نهادینه کردن ارزش‌ها در میان نسل جوان بخصوص فرزندانمان امری ضروری و واجب تربیتی است که می‌بایست بدان اهتمام ورزید. و این امر مهم با شناخت ارزش‌ها و پیگیری آن امکان پذیراست. زیرا: 

۱-کاشتن نهال ارزش‌ها باعث می‌شود که زیر بنای شخصیتی فرزندانمان قوی و مستحکم گردد. و به تبع آن خانواده‌ی مسلمان استحکام یابد.

 زیرا فرزند در حکم خشتی است که خانواده‌ی مسلمان از آن ساخته می‌شود. و تقویت خانواده‌ی مسلمان سبب می‌گردد که جامعه‌ی اسلامی قوی و پایدار گردد. پس ساخت فرزندان قوی باعث ساخت جامعه‌ای قوی می‌گردد. 

۲-آشنایی فرزندانمان با ارزشهای اسلامی به آنان کمک می‌کند که در مقابل فتنه‌های زندگی مصون بمانند. 

۳-ارزش‌های اخلاقی اسلامی در آینده‌ی فرد و اجتماع نقش اساسی را ایفا می‌کند. 

۴-ارزش‌های اسلامی فرد را از لغزش‌ها و انحرافات رفتاری نگه می‌دارد. 

۵-فقدان ارزش‌ها سبب نگرانی و استرس افراد و از خود بیگانگی شده و به تبع آن نوعی سردرگمی و بی‌هدفی در جامعه ایجاد می‌شود. 

و اما مربیان در اجرای برنامه‌های تربیتی خود با چالش‌های مهمی روبرو هستند که بخشی از آن عبارتند از: 

۱-فقدان اسوه و الگو: مربی (چه پدر باشد چه معلم) که دروغ بگوید نمی‌تواند در نهاد متربیان ارزش صداقت را نهادینه کند. پیامبر اکرم -صلی الله علیه وسلم- اسوه‌ی اصحاب بودند. و طبیعتاً در برنامه‌های تربیتیشان هم موفق بودند. قرآن به این نکته به خوبی اشاره دارد. (لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا)؛ سرمشق و الگوی زیبای برای شما پیغمبر خدا بود. به کسانی که امید به خدا داشته و جویای قیامت باشند و خدا را بسیار یاد کنند) (احزاب آیه‌ی ۲۱) 

۲-کج فهمی بزرگ‌تر‌ها از خصوصیات کوچکتر‌ها. 

کودکان و نوجوانان می‌بایست مراحل مختلفی را پشت سر بگذارند و هر مرحله خصوصیات روانی، عقلی و جسمی خودش را دارد که بزرگتر‌ها باید آن را بشناسند تا بتوانند با کوچکتر‌ها تعامل بر قرار کنند و در مشی تربیتیشان که بر اساس ارزش‌های اخلاقی استوار است، موفق باشند. 

کودک در ابتدا پیرامون شخصیتی خودش در حرکت و وابسته به پدر و مادر است. سپس دامنه‌ی ارتباط اجتماعی‌اش گسترش یافته و با دیگران وارد مراوده می‌شود. و اینجاست که متوجه می‌شود که دارای حق و حقوق است که باید آن را رعایت کند. و به این نکته پی می‌برد که در جامعه‌ای زندگی می‌کند که دارای معیار‌های اخلاقی است و می‌بایست به آن ملتزم باشد تا بتواند هماهنگ با جامعه‌اش حرکت کند. و طبیعی است که این امر ضرورت دریافت ارزش‌های اجتماعی را فراروی او قرار می‌دهد. معلم در مدرسه و پدر در خانه وظیفه آموزش ارزش‌های اخلاقی به کودکان و نوجوانان رابعهده دارند. 

اصول کامیابی در کاشت ارزش‌ها

برای اینکه مربی در فرایند تربیتی موفق باشد نیازمند التزام به مجموعه‌ای از قواعد و اصول می‌باشد که این مجموعه تضمین کننده‌ی موفقیت ارزش‌های اخلاقی در فرزندان می‌باشد. رئوس این اصول عبارتند از: 

۱-وجود مربی کار‌شناس و فرهیخته در شناخت و آموزش ارزش‌ها. 

