناکامی‌ها و سرانجام هبوطی دیگر به پایان رسید: وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَىٰ كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿ص/٣٤﴾ «قطعاً سلیمان را آزمودیم و بر صندلی‌اش کالبدی را انداختیم، آن‌گاه به درگاه خدا برگشت» سلیمان به عنوان یک جانشین خدایی به خاطر توانایی‌هایش از کش و قوس‌ها، کشیدگی‌ها، تنش‌ها و تیرگی‌های فراوانی رنج برد، چون قدرتش همه‌ی موجودات مرئی و نامرئی، بشری و غیر بشری، طبیعی و فوق‌العاده را فرا گرفت. برنامه‌ها و سازوکارهای سلیمان محکی برای تجربیات مطلق و کامل انسان هنگام چیرگی بر هستی و پدیده‌هایش بود. او تجربه‌ی سختی داشت و از سوی موجودات کمتر از خویش به چالش کشیده شد؛ یک پرنده او را شگفت زده کرد: فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ ﴿نمل/٢٢﴾ «پس [هدهد] مدتى نه‌چندان دراز درنگ كرد، آن‌گاه گفت: به چيزى احاطه يافته‌ام كه به آن احاطه نداشته‌اى و از سبأ برايت خبرى يقينى آورده‌ام» یک مورچه آمدنش را به دیگران هشدار داد:...قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿نمل/١٨﴾ «مورچه‌ای گفت: ای مورچگان به لانه‌های‌تان درآیید تا سلیمان و لشکریانش شما را نادانسته در هم نکوبند» بنده‌ای نیکو که همانند سلیمان جانشین نبود، قدرت این پیامبر خدا را به چالش کشید: قَالَ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ ﴿٣٨﴾ قَالَ عِفْرِيتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ ۖ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ ﴿٣٩﴾ قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ...﴿نمل/٤٠﴾ «عفريتى از جنّ گفت: من آن را پيش از آن‌كه از جايت برخيزى، برايت مى‌آورم و من بر آن تواناى امين هستم. كسى كه نزدش دانشى از كتاب بود، گفت: من پيش از این‌که چشمت به هم بخورد، آن را نزد تو مى‌آورم»

سرانجام با پیدایش مسیح ـ علیه السلام ـ درگاه حاکمیت‌های سه‌گانه به گونه‌ای دیگر باز شد: حاکمیت امر الهی ـ آدم، حاکمیت مستقیم الهی ـ موسی و پیامبران پس از وی و حاکمیت جایگزینی ـ داوود و سلیمان. به عیسی مسیح روح متعالی پیشین بخشیده شد که همزمان تجربه‌ی حاکمیت امر الهی، اراده‌ی مستقیم و جانشینی را با هم داشت. این پیامبر، حجّت‌ خدا در برابر ناکامی‌های بشر بود، بدون این‌که به آدمیان توان دست‌یابی کامل به امکانات موجود در خودشان را بدهد. عیسی مسیح همه‌ی تجربیات برخورداری از روح متعالی، تقدیس و تفضیل را به محک گذاشت، بدین سبب که ظهورش انحنا و نقطه‌ی عطف تاریخی مهمی را مژده می‌داد، یعنی جاده‌ی تاریخ به‌سوی جهانی شدن دین و گذار از گفتمان‌های خانوادگی و قبیله‌ای «آدم و بنی اسرائیل) و گرایش به‌سوی حاکمیت کتاب به جای حاکمیت‌ امر الهی، حاکمیت مستقیم و استخلافی پیچ خورد.  

مسیح ـ علیه السلام ـ نقطه‌ی تحوّل‌ و عطف است که با او مطلق بودن انسان به ازلیت الهی پیوند می‌خورد. البته او مژده دهنده‌ی این پیوند است نه محقّق‌ گرداننده‌ی آن: وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّـهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَـٰذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ ﴿صف/٦﴾ «و آن‌گاه که عیسی پسر مریم گفت: ای خاندان اسرائیل به یقین من فرستاده‌ی خدا به‌سوی شما هستم که تورات پیش از خود را تأیید کننده‌ام و به ظهور پیامبری که پس از من می‌آید و نامش احمد است، مژده‌رسان می‌باشم»

عیسی مسیح نمی‌توانست بدون برخورداری از قدرتی خارق‌العاده و برگرفته از نام و صفت خویش، یک دوران، از جمله همان مراحل سه‌گانه، را پایان دهد و دورانی کاملاً تازه و متفاوت با گذشته را بگشاید. او افزون بر عیسی بن مریم بودن، مسیح هم بود که توانست اموری شگفت‌انگیز انجام دهد: وَرَسُولًا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ ۖ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّـهِ ۖ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّـهِ ۖ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿آل عمران/٤٩﴾ «و فرستاده‌اى است به سوى بنى إسرائيل، كه من به یقین از سوی خدای‌تان نشانه‌اى براى شما آورده‌ام. من براى شما از گِل چون شكل پرنده مى‌سازم، آن‌گاه در آن مى‌دمم و به حكم الهى پرنده مى‌شود و به حكم خدا كور مادرزاد و پيس را بهبود مى‌بخشم و مردگان را زنده مى‌كنم. و به شما از آن‌چه مى‌خوريد و آن‌چه در خانه‌