۲-صبر و پایداری، برای این مورد مثالی را از سیره پیامبر اکرم (ص) بیان می‌کنیم. فردی عرب نزد پیامبر آمد و از پیامبر خواست که از پول بیت المال به او بدهد. عرب با خشم و غضب تندی رو به پیامبر کرد گفت: از مال و اموال خدا چیزی به من بده. این مال نه از آن تو و نه از آن پدر و مادر توست! پیامبر این تندخویی عرب را با صبر و شکیبایی جواب داد. اصحاب تصمیم گرفتند، که تنبیهش کنند. اما پیامبر آنان را از این کار منع کرد. و مقداری پول به او داد. بعد اعرابی رو به پیامبر کرد وگفت: کار نیک و زیبایی انجام دادی و خداوند به تو جزای خیر عطا فرمایید. سپس پیامبر رو به اصحاب کرده و اشتباهشان را به آنان یادآوری کرد. تا فرهنگ دوستی، محبت، گذشت و مدارا در میان اصحاب پرتو افشانی کند. می‌بینم که چگونه پیامبر با این عملشان لیموی تلخ را به شربت شیرین تبدیل می‌کند. 

۳-آماده کردن بستر و فضای مناسب (چه درخانه باشد چه در مدرسه یا غیره): 

 برای کاشت ارزش‌ها فضای تربیتی می‌بایست دارای ویژگیهای ذیل باشد: 

 الف) رابطه معلم و شاگرد بر اساس دوستی و محبت باشد

 ب) آشنایی با طبیعت کودکان و نوجونان 

ج) مهیا بودن آلات واسباب تربیتی و آشنا ئی با شیوه‌ها و متد‌ها 

د) آفت‌شناسی و آنچه کار تربیتی را مختل می‌کند. 

۴-برنامه ریزی برای اجرای منهج و فعالیت‌های دیگر تربیتی نقش مهم و اساسی در نهادینه کردن ارزش‌ها ایفا می‌کند. 

۵-اهتمام در تربیت عقلانی و وجدانی: تربیت عقلانی یعنی اینکه اهمیت و ضرورت ارزش‌های اخلاقی برای کودک و نوجوان در زندگی فردی و اجتماعی تفهیم شود. اما تربیت روحی و وجدانی یعنی مهارکردن فوران احساسات که مختص این سنین است. 

استراتژهای نهادینه کردن ارزش‌های اخلاقی 

 راهکارهای متعددی برای اجرا و آشنایی کودکان و نوجوانان با ارزش‌های اخلاقی وجود دارد که مهمترینشان عبارتند از: 

۱-داشتن الگو: 

چشمان کودکان وابسته به رفتار بزرگ‌تر هاست. کودک از پدر و معلم تقلید می‌کند. ومتربی از مربی تاثیر می‌پذیرد. بنابراین نقش الگو و اسوه و تاثیر آن در نهادینه کردن ارزش‌های اخلاقی زیاد است چه بجاست که گفته‌اند: (عمل یک مرد در هزار مرد بهتر از حرف هزار مرد در یک مرد است.) 

۲- ایجاد فعالیت: 

ابوداوود از انس بن مالک روایت می‌کند: که مردی ازانصار نزد پیامبرآمد و تقاضای صدقه کرد، پیامبر فرمود: آیا در خانه چیزی داری مرد انصاری گفت: یک تکه پارچه دارم که بخشی از آن را برای لباس و بخشی دیگر را بعنوان فرش استفاده می‌کنم. و یک لیوان هم برای نوشیدن آب. پیامبر فرمود: این دو را بیاور، مرد انصاری فرش و لیوان را خدمت پیامبر آورد. پیامبر رو به حضار کرد و فرمود: چه کسی این‌ها را می‌خرد؟ یکی از حضار به دو درهم آن‌ها را خرید، پیامبردو درهم را به مرد انصاری داد و فرمود: با یک درهم غذا برای خانواده‌ات بخر و با یک درهم دیگرتیشه‌ای بخر و نزد من بیاور. 

 مرد انصاری طبق دستور پیامبر عمل کرد و تیشه را نزد پیامبرآورد، پیامبر دسته چوبی برای تیشه درست کرد و آن را بدست مرد انصاری داد و فرمود: برو هیزم بیاور و بفروش و پانزده روز بعد پیش من بیا مرد انصاری کارش را شروع کرد و وقتی بعد از مدت تعیین شده، نزد پیامبر آمد، ده درهم کار کرد بود، پیامبر فرمود: این کار بهتر از درخواست گرفتن صدقه است. صدقه‌ای که هر کس آن را امرار معاش خود قرار دهد، روز قیامت در چهره‌اش نقطه‌های سیاهی زده می‌شود و سه گروهند که مستحق صدقه‌اند: ۱. فقیر فلاکت زده ۲. بدهکار و ورشکسته ۳. بدهکاری به خاطر دیه. 

وقتی بانگاه تربیتی به این حدیث پیامبر نگاه می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم که: 

الف: فقدان تربیت صحیح این باور را در مرد انصاری بوجود آورده بود، که مستحق صدقه است در حالی که توان کار و کاسبی را داشت لذا پیامبر تصمیم گرفت، شخصیت او را از فردی منفعل و ناکارآمد به فردی فعال و کارآمد تغییر دهد. 

ب: پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم به این نکته پی برند، که نصیحت و ارشاد راه حل نیست بنابراین این شیوه عمل را انتخاب نموده و با این حرکت چند منظور را دنبال کردند: 

۱.اینکه مرد انصاری به لذت تامین معاش با دسترنج خودش پی ببرد و با عمل، کسب مال کند. 

۲.مرد انصاری با تجربه عملی متوجه شد، که مال صدقه‌ای که درخواست می‌کند، مالی است که با رنج و مشقت و زحمت بدست آمده چه بسا وقتی این را بفهمد از دست دراز کردن پیش مردم صرف نظر خواهد کرد. 

۳.تربیت اصحاب با شیوه عملی کامل، لذا می‌بینیم که پیامبر برنامه عملی را ترسیم کرده، با زمان محدود ۱۵ روز و اینکه مال و ثروت بدست نمی‌آید مگر با تلاش و کوشش. 

۴.قصه یکی از مهم‌ترین استراتژی‌ها برای نهادینه کردن ارزش‌ها در کودکان و نوجوانان می‌باشد و حکمت استفاده زیاد از قصه در قرآن و سنت هم همین است. 

۵.فرهنگ سازی حل مشکل: خصلت‌هایی همچون صبر و پشتکار داشتن برای حل مشکلات توسط فرد تربیت شونده می‌بایست در آنان فرهنگ سازی شود و متربی خودش برای حل مشکلات‌اش راه حل پیدا کند، نه اینکه به محض برخورد با موانع به مربی مراجعه کند، و این امر بصورت عادت در آید. 

 گفتگویی که میان سعد بن ابی وقاص و پیامبر انجام گرفت، بیانگر اهمیت این استراتژی است. سعد می‌گوید: در سال حجه الوداع مریض بودم و پیامبر به عیادتم آمد به پیامبر گفتم: بیماریم شدید است و مال زیادی دارم و فقط یک پسر وارث من است. آیا دو سوم مالم را صدقه بدهم؟ 

پیامبر فرمود: خیر. 

گفتم: نصف‌اش را؟ 

 پیامبر فرمود: خیر. 

گفتم: یک سوم؟ 

 پیامبر فرمود: یک سوم هم زیاد است. و‌ای سعد بدان که اگر وارثین تو پولدار باشند بهتر از این است که فقیر و محتاج دیگران باشند. و نفقه‌ای که برای خانواده‌ات تامین می‌کنی برایت اجر و پاداش است. 

با تحلیل این موضع تربوی مشخص می‌شود که: 

۱.مشکلی که سعد با آن روبرو بود زیادی مال و کم بودن ورثه بود. 

۲.وقتی سعد مشکلش را با پیامبر در میان گذاشت. پیامبر اکرم در ارائه راه حل شتاب نفرمود تا سعد فرصت تفکردر حل مشکلش را داشته باشد